نمازهای هر شب ماه مبارک رمضان
جهت دریافت نمازهای هر شب ماه مبارک رمضان به صورت جداگانه اینجا را کلیک نمایید
(نمازها را از دست ندهیم برای جمع آوری نمازها بسیار زحمت کشیده شده است)
در این شبهای نوران ما را از دعای خیر خود، محروم نفرمایید
نمازهای هر شب ماه مبارک رمضان
جهت دریافت نمازهای هر شب ماه مبارک رمضان به صورت جداگانه اینجا را کلیک نمایید
(نمازها را از دست ندهیم برای جمع آوری نمازها بسیار زحمت کشیده شده است)
در این شبهای نوران ما را از دعای خیر خود، محروم نفرمایید
یک زمانی در مقابل موسی ها فرعون ها بودند، در مقابل ابراهیم ها نمرودها بودند
در مقابل پیامبران ابوجهل ها بودند
در مقابل علی ها معاویه ها بودند
در مقابل حسین ها یزید ها بودند
در مقابل موسی بن جعفرها، هارون ها بودند
در مقابل امام رضاها مامون ها بودند
یک دورانی در مقابل جمهوری اسلامی …
و در هر دورانی مومنین دشمنانی در مقابل خودشان دارند.
به نظر شما ما باید چکار کنیم تا این دشمنی ها تمام شود؟
یا سوال بهتر
آیا این دشمنی با ما تمام می شود یا نه؟
خداوند در قرآن به این سوال جواب می دهد:
«وَلَن تَرضىٰ عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم» (آیه ۱۲۰ سوره بقره)
ای پیامبر، («لن» نفی ابد است)
مطمئن باش هرگز یهودی ها و مسیحی ها از تو راضی نخوهند شد مگر اینکه دست از دینت برداری.
آنها با دین تو مشکل دارند. با آئین و گفتمان تو مشکل دارند.
وگرنه آنها با هسته ای تو مشکل ندارند.
در برنامه هسته ای ما نشان دادیم…
ما همه چیز هسته ایمان را با هم دادیم. دشمن از ما راضی شد؟؟
شما می ببینید همین الان در مجلس، کنوانسیون ها و لایحه هایی بسیار بدتر از برجام دارد تصویب می شود.
برجام که برجام بود در ۲۰ دقیقه تصویب شد. Fatf و کنوانسیون حقوق کودک و دفاع از حقوق زن و … رکورد برجام را هم جابه جا می کنند. شاید همه اینها در ۱۵ دقیقه تصویب شوند.
ولی فکر می کنید دشمن از ما راضی می شود؟
اصلا بگوییم ما مستعمره شما، قبول می کنید؟
فکر می کنید آنها از ما راضی می شوند؟
اگر می خواستند راضی شوند در این چند سال می شدند.
دشمن را درست بشناسیم و گام های درست برداریم.
۱۴۰۰ سال پیش مالک اشتر در چند قدمی معاویه رسیده بود تا معاویه را از بین ببرد اما منافقین مانع شدند. مالک اشتر مجبور شد برگردد. قرار شد حکمیت اتفاق بیفتد. کاندیدایی که حضرت علی علیه السلام معرفی کرده بود توسط منافقین رای نیاورد.
ابوموسی اشعری برای مذاکره رفت و شکست مفتضحانه ای خورد اما منافقین دست از توطئه برنداشتند. گفتند چرا حضرت علی علیه السلام اجازه داد؟ ما نفهمیدیم، خوب علی که می توانست کاری انجام دهد.
و تاریخ همچنان تکرار شد…
امروز مقام معظم رهبری مد ظله العالی صحبت بسیار بسیار مهمی در رابطه با اقدام دیشب آمریکا داشتند که این اقدام کاملا از قبل، پیش بینی شده بود. مشخص بود که آمریکا از برجام خارج خواهد شد.
حالا کجایند کسانی که می گفتند امضای جان کری، تضمین است؟ در قبر بدنشان الان در چه حالی است؟ مگر امضای جان کری تضمین نبود؟
تیتر روزنامه ها را هنوز فراموش نکرده ایم. گفتند جلیلی می گوید تحریم ها برداشته نمی شود فلانی می گوید برداشته می شود. امروز چطور شده؟ برداشته شد یا نشد. چرخ سانتریفیوژها چرخید یا چرخ زندگی مردم؟ کدام یکی چرخید؟
هنوز هم دست بردار نیستند. هر چه بد و بیراه بود به دلواپسان گفتند هرچه فحش بود دادند. اشکال ندارد ما اینها را تحمل می کنیم اما شما دیگر دست ازین کارها بردارید. همان طور که آمریکا قابل اعتماد نیست اروپا هم قابل اعتماد نیست. باز نگویید ما برجام را ادامه می دهیم بدون آمریکا.
مقام معظم رهبری مد ظله العالی امروز به تمام این موارد اشاره کردند. صحبت بسیار بسیار مهم بود. صحبت امروز را چندین بار گوش بدهید و بخوانید. حضرت آقا صراحتا گفتند من با جوان ها صحبت می کنم. اینها به ما و شما بود. ان شاالله مسئولین هم دقت کنند.
به نقل از پایگاه اینترنتی سعداء:
کتاب «نقدی علمی بر سند ۲۰۳۰» توسط آیت الله رئیسی رونمایی شد.
در سالگرد سخنرانی تاریخی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) مبنی بر توقف اجرای سند ۲۰۳۰، کتاب «نقدی علمی بر سند ۲۰۳۰» توسط «آیت الله رئیسی» تولیت معظم آستان قدس رضوی، در جمع کثیری از اساتید و طلاب حوزه علمیه خراسان رونمایی شد.
در این برنامه که به همت حوزه علمیه عباسقلی خان مشهد برگزار گردید، آیت الله رئیسی با اشاره به مسیرهای اشتباه پیموده شده در قراردادهای بین المللی، عدم توجه به دوراندیشیهای مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) مبنی بر اعتماد نکردن به دشمن و برنامه هایش را، عامل شکست و دریافت صدمات دانستند.
کتاب حاضر اولین اثر در نقد علمی سند ۲۰۳۰ میباشد، که به قلم «سید محمد حسین راجی» و جمعی از دانشجویان «بسیج دانشگاه فردوسی» توسط انتشارات «کتابستان ماجد» منتشر گردیده است.
این کتاب در ۲۹۹ صفحه و ۷ فصل، عناوینی همچون: مفهوم شناسی اجزاء سند ۲۰۳۰، مغایرت سند ۲۰۳۰ با اسناد بالادستی، تبلور سند ۲۰۳۰ در کشورهای مشهور به توسعه یافتگی، آموزش جنسی کودکان و… را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
لینک خبر | کتاب «نقدی علمی بر سند ۲۰۳۰» توسط آیت الله رئیسی رونمایی شد
(به بهانه نزدیکی به ماه مبارک رمضان)
درسربازی، هر روز برنامه صبحگاه است. یکی از دلایل برنامه صبحگاه این است که گاهی فرمانده می آید و سربازها باید با فرمانده بیعت کنند. هر روز یا هر چند روزی باید با فرمانده تجدید بیعت کنند.
ما هم فرمانده و صاحب داریم. برای همین سفارش شده هر روز صبح با امام زمان عجل الله تعالی فرجه تجدید بیعت کنید تا یادمان باشد فرمانده ما چه کسی است؟
این که اینقدر به دعای عهد سفارش شده است به همین منظور است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر که چهل صباح دعای عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد.
داستانک:
عروس حضرت امام رحمت الله علیه می گوید: یکی از چیزهایی که امام در روزهای آخر به ما توصیه می کردند، خواندن دعای عهد بود. دعای عهد در سرنوشت انسان دخالت دارد.
پس از رحلت جانگداز ایشان که مفاتیحشان را از بیمارستان به بیت منتقل می کردیم، متوجه شدیم امام در مفاتیح خود در کنار دعای شریف عهد، تاریخ چله هایشان را ثبت می کردند.
چند روز دیگر ماه مبارک رمضان شروع می شود. تقریبا ده روز دیگر. می توانیم تا آخر ماه مبارک رمضان، چله دعای عهد بخوانیم.
خوب نیست ما شیعیان در عمرمان یک چله دعای عهد نخوانده باشیم.
هر روز صبح با امام زمان عهد ببندیم و تجدید بیعت کنیم
«عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَهً لَهُ فی عُنُقی»؛ براى آن حضرت عهد و پیمان و بیعت تجدید مىکنم…
«فَاَخْرِجْنی مِنْ قَبْری، مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفی، مُجَرِّداً قَناتی»؛ کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده، و نیزه برهنه …
(به مناسبت میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه و روز معلم)
میلاد منجی عالم بشریت حضرت حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) و روز معلم را خدمت همه شما بزرگواران تبریک عرض می کنم.
یکی از وظایف منتظران که قطعاً امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) از ما این انتظار را دارند، جهاد علمی است. این که بتوانیم در بحث علمی جهاد کنیم. کاری انجام بدهیم که کشور اسلامی، کشور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در بحث علمی پیشرفت داشته باشد.
این فقط وظیفهی حوزه و دانشگاه نیست؛ هر کدام از ما به نوبهی خود می توانیم جهاد علمی انجام دهیم؛ همان روزنامه ای که می خوانیم، همان کانال های مختلف فضای مجازی که می رویم، تمام اینها می تواند جهاد علمی باشد، یعنی ما یک علمی را یاد بگیریم که به درد دین ما بخورد، به درد کشور ما بخورد.
خدا شهید مطهری را رحمت کند.
وقتی ایشان به عنوان استاد در دانشگاه سر کلاس می رفتند مقید بودند با وضو باشند، از ایشان سوال کردند چرا این قدر به این کار مقید هستید؟ گفتند: دانشگاه برای من حکم مسجد را دارد.
امروز فضای مجازی، مطالعه روزنامه و هر کاری که ما بخواهیم به عنوان جهاد علمی انجام دهیم، حکم مسجد را دارد.
ما باید با وضو سراغ فضای مجازی و اینترنت برویم، با وضو باید روزنامه بخوانیم. چون بنای ما بر جهاد است.
آن وقت در این جهادی که انجام می دهیم اگر روحیه انسان این باشد که آمده است کار جهادگونه انجام دهد، به خیلی از قسمت های انحرافی کشیده نمی شود.
(به مناسبت نیمه شعبان)
مؤمن می تواند نماز مخصوص به عنوان هدیه به آن حضرت علیه السلام یا به یکی از ائمه بجا آورد و هیچ حدّ، وقت و شماره ای برای این نماز نیست و مؤمن به مقدار محبت و توانایی اش به محبوبش تقدیم می کند.
ابومحمد صمیری می گوید: ما را ابوعبدالله احمد بن عبدالله بچلی به سندی که مرفوع است به ائمه علیهم السلام، حدیث کرد که فرمود:
«هر کس ثواب نماز خود را برای رسول خدا و امیرالمؤمنین و اوصیای بعد آن حضرت علیه السلام قرار دهد، خداوند ثواب نمازش را آن قدر افزایش می دهد که از شمارش آن نفس قطع می گردد و پیش از آنکه روحش از بدنش برآید به او گفته می شود: ای فلان! هدیه تو به ما رسید، پس امروز پاداش و تلافی نیکی های تو است دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برایت مهیا فرمود و گوارایت باد آنچه را به آن رسیدی.»
منبع: مکیال المکارم، جلد ۲، صفحه۲۶۴٫
واقعا چقدر زمان می برد هر روز دو رکعت برای سلامتی و تعجیل اماممان نماز بخوانیم (نمازی که ثوابش برای خومان است). بیست و سوم تیر
جهت مطالعه ۲۰ داستان کوتاه از زندگی حضرت مهدی علیه السلام اینجا کلیک کنید.
دیروز یکی از سایت ها مصاحبه ای را از یکی از اعضای شورای مرکزی اصلاح طلبان منتشر کرد که هر انسان عاقلی را به تعجب وامی دارد. مقاله ای با عنوان پرستوها که در آن بحث جاسوس جنسی را مطرح کرده اند. اما در آنجا جمله ای را به کار می برد که قطعا سکوت در برابر آن جایز نیست
ایشان می گوید همسران شهدا بهترین گزینه ها هستند برای اینکه جاسوس جنسی شوند.
توهین به مقدسات روز به روز بیشتر می شود. ما امیدواریم این افراد خودشان متوجه نیستند چه می گویند، عمدا این حرف ها را نمی زنند وگرنه تکلیف ما چیز دیگری است.
یک بار به حضرت زهرا سلام الله علیها توهین می کنند، یک بار به امام رضا علیه السلام، یک بار به شهدای مدافع حرم، حالا می گویید همسران شهدای مدافع حرم جاسوس جنسی اند؟
خجالت نمی کشید؟ کلمه وجود ندارد برای به کاربردن این حماقت اینها، چه کلمه ای به کار ببریم.
البته چراغ سبزهایی که به اینها نشان داده می شود اینها را پررو کرده. آن روزی که گفتند ما می توانیم امام زمان عجل الله تعالی فرجه را نقد کنیم آن روز باید ما جلو این جریان را می گرفتیم. وقتی قلاده های این آقایان را رها می کنیم اینطوری می شوند که به همسران شهدا، به امام رضا علیه السلام و همه مقدسات توهین می کنند.
امروز ما به نواب صفوی نیاز داریم. امروز دیگر سکوت جایز نیست. اینها هر چه می خواهند بگویند، آن طرف ما هم بخندیم و سکوت کنیم. پس غیرت دینی کجاست؟
غیرت دینی مثل غیرت دینی حضرت امام رحمت الله علیه کجا رفته؟ از آن طرف آنها هرچه از دهانشان در می آید به کار ببرند، ازین طرف هم بچه های حزب اللهی سکوت کنند.
یابن الحسن آقاجان این ایام نزدیک ولادت شما هست. اینها ما را بی صاحب تصور کرده اند که اینطور به مقدسات ما اهانت می کنند. آقاجان خودتان ما را در برابر این افراد یاری کنید، اگر قابل هدایت اند خودتان هدایتشان کنید، اگر قابل هدایت نیستند نابود و ریشه کن بفرمایید.
(به مناسبت طوفان شن طبس و ناکامی هواپیماهای آمریکایی)
روز ۵ اردیبهشت، برای ملت و کشور ما ایام الله است. در این روز، واقعه سپاه ابرهه تکرار شد و این دفعه نه ابابیل، بلکه شنهای صحرا به کمک مردم و این حکومت و نظام آمدند.
اگر همین واقعه طبس و هواپیماهای آمریکایی در جای دیگر در دنیا اتفاق می افتاد، آنجا یک موزه بزرگ بین المللی می شد. چون که یک کشور بدون اطلاع آمده تا حکومت قانونی یک کشور را از بین ببرد اما شن های بیابان به کمک مردم آن کشور آمدند و هواپیماهای آنها را ساقط کردند.
ما خیلی راحت این ایام الله را فراموش می کنیم. خیلی راحت جریان های فبل سوار و ابرهه را فراموش کرده ایم. این واقعه قطعا یکی از مطالبی بود که حقانیت این کشور و نظام و رهبرش را ثابت می کند.
این جریان مثل چنین روزی اتفاق افتاد. مطالعه کنید چقدر آمریکایی ها برنامه ریزی کرده بودند و چه ننگی برای آنها شد.
کارتر بارها در خاطراتش اذعان می کند: بدترین روزهای عمرم روزی بود که هواپیماهای ما در ایران زمین گیر شدند.
بدترین روز برای رئیس جمهور آمریکا مطمئنا بزرگترین جشن برای ملت و مردم ما خواهد بود.
داستانک:
در جنگل، دم یک روباه به شاخه درخت گیر کرد و کنده شد. بعد از اینکه درد روباه آرام شد روباهی دیگر او را دید و شروع کرد به خندیدن. گفت دمت کو؟
روباه گفت تو بی دمی را تجربه نکرده ای که بفهمی چه لذتی دارد. اینقدر آرامش دارم، راحت این طرف و آن طرف می پرم و …. آنقدر از فواید بی دمی گفت تا روباه دمش را کند. روباه بعد درد کشیدن دید چه کار بی فایده ای کرده، به روباه گفت: این کار جز درد که فایده ای نداشت.
گفت: من اگر می گفتم فقط درد دارد که تو مسخره ام می کردی…
این جریان در جنگل آنقدر ادامه پیدا کرد که همه جنگل روباه بی دم شدند. دیگر هر کس دم داشت مسخره می شد.
وضع امروز ما به همین صورت شده، بی حجاب ها، با حجاب ها را مسخره می کنند، می گویند نمی دانید بی حجابی چه لذتی دارد. چه لذتی دارد که شما به آن نرسیده اید؟
می گویند شما مانند ما بشوید بعد تجربه می کنید. وقتی که مانند آنها شدند مسخره شان می کنند.
یا دیندار و هیئتی و مسجدی هم همینطورند. بی دین ها برای اینکه بی دینی خودشان را تحت شعاع قرار دهند دینداران را مسخره می کنند. می گویند شما مثل ما بشوید تا ببینید چه لذتی دارد. خوب اگر شما لذت می برید چرا اینقدر خودکشی، استفاده از قرص های آرام بخش و مشکلات شما بیشتر است؟؟ می گویند نه شما نمی دانید….
امروز اینطور شده. عوض اینکه غیر مذهبی ها در اقلیت قرار بگیرند، روی کار آمده اند و مذهبی ها را مسخره می کنند.
این سخن از حضرت علی علیه السلام را فراموش نکنیم:
اگر در دستت طلا بود، و همه عالم بگویند گردو است، ذره ای در تو تاثیر نگذارد و اگر در دستت گردو بود و تمام عالم گفتند طلاست، ذره ای بر خوشحالی ات افزوده نشود.
اگر ما دینی که داریم، از روی تحقیق بدست آورده ایم و می دانیم درست است، حتی اگر همه دنیا بگویند اشتباه است در ما تاثیری ندارد.
اما اگر دینمان از روی تحقیق نیست، مشکل اینجاست. پس باید تحقیق کنیم تا بهترین راه را پیدا کنیم.
داستانک:
آیت الله مرعشی نجفی طی خاطره ای نقل میکند: در سال ۱۳۵۳ نسخهای از صحیفه شریفه سجادیه را برای مطالعه علامه معاصر شیخ جوهری صاحب تفسیر طنطاوی معروف (مفتی اسکندریه) فرستادم.
آن بزرگوار دریافت کتاب را اعلام کرد و در برابر آن هدیه از من تشکر کرد و درباره آن مدحی سرشار و ثنایی بسیار نوشت.
تا آنجا که گفت این از بدبختی ما است که تا کنون به این گرانبها ی جاوید از میراثهای نبوت و اهل بیت دست نیافته بودیم و من هر چه در آن مینگرم آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق مییابم.
سپس علامه جوهری طنطاوی از من سوال کرد که آیا تا کنون کسی از علمای اسلامی شرحی بر آن نوشته است؟ من در پاسخ آن شارحینی را که میشناختم نام بردم و کتاب ریاض السالکین تالیف سید علی خان را به ایشان تقدیم کردم.
معظم له در جواب نوشت که من مصمم و آمادهام که بر این صحیفه گرامی شرحی بنویسم.
[به نقل از مقدمه ترجمه صحیفه سجادیه صدر الدین بلاغی ص ۳۰](به مناسبت میلاد امام سجاد علیه السلام)
داستانک:
مرحوم محمد تقی مجلسی می گوید:
من در اوایل بلوغ طالب رضای خدا بودم و در طلب رضای او کوشا بودم. مرا از ذکر جنابش، قراری نبود؛ تا آن که دیدم میان خواب و بیداری که صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد قدیم اصفهان نزدیک به مکانی که الآن محل درس من است، ایستاده اند. سلام کردم و خواستم پای آن آن جناب را ببوسم که نگذاشت و مرا گرفت. دست مبارکش را بوسیدم و از آن جناب مسایلی را که بر من مشکل شده بود، پرسیدم و… .
آن گاه گفتم: «ای مولای من! برای من ممکن نیست که هر وقت به خدمت شما برسم، پس به من کتابی عطا کن که همیشه به آن عمل کنم». فرمود: «من برای تو، کتابی را به مولا محمّد تاج عطا کردم». و من در خواب، او را می شناختم؛ پس فرمود: «برو و آن کتاب را از او بگیر».
حرکت کردم و از در مسجد خارج شدم و به طرف یکی از محلات اصفهان رفتم. محمد تاج به محض دیدن من گفت: «ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تو را فرستاده است؟» گفتم: «آری».
از بغل خود کتابی بیرون آورد؛ تا گشودم، فهمیدم که این کتاب، از کتب ادعیه است. با گرفتن کتاب، آن را بر دیدگان قرار دادم و به سوی حضرت بقیه الله الاعظم حرکت کردم. در همین حال، از خواب برخاستم و دیدم از کتاب خبری نیست.
تا طلوع صبح به تضرع و گریه پرداختم. پس از نماز صبح و تعقیبات، به ذهنم رسید که منظور حضرت از مولا محمد تاج همان شیخ بهایی است و به سبب جایگاه او در بین علما، حضرت «مولا محمد تاج» فرموده است؛ لذا به سوی مدرسه شیخ حرکت کردم. وقتی آنجا رسیدم، دیدم شیخ مشغول مقابله صحیفه سجادیه است.
بعد از بیان خوابم، ایشان چنین تأویل کردند: «مژده که خواب، حاکی از افاضه علوم الهی به شما می باشد. با توجه به هدفی که در پی آن هستی، به آن خواهی رسید».
من قانع نشدم و به طرف همان محله که در خواب دیده بودم، حرکت کردم. بین راه یکی از صالحان و نیکان را به نام حسن و ملقب به «تاجا» دیدم. به او سلام کردم. وی بدون اینکه سخنی بگویم، گفت: «فلانی! نزد من، کتاب های وقفی زیادی وجود دارد که طلاب از من می گیرند و به شرایط وقف عمل نمی کنند؛ ولی با شناختی که از شما دارم، می دانم به آن عمل خواهی کرد. با هم برویم؛ کتاب ها را ببین و هرچه نیاز داری، بردار». وقتی رفتیم، اولین کتابی که به من داد، همان کتابی بود که در خواب دیده بودم؛ «صحیفه سجادیه».
با دیدن کتاب، شروع به گریه و ناله کردم و گفتم: « همین کتاب، مرا بس است»
[الذریعه، ج ۱۳، ص ۳۴۵ به بعد؛ به نقل از ریاض السالکین، ج ۱، ص ۶۷ با مقداری تلخیص. نجف اشرف و تهران، ۱۳۵۵۱۳۸۸ه ق.]ایشان می گوید با تعلیم صحیفه سجادیه به مردم اصفهان، کار به جایی رسید که اکثر مردم اصفهان مستجاب الدعوه شده بودند.
(به مناسبت میلاد امام زین العابدین علیه السلام)
داستانک:
خانم آنه ماری شیمل (Annemarie Schimmel) (فوت شده در ۲۶ ژانویه ۲۰۰۳) پژوهشگر، اسلامپژوه، خاورشناس و مولویشناسِ سرشناسِ آلمانی است.
این پژوهشگرِ معروفِ آلمانی ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: «من همواره دعاها را از اصل عربی می خوانم و به هیچ ترجمه ای مراجعه نمی کنم . البته بخش هایی از صحیفه سجادیه را به زبان آلمانی ترجمه کرده ام. وقتی مشغول برگردانیدن این دعاها به زبان مذکور بودم، مادرم به دلیل کسالت در بیمارستانی بستری بود و من مدام به او سر می زدم و کاملا در جریان احوالش بودم. پس از اینکه او به خواب می رفت، در گوشه ای از اتاق مشغول پاکنویس نمودن ترجمه ها می شدم. اضافه کنم که اتاق مادرم دو تختی بود و در تخت دیگر خانمی که عقاید کاتولیکی محکم و راسخ و در عین حال متعصبانه داشت، بستری بود.
او از روی ایمانی که به مذهب خویش داشت، وقتی متوجه شد من مشغول ترجمه دعاهایی از یک متن شیعی هستم، آزرده خاطر گردید و با ناگواری و نگرانی گفت: مگر در مسیحیت و در کتب مقدس خودمان از نظر ادعیه کمبودی داریم که تو اکنون به دعاهای مسلمانان روی آورده ای؟! جوابی به وی ندادم اما وقتی کتابم چاپ شد، نسخه ای از آن را برایش فرستادم. مدتی بعد با من از طریق تلفن تماس گرفت و خاطر نشان ساخت: «بسیار صمیمانه از این هدیه جالب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعاهای انجیل آن را می خوانم!»
آری واقعا ترجمه «ادعیه معصومین علیهم السلام» مخصوصا صحیفه سجادیه می تواند تا این حد در میان غربی ها تحول آفرین و کارساز باشد.
[آن ماری شیمل بانوی شرق شناس جهان غرب، ماهنامه از دیگران، سال دوم، ش ۵، مرداد ۱۳۸۰، ص ۱۰ و ۱۱ .]آن کتاب «صحیفه سجادیه» بود. کتابی که این چنین یک مسیحی متعصب را جذب نمود.
قطعا ما مسلمان ها و شیعیان باید جلودار باشیم و برای این کتاب برنامه ویژه ای داشته باشیم.
اگر ما، هر روز فقط یک دقیقه، یک صفحه ترجمه صحیفه سجادیه را بخوانیم، در یک سال یا یک سال و نیم کل صحیفه را خوانده ایم.
(به بهانه میلاد قمر بنی هاشم و روز جانباز )
اتل متل یه بابا
دلیر و زار و بیمار
اتل متل یه مادر
یه مادر فداکار
اتل متل بچهها
که اونا رو دوست دارن
آخه غیر اون دوتا
هیچ کسی رو ندارن
مامان بابا رو میخواد
بابا عاشق اونه
به غیر بعضی وقتا
بابا چه مهربونه
وقتی که از درد سر
دست میذاره رو گیجگاش
اون بابای مهربون
فحش میده به بچههاش
همون وقتی که هرچی
جلوش باشه میشکنه
همون وقتی که هرکی
پیشش باشه میزنه
غیر خدا و مادر
هیچکسی رو نداره
اون وقتی که باباجون
موجی میشه دوباره
دویدم و دویدم
سر کوچه رسیدم
بند دلم پاره شد
از اون چیزی که دیدم
بابام میون کوچه
افتاده بود رو زمین
مامان هوار میزد که
شوهرمو بگیرین
مامان با شیون و داد
میزد توی صورتش
قسم میداد بابا رو
به فاطمه (س) ، به جدش
تو رو خدا مرتضی
زشته میون کوچه
بچه داره میبینه
تو رو به جون بچه
بابا رو دوره کردن
بچههای محله
بابا یه هو دوید و
زد تو دیوار با کله
هی تند و تند سرش رو
بابا میزد تو دیوار
قسم میداد حاجی رو
حاجی گوشی رو بردار
نعرههای بابا جون
پیچید یه هو تو گوشم
الو الو کربلا
جواب بده به گوشم
مامان دوید و از پشت
گرفت سر بابا رو
بابا با گریه میگفت
کشتند بچههارو
بعد مامانو هلش داد
خودش خوابید رو زمین
گفت که مواظب باشین
خمپاره زد، بخوابین
الو الو کربلا
پس نخودا چی شدن؟
کمک میخوایم حاجی جون
بچهها قیچی شدن
تو سینه و سرش زد
هی سرشو تکون داد
رو به تماشاچیا
چشاشو بست و جون داد
بعضی تماشا کردن
بعضی فقط خندیدن
اونایی که از بابام
فقط امروزو دیدن
سوی بابا دویدم
بالا سرش رسیدم
از درد غربت اون
هی به خودم پیچیدم
درد غربت بابا
غنیمت از نبرده
شرافت و خون دل
نشونههای مرده
ای اونایی که امروز
دارین بهش میخندین
برای خندههاتون
دردشو میپسندین؟
امروزشو نبینین
بابام یه قهرمونه
یهروز به هم میرسیم
بازی داره زمونه
موج بابام کلیده
قفل در بهشته
درو کنه هر کسی
هر چیزی رو که کِشته
یه روز پشیمون میشین
که دیگه خیلی دیره
گریههای مادرم
یقه تونو میگیره
بالا رفتیم ماسته
پایین اومدیم دوغه
مرگ و معاد و عقبی
کی میگه که دروغه؟
منبع:
کتاب دفتر سرخ. اثر مرحوم ابوالفضل سپهر
۲۲ اردیبه۱۳۹۵
(به مناسبت میلاد امام حسین علیه السلام)
آخرین جمله و وصیت امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام، در عصر عاشورا، در آن حالت التهاب، مطمئنا جمله بسیار مهمی است.
امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام فرمودند: پسرم بترس از ظلم به کسی که به جز خدا یاوری ندارد.
گاهی اوقات انسان به کسی ظلم می کند که او از پسش بر می آید. این هم اشکال دارد اما گاهی انسان به کسی ظلم می کند که هیچ یار و یاوری ندارد.
مثلا استاد و شاگرد در مغازه، استاد به شاگرد ظلم کند، پولش را ندهد.
یا استاد دانشگاه به دانشجو یا مسئولین به مردم…
ظلم که فقط آمریکا نیست. بله، آمریکا شیطان اکبر است. ظالم اکبر است، اما کسی که در جایگاه های کوچکتر ظلم می کند، زورش نرسیده آمریکا شود.
زورش نرسیده یزید یا فرعون شود. اگر زورش می رسید همان قدر ظلم می کرد.
کسی که ظالم است در رده پایین، وقتی بالاتر آمد بیشتر ظلم می کند.
کسانی که سه هزار میلیارد اختلاس می کنند، فکر می کنید اینها زمانی که دانشجو بوده اند نماز شب خوان بوده اند یا دست پاک بوده اند؟ یا حق الناسی به گردنشان نبوده؟
در آن موقعیت زورشان به یک چیز کوچک می رسیده، اما الان سه هزار میلیارد اختلاس کرده اند. شتر مرغ دزد، شتر دزد می شود.