جولای 13, 2015
اخلاقی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه تیر, مناسبت های شمسی, مناسبتی
3,093
(به بهانه ۲۲ تیر سالروز ارتحال استاد علی صفایی حایری “عین – صاد” )
داستانک:
یک روز به آن گرامى گفتم: من وقتى از بعضى افراد گستاخ در کوچه و خیابان، حرفى مى شنوم، پاسخ مى دهم. شما چطور؟استاد فرمود: من پاسخ نمى دهم; چون آدم ها انگیزه هاى گوناگون دارند; یا نمى دانند یا از نفرت هایى انباشته اند یا بدبین اند. من یا مى گذرم «مرّوا کراما» یا با آن ها حرف مى زنم. و تعریف کرد:
روزى در خیابان هاشمى تهران مى رفتم. جوان موتور سوارى به همراه سوارى بر ترک، اشاره اى کردند که فهمیدم مى خواهند زیر عمامه ام بزنند.
براى همین به پیاده رو رفتم. وقتى به کنارم رسیدند، از کارشان مأیوس شدند. توقف کوتاهى کردند و یکى از آن دو حرفى گفت که مفهوم آن تغّوط به عمامه ام بود.
دستى به عمامه ام کشیده و گفتم: خبرى نشد؟! ناگهان ایستادند و موتور را روى جک گذاشته و به طرفم آمدند. سرها را پایین گرفته و با شرم گفتند: آقا! عفو کنید. کلام مظلومانه و از سر خیرخواهى چنین اثر مى گذارد.
با آن دو صحبت هایى شد…
بعد نگاهش را به من دوخت و با تأنّى فرمود: یکى از آن ها به حوزه آمده و طلبه شد و یکى به جبهه رفت و میان بر زد.
چه نفسى و چه نفوذ کلامى که از فحاشان، طلبه و شهید بیرون مى کشید.
منبع : کتاب مشهور در آسمان
جهت دریافت تصویر قابل چاپ ۲۰ داستان کوتاه از زندگانی ایشان، اینجا را کلیک نمایی.
جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید.
با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز شنبه ۲۲ تیر۱۳۹۲ در مسجد گفته شد.
جولای 13, 2015
اخلاقی, داستانی, قرآنی
2,905
وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه [الطلاق : ۳ ]
هر کس به خدا توکل کند خدا برای او کافیست
داستانک:
عین الدوله از وزرای قاجار بود . روزی از خانه بیرون آمد و دو فقیر را دید که پشت در خانه ی او نشسته اند و هرکدام ذکری بر لب دارند ؛
یکی می گوید : ” کار ، خوبه عین الدوله درست کنه ”
و دیگری می گوید : ” کار ، خوبه خدا درست کنه ” .
عین الدوله وقتی این صحبت ها را شنید ، خوشش آمد و دستور داد که یک سکه ی اشرفی درون ظرفی بگذارند و روی آن غذا بکشند و به فقیر اولی که از او تعریف می کرد ، بدهند .
آن فقیر ، که به طمع پول نشسته بود ، ظرف غذا را گرفت و با ناراحتی آن را به فقیر دومی داد . فقیر دومی هم غذا را خورد ، پول را برداشت ، و رفت .
عین الدوله فردای آن روز ، باز فقیر اولی را بر در خانه ی خود دید . گفت : ” مگر دیروز پول را برنداشتی ؟ دیگر چه می خواهی ؟ ” فقیر گفت : ” ما که پولی ندیدیم ؛ اگر منظورت ظرف غذاست که آن را به فقیر دیگری دادم.”
عین الدوله لبخندی زد و گفت : ” بله ؛ حقیقت را همان فقیر می گفت ! کار خوبه خدا درست کنه ، عین الدوله سگ کیه ؟ ”
جولای 12, 2015
سیاسی, گنجینه pdf منبرک ها, منبرک های برگزیده
2,327
مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی در۱۹ آذر ۹۱ فرمودند:
یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیت است.
سوال اینجاست که مگر دارد چه بلایی سر جمعیت کشور می آید؟
جمعیت ایران در سال ۱۳۵۵ حدود ۳۴ میلیون نفر،
در سال ۱۳۷۵ حدود ۶۰ میلیون نفر،
در سال ۱۳۸۵ حدود ۷۰ میلیون نفر
و در سال ۱۳۹۰ حدود ۷۵ میلیون نفر بوده است.
متوسط سن جمعیت ایران در سال ۱۳۵۵ در حدود ۲۲ سال؛ در سال ۱۳۶۵ حدود ۲۱ سال؛ در سال ۱۳۷۵ حدود ۲۴ سال؛ در سال ۱۳۸۵ حدود ۲۸ سال و در سال ۱۳۹۰ حدود ۳۰ سال بوده است
رشد جمعیت ایران که در سال ۵۵ برای هر خانواده حدود ۷ فرزند بوده، در سال ۹۳ به ۱٫۷ فرزند رسیده است.
حال با توجه به این آمار عمق فاجعه مشخص می شود که اگر روند تولید نسل به همین شکل پیش برود، جمعیت ایران از سال ۱۴۲۰ رشد منفی را خواهد داشت و در ۸۰ سال آینده جمعیت کشور به حدود ۳۱ میلیون نفر خواهد رسید، که حدود ۴۷ درصد آنان را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل می دهند.
آنگاه چه بلایی بر سر اقتصاد و فرهنگ و توسعه و مسائل نظامی و … خوهد آمد.
جولای 11, 2015
اخلاقی, اعتقادی, امام کاظم(علیه السلام), داستانی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,670
وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولى … [ احزاب ۳۳]
ای خانمها ! در خانههاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید…
«بّرج « از » بُرج « به معناى خودنمایى است، همان گونه که برج در میان ساختمان هاى دیگر جلوه ى خاصّى دارد .
جاهلیّتِ اولى نشان دهنده ى ظهور جاهلیّت اخرى است که ما امروز شاهد آنیم. در حدیث نیز آمده است:
» ستکون الجاهلیّه الاخرى « به زودى جاهلیّت دیگرى فرا مى رسد تفسیر نورالثقلین جلد ۴ صفحه ۹۶۲
اگر در جاهلیّت آن روز قتل و آدم کشى وجود داشت، امروز در جنگ هاى بزرگ و جهانى کشتارهاى میلیونى انجام مى گیرد .
جاهلیّت آن روز مدرسه نبود و جنایت انجام مى گرفت، امروز با وجود هزاران دانشگاه،مهم ترین حقوق انسان ها پایمال مى شود .
در جاهلیّت آن روز فساد و زنا جرم بود، امّا امروز در مترقّى ترین کشورهاى جهان همجنس بازى قانونى است.
اگر در جاهلیّت آن روز دختر را زنده به گور مى کردند، امروز با سقط جنین، هم دختر را نابود مى کنند، هم پسر را ]تفسیر نور ذیل آیه ۳۳ سوره احزاب[
به راستی چرا در این قرن به ظاهر مترقی؛ اینهمه جنایت ؛ از جمله سقط جنین انجام می شود. توجیه والدینِ جنایت کاری که سقط جنین می کنند ؛ چیست؟ آیا مهمترین توجیه اینها ؛ فقر نیست؟
خداوند درآیه ۳۳ سوره مبارکه اسراء می فرماید: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ … فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزى مى دهیم …
داستانک:
بکر بن صالح گوید: به حضرت کاظم )علیه السلام( نوشتم: من پنج سال است که از بچه دار شدن خوددارى کرده ام که همسرم فرزند نمى خواهد و مى گوید بواسطه فقر؛ تربیت فرزند مشکل است؟
] امام جواب نوشت: بچه دار شو که خداوند روزیش دهد ) اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْزُقُهُمْ( [کافی جلد ۶ صفحه ۳]
جولای 11, 2015
اخلاقی, دفاع مقدس, ماه تیر, مناسبت های شمسی, مناسبتی
2,485
(به بهانه ۲۱ تیر روز عفاف و حجاب)
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:
یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم… چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.
جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید.
با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز پنجشنبه ۲۰ تیر۱۳۹۲ در مسجد گفته شد.
جولای 10, 2015
امام صادق(علیه السلام), امام علی(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), روان شناسی, گنجینه pdf منبرک ها, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
3,372
در داستان ازدواج حضرت علی علیه السلام با حضرت ام البنین آمده است که :
امام به برادرشان عقیل فرمودند: برایم زنی انتخاب کن که از او فرزاندانی دلیر به دنیا آید.
از این جریان پی به وراثت در تولد میبریم. جوانان عزیز و بزرگوار باید تمام دقت خود را در انتخاب همسر مناسب به کار برند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این رابطه میفرمایند:
أنظر فی أیّ نصاب تضع ولدک فانّ العرق دسّاس. ببینید فرزندتان را در چه محلی مستقر میکنید چرا که اصل و ریشه تأثیر گذار است.
[نهج الفصاحه صفحه ۲۶۶]
و نیز میفرمایند:
تخیروا لنطفکم فإنّ النّساء یلدن أشباه اخوانهنّ و اخواتهنّ. برای نطفههای خود جای مناسب انتخاب کنید زیرا زنان نظیر برادران و خواهران خود فرزند میآورند.
[نهج الفصاحه صفحه ۳۸۱]
امام صادق علیه السّلام فرمود:
فرزند نیز بر پدر سه حق لازم دارد.
۱٫ مادر خوب برایش انتخاب کند
۲٫ نام خوبی برایش انتخاب کند
۳٫ سعی درتأدیب او بنماید
[تمام روایات درکتاب حکمتنامه کودک؛ آیت الله ری شهری ؛صفحه ۱۳]
جولای 6, 2015
حدیث قدسی, حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), ماه رمضان, مناسبت های قمری, منبرک های روایی
2,648
(به بهانه شب قدر )
در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى خوانیم که حضرت موسى علیه السلام به خدا عرض کرد:
خدایا مقام قربت را خواهانم.
پاسخ آمد: قرب من، در بیدارى شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم.
پاسخ آمد: رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است.
گفت: خدایا، جواز عبور از صراط مى خواهم. پاسخ آمد: رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.
عرض کرد: خدایا بهشت و نعمت هاى آن را مى طلبم. پاسخ آمد: دستیابى به آن نعمتها، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.
در پایان گفت: خدایا رضاى تو را مى طلبم. پاسخ آمد: کسى مشمول رضاى من است که در شب قدر، ۲ رکعت نماز بگذارد.
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: قَالَ مُوسَى إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ– قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ– قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ– قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَهٍ لَیْلَهَ الْقَدْرِ– قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّهِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَهً فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ– قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ النَّجَاهَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ– قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاکَ قَالَ رِضَایَ لِمَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ.
منبع:وسائل الشیعه،جلد ۸ ،صفحه۲۰
ورود به صفحه ی کلیپهای صوتی
جولای 2, 2015
اخلاقی, امام حسن(علیه السلام), داستان های علما, داستانی, سیره بزرگان, فایل صوتی, ماه رمضان, مناسبت های قمری, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
3,874
(به بهانه میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام)
حدیثی است که در بین احادیث ،سنداً و متناً، منحصر به فرد است ؛ پیشنهاد می شود متن عربی را هم حتما بخوانید
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ ؛ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ ؛ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ؛ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ ، عَنِ الْحَسَنِ ، عَنِ الْحَسَنِ : أَنَ أَحْسَنَ الْحَسَنِ ، الْخُلُقُ الْحَسَنُ.
حدیث کرد برای ما ابوالحسن ، که او روایت کرد از ابوالحسن ، که او نیز روایت کرده از ابوالحسن ، که او شنید از حسن که او گفت شندیم از حسن که او شنیده بود از امام حسن علیه السلام ؛ که ایشان فرمودند که : همانا حسن ترین حسن ها ؛ خُلق حسن است (نیکوترین نیکوها ؛ خلق نیکوست)
منبع: بحار الأنوار ، جلد ۶۸، صفحه ۳۸۶، باب ۹۲
حسن های موجود در سلسله ی حدیث چه کسانی اند؟
فأما أبو الحسن الأول فمحمد بن عبد الرحیم التستری
و أما أبو الحسن الثانی فعلی بن أحمد البصری التمار
و أما أبو الحسن الثالث فعلی بن محمد الواقدی
و أما الحسن الأول فالحسن بن عرفه العبدی
و أما الحسن الثانی فالحسن بن أبی الحسن البصری
و أما الحسن الثالث فالحسن بن علی بن أبی طالب علیه السلام
داستانک: (بد اخلاقی)
آیت الله مظاهری،در کتاب ارزشمند «تربیت فرزند ، از دیدگاه اسلام» به نقل از یکی از بزرگان، می آورند:
فردی را می شناختم که آدم خیلی خوبی بود. در خواب دیدم روز قیامت شده و او به شکل سگ درآمده است. به او گفتم تو که آدمی خوب، با ایمان و با تقوا بودی، چرا سگ شده ای؟
گفت: وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه!
بعد به من گفت : بیا برویم قبرم را نگاه کن
جلو رفتم و دیدن ته قبرش سوراخ است
گفت:وقتی مرا داخل قبر گذاشتند ، قبر چنان مرا فشار داد که تمام روغن من گرفته شد و رفت در این سوراخ.
اگر سوراخ تنگ نبود ، روغنها را نشانت می دادم
منبع: کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام صفحه ۱۰۱ [با تلخیص]
جولای 1, 2015
روان شناسی, گنجینه pdf منبرک ها
2,849
-
استفاده درست از دستور و جایگزین های آن
دستور درست ، دستوری است که :
- روشن باشد؛ نگوییم: از تو انتظار بیشتری داشتم؛ دقیقا بگوییم چه انتظاری
- کوتاه باشد ؛نگوییم: مگر قرار نبود وقتی از مدرسه آمدی ، لباسهایت را جمع کنی… بگوییم : عزیزم لباسهات
- توضیحات اضافه ندهیم؛ نگوییم : پس من تا نیم ساعت دیگه میام ، باید اتاقت …
- گاه به جای دستور، احساسمان را بگوییم؛ بگوییم :دوست ندارم ، لباسهایت را روی زمین بریزی
- گاه به جای دستور، پرسشگر باشیم و همراه؛ بگوییم:مسواک زدی؟ بیا با هم مسواک بزنیم
- گاه به جای دستور، توصیف گر باشیم و صبور؛ نگوییم: در حمام اینقدر آب نریز؛ بگوییم: آب تشت سر رفت. و از آنجایی که بلافاصله به حرف نمی کند، باید صبور باشیم
- بگوییم این کار را بکن و نگوییم این کار را نکن؛ روی مبل می پرد؛ نگوییم : نپر ؛ بگوییم : بیا روی بالش، بپر
- به جای دستور صریح ؛ بگوییم، رفتارش خطاست؛ نگوییم دیگر نباید عروسکت را پرت کنی. بگوییم: عروسک رو که پرت نمی کنن. توپ رو پرت می کنن
- همیشه دستور قاطع ندهیم؛ و اینقدر این کلمات را به کار نبریم :بنشین ؛ بیا ؛ زود ؛ باید…
- گاه به جای دستور، پیشنهاد دهیم؛ نگوییم زود از روی میز بیا پایین؛ بگوییم: خودت میای پایین یا من بیام تا بپری توی بغلم
- به همراه دستور بار هیجانی درست نکنیم؛ نگوییم: اتاقت را تمیز کن مهمان داریم. اگر مجبوریم، بار هیجانی را بگوییم؛ ابتدا بار هیجانی را بگوییم و بعد دستور را
ژوئن 24, 2015
روان شناسی, گنجینه pdf منبرک ها
2,679
مطالب قبل را اینجا ببینید
۴٫ رفتار بد اطرافیان
کودک از گفتار بسیار کم می آموزد و از رفتار بسیار زیاد
ما آینه رفتار کودک هستیم
نمی شود به فرزندمان بگوییم دروغ نگو ، فحش نده ، نمازت را اول وقت بخوان و … ؛ و خود عمل نکنیم
۵٫ گفتار بد اطرافیان
اگر فرزندمان کار خطایی انجام داد؛ به او نگوییم “تو را دوست ندارم” . این جمله شخصیت او، و تمام تکیه گاه او را ویران می کند. بگوییم “از این رفتارت خوشم نیامد” و یا ” این کارت را دوست نداشتم”
و یا جملات اشتباهی نظیر : نفهم ، کند ذهن ، آیکیو، کودن ، نمیشه به تو اعتماد کرد، نمی تونی درست راه بری و… که همه شخصیت کودک را نشانه گرفته است
در یک جمله ” رفتارش را زیر سوال ببرید ؛ نه شخصیتش را”
۶٫ دستور دادن های غلط
- زیاد: از آنجایی که کودک تمایلی به شنیدن دستور ندارد؛ احتمالا سرپیچی خواهد کرد
- کمتر از حد : که این هم بد است و فرزند را بی ادب ، مغرور و خودخواه؛ طلبکار و… بار می آورد
- سخت: اول ببینیم آیا کودک توان انجام این کار را دارد بعد دستور دهیم
- پشت سر هم
- بی موقع: مثلا کودک در حال دیدن کارتون مورد علاقه و یا بازی مورد علاقه اش است ؛ صدا می زنیم : درست را بخوان
- مبهم: کودکمان در حال انجام دادن چند فعل خطا با هم است؛ ما می گوییم :بسته دیگه، و کودک نمی فهمد چی بس است
۷٫ تهدید و تنبیه های غلط
- آنهایی که هیچ وقت عملی نمیشود ؛ مثلا به بابات می گم و نمی گوییم
- در عصبانیت
- می گذاریم رفتار بچه به اوج برسد؛ مثلا می دانیم بچه ها تا ۲ دقیقه ی دیگر دعوایشان می شود؛ خوب زودتر موضوع را عوض کنیم
- بی ثبات؛ یک موقع برای یک خطایی تنبیه می کنیم و یکبار برای همان خطا هیچ نمی گوییم
ان شاء الله در مطالب بعدی شیوه های تربیت صحیح فرزند خواهد آمد
ژوئن 23, 2015
روان شناسی, گنجینه pdf منبرک ها
4,119
-
کوتاه آمدن ؛ بعد از رفتار غلط کودک
مثال ۱: با بچه بازی نمی کنیم ؛ وقتی شلوغ کرد ، بازی می کنیم ؛ حال بچه چه یاد می گیرد؟ “هر گاه به حرفت نکردند ؛ شلوغ کن”
مثال ۲ : وسیله ای می خواهد و ما قبول نمی کنیم؛ گریه می کند، قبول می کنیم ؛ حال بچه چه یاد می گیرد؟ “هر گاه به حرفت نکردند ؛ گریه کن”
در یک کلمه کودک یاد می گیرد که : “اگر می خواهی به چیزی برسی ،باید از راه زور وارد شوی”
-
اظهار رفتار غلط توسط والدین؛ بعد از رفتار غلط کودک
مثلا: به فرزندمان گفته ایم، رختخوابت را جمع کن و او جمع نکرد؛ ما سرش فریاد می زنیم و او جمع می کند؛ حال بچه چه یاد می گیرد؟ “فقط زمانی به حرف کن ،که سرت فریاد زدند”
-
فقط بدی را دیدن
بعضی از تربیت ها ، تربیت مگسی است؛ زیرا مگس از همه جای سالم ،فقط روی زخم می نشیند
برخی از والدین هم فقط بدی فرزند را میبینند
مثلا: فرزندمان همیشه لباسش را نجس می کند و ما او را دعوا می کنیم . اما این بار دستشویی اش را گفت. آیا ما او را تشویق کردیم/
و یا همیشه با برادرش دعوا می کند ، اما این دفعه ، دارند با هم بازی می کنند . آیا این بار ما او را تشویق می کنیم؟
ان شاء الله ادامه ی موارد در مطالب بعدی خواهد آمد
ژوئن 22, 2015
اخلاقی, حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستان های علما, داستانی, روان شناسی, سیره بزرگان, منبرک های روایی
2,945
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
السّعید من سعد فی بطن أمّه و الشّقیّ من شقی فی بطن أمّه.
خوشبخت کسى است که در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت کسى است که در شکم مادرش بدبخت شده است. [ نهج الفصاحه ، صفحه: ۵۳۰]
این روایت، بخشی از عوامل خوشبختی و بدبختی را قبل از تولد می داند
یعنی بخشی از خوشبختی انسان در رحم مادر شکل می گیرد و بخشی از شقی شدن فرزند نیز در رحم مادر
پس والدین خصوصا مادر ، باید در این دوران مراقبات ویژه ای مخصوصا در رابطه با غذا خوردن داشته باشند
پیشنهاد ما این است که حتما حتما کتاب “ریحانه بهشتی یا فرزند صالح “ اثر خانم سیما میخبر،که باهمکاری جمعی از خواهران حوزه علمیه جمع آوری شده و شامل برنامه های اخلاقی ، عبادی ، پزشکی و تغذیه ای از قبل بارداری تا پایان شیردهی است ؛ را مطالعه بفرمایید
داستانک:
به یک بزرگی گفتند بچه ی شما بی ادب است.
گفت: چه کرده است؟
گفتند: سقایی مشک آبی روی دوشش بود و می رفت، بچه ی شما یک سوزن به مشک آب فرو کرد و این آب هایش خالی شد.
آن بزرگ : خیلی ناراحت شد، رفت به همسرش گفت، همسر شروع کرد به منقلب شدن و گفت: باید اینطور باشد، گفت: چرا؟
گفت: من وقتی حامله بودم، از کنار درخت اناری گذشتم، انار مردم بود. دهنم پر آب شد، یک سوزن در انار فرو کردم و از این سوراخ آب انار را خوردم. آن آب انار خلافی که خوردم، باید. . .
من سوزن به انار زدم، باید بچه ام به مشک سوزن بزند [حجت ااسلام قرائتی در برنامه درسهایی از قرآن ۰۴/ ۰۷/ ۸۷]
ژوئن 17, 2015
ماه رمضان, مناسبت های قمری, مناسبتی
5,277
(به بهانه ماه مبارک رمضان)
اگر انسان با دید بصیرت بنگرد ، می بیند که این سختی ها بجز خیر برای انسان چیزی ندارد.نمونه اش همین روزه ، آنهم در این هوای گرم؛ درست است که سختی دارد اما: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا
داستانک:
پس از آنکه حضرت مریم علیها السّلام از دنیا رفت، حضرت عیسی علیه السّلام جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟»
مریم علیها السّلام پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم»
منبع: داستان هایی از یاد خدا، صفحه ۲۸
جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید.
ژوئن 15, 2015
دستهبندی نشده
49,439
بسم الله الرحمن الرحیم
بحول و قوه الهی منبرک بزودی در قالب سایت شروع بفعالیت خواهد کرد.
امید است با الطاف و عنایات حضرتش و دعای شما عزیزان بتوانیم رضایتش را فراهم آوریم.
التماس دعای مخصوص در ماه مبارک رمضان
ژوئن 10, 2015
اخلاقی, امام خمینی (ره), امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف), داستانی, سیاسی, سیره بزرگان, فایل صوتی, ماه خرداد, مناسبت های شمسی, مناسبتی, منبرک های روایی
2,097
داستانک:
مرحوم حجت الاسلام سید محمد کوثری (ره)( روضه خوان مراسم های امام خمینی) نقل مینماید:
یک روز من در منزل آقای آیت الله فاضل لنکرانی، از استادان حوزه علمیه قم بودم و یکی از فضلای مشهد آنجا بودند.
ایشان به نقل از یکی از دوستانشان نقل کردند که در نجف اشرف در خدمت امام بودیم و صحبت از ایران به میان آمد.
من گفتم این چه فرمایش هایی است که در مورد بیرون کردن شاه از ایران میفرمایید؟ یک مستأجر را نمیشود از خانه بیرون کرد، آن وقت شما میخواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟
امام سکوت کردند. من فکر کردم شاید عرض مرا نشنیده اند. سخنم را تکرار کردم.
امام برآشفتند و فرمودند: فلانی چه میگویی؟ مگر حضرت بقیهالله صلوات الله علیه به من (نستجیربالله) خلاف میفرماید؟! شاه باید برود.
و همان هم شد و شاه از مملکت بیرون رفت. میبینم که ایشان چنین پیوندی با حضرت بقیهالله (عج) داشتند.
[کرامات امام خمینی ص۴۹ و برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره) ؛ ج ۳، ص ۱۵۷ ]