خانه / منبرک 1 (صفحه 19)

منبرک 1

حدیثی فوق العاده در باره وضو

 

قَالَ رسول الله صلّى اللَّه علیه و اله: یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى :

مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ یَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ یُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ لَمْ یَدْعُنِی فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ وَ دَعَانِی فَلَمْ أُجِبْهُ فِیمَا یَسْأَلُ عَنْ أَمْرِ دِینِهِ وَ دُنْیَاهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَاف‏

 

نبى اکرم صلّى اللَّه علیه و اله فرمود خداى تعالى میفرماید:

 هر کس حدثى از او سر زند(وضویش باطل شود)   و تجدید وضو نکند به من ستم کرده

و هر کس حدثى از او سر زند و تجدید وضو کند و دو رکعت نماز بجا نیاورد و مرا نخواند بمن ستم کرده

و هر کس حدثى از او سر زند و تجدید وضو کند و دو رکعت نماز بجا آورد و مرا بخواند و من  او را جواب ندهم در مقابل خواسته‏هاى دینى و دنیائى ،او را ستم کرده‏ام و حال اینکه من خداى ستمگر نیست

منبع : وسائل الشیعه، جلد ۱، صفحه ۳۸۲

خواندن دعای غریق ، رمز نجات از فتنه های آخرالزمان

 

سوال ؛ در فتنه های این دوران (مانند چشم چرانی نکنیم  ویا حجاب خود را از دست ندهیم  و یا مسخره کردن دیگران ما را از اصولمان دور نکند و یا  …) چه کنیم ؟

 

شیخ صدوق عطر الله مرقده روایت کرده از عبد الله بن سنان که گفت حضرت صادق علیه السلام فرمود که:

زود است مى‏رسد به شما شبهه پس میمانید بدون نشانه و راهنما و پیشواى هدایت کننده و نجات نمى‏یابد در آن شبهه مگر کسى که بخواند دعاى غریق را

گفتم :چگونه است دعاى غریق ؟

فرمود: مى‏گویى

” یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک “

منبع : مفاتیح الجنان، بعد از زیارت وارث و قبل از زیارت حضرت عباس

خاطره ای از سردار خیبر شهید حاج ابراهیم همت

 

(به بهانه ۱۷ اسفند سالروز شهادت شهید همت)

۲ خاطره از سردار خیبر

 

سر تا پاش‌ خاکی‌ بود. چشم‌هاش‌ سرخ‌ شده‌ بود؛ از سوز سرما.

 دو ماه‌ بود ندیده‌ بودمش‌.

 ـ حداقل‌ یه‌ دوش‌ بگیر، یه‌ غذایی‌ بخور. بعد نماز بخون‌.

سر سجاده‌ ایستاد. آستین‌هاش‌ را پایین‌ کشید و گفت‌ «من‌ با عجله‌اومده‌م‌ که‌ نماز اول‌ وقتم‌ از دست‌ نره‌.»

کنارش‌ ایستادم‌. حس‌ می‌کردم‌ هر آن‌ ممکن‌ است‌ بیفتد زمین‌. شایداین‌جوری‌ می‌توانستم‌ نگهش‌ دارم‌.

***********************

قلاجه‌ بود و سرمای‌ استخوان‌سوزش‌.

 اورکت‌ها را آوردیم‌ و بین‌ بچه‌هاقسمت‌ کردیم‌. نگرفت‌.

گفت‌:

 «همه‌ بپوشن‌. اگه‌ موند، من‌ هم‌ می‌پوشم‌.»

تا آن‌جا بودیم‌، می‌لرزید از سرما.

منبع :  کتاب « همت » از مجموعه کتب  یادگاران

 

 

جهت نیاز به مطالعه ۱۵داستان از شهید همت اینجا را کلیک فرمایید

صلواتی برابر ده هزار صلوات

 

شخصی نزد سلطان محمود بسکتکین رفت و گفت:

مدتی بود که می خواستم رسول خدا را در خواب ببینم و غم و اندوه خود را برایش بازگو دارم که سعادت مساعدت نمود و جمال آن حضرت رادر خواب دیدم و گفتم یا رسول الله هزار درهم قرض دارم و قادر نیستم و میترسم اجل برسد و آن بدهی در گردن من باقی بماند.

آن حضرت فرمود: برو نزد بسکتکین و آن مبلغ را از او بستان.

عرض کردم:شاید از من باور نکند.

فرمود: به او بگو نشان به آن نشان که در اول شب بر من سی هزار مرتبه صلوات می فرستد و در آخر شب نیز سی هزار مرتبه ی دیگر برای من صلوات میفرستد.

 

سلطان محمود از شنیدن این خواب به گریه در آمد و تصدیق کرد و قرض او را ادا کرد و هزار درهم به او نیز بخشید اطرافیان سلطان تعجب کردند و گفتند: ای سلطان حرف های او را چگونه تصدیق میکنی و حال آنکه ما اول شب و آخر شب با تو هستیم و نمی بینیم که به فرستادن صلوات مشغول باشی و اگر هم کسی در تمام اوقات شبانه روز به فرستادن صلوات مشغول باشد نمی تواند شصت هزار صلوات بفرستد.(زیرا اگر هر صلوات ۳ ثانیه طول بکشد شصت هزار صلوات ، ۵۰ ساعت طول می کشد)

سلطان محمود گفت :

من از علما شنیده ام که هر کس این صلوات را بفرستد گویا چنان است که ده هزار مرتبه صلوات فرستاده است و من نیز در اول شب سه مرتبه و در آخر شب نیز سه مرتبه میخوانم، پس این شخص که پیام آن حضرت را آورده درست و راست میگوید و این گریه ی من از شادی است.

 و این صلوات این چنین است:

(اللهمَ صلِّ علی سَیِّدنا و نبینا محمد [و آله] ما اخْتَلَفَ المَلَوان وَ تَعاقَبَ العَصْران وَ کَرَّ الجَدیدان وَ اْسْتَقْبَلَ الفَرقَدان وَ بَلِّغ رُِوحَهُ وَ اَرواحَ اَهلِ بِیتِه مِنِّی التَّحیَّهَ وَ السَّلام)

منبع : تفسیر روح البیان،  جلد ‏۷، صفحه: ۲۳۴ و کتاب شرح و فضایل صلوات، صفحه ۱۷۷

 

 

 

ترجمه

“خدایا درود فرست بر مولای ما و پیامبر ما محمد و خاندانش مادامی که رفت و آمد می کنند کشتی رانان  و روز ها و شب ها به دنبال هم میرسند و آن دو ستارهی قطبی بزرگ و کوچک روی می آورند و روان او و خاندانش از سوی من درود و سلام برسان”

خوشا به حال اهل قم

 

(به بهانه سالروز وفات کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها )

وَ رُوِیَ عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ أَنَّهُمْ دَخَلُوا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ قَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ فَقَالَ مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ فَأَعَادَ الْکَلَامَ قَالُوا ذَلِکَ مِرَاراً وَ أَجَابَهُمْ بِمِثْلِ مَا أَجَابَ بِهِ أَوَّلًا فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّهُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ  حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَهُ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَهُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَهُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا امْرَأَهٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّى فَاطِمَهَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ قَالَ الرَّاوِی وَ کَانَ هَذَا الْکَلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یُولَدَ الْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَام‏

 

 و از شمارى از مردم رى روایت است که بر امام ششم وارد شدند و گفتند:

 ما اهل رى هستیم،

امام فرمود: مرحبا به برادران قمى ما،

گفتند: ما اهل رى هستیم و امام سخن خود را باز گفت، چند بار گفتند و همان پاسخ را شنیدند.

پس فرمود:

 “خدا را حرمى است که مکه است، و رسول خدا را حرمی که مدینه است و امیر المؤمنین را حرمى که کوفه است، و ما را هم حرمى که شهر قم است، و البته در آن زنى از فرزندانم به خاک رود بنام فاطمه و هر که‏او  را زیارت کند بهشت بر او واجب شود”

 راوى گفت: این سخن امام پیش از این بود که امام کاظم علیه السّلام زائیده شود

 

منبع : بحار الأنوار، جلد ‏۵۷  ، صفحه ۲۱۶  ، باب ۳۶ الممدوح من البلدان و المذموم منها و غرائبها

نظر مراجع درباره ی شرکت در انتخابات

 

(به بهانه نزدیکی به انتخابات )

حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه):

چه بسا که در برخی مقاطع حضور نیافتن در انتخابات یا مسامحه در آن، گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است، پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد. این وظیفه ای است شرعی و ملی و انسانی، که همه باید به آن عمل کنیم و همه ما باید در انتخابات شرکت کنیم

 

مقام معظم رهبری :

برای کسانی که شرایط را دارند و امکان شرکت در انتخابات برای آنها وجود دارد؛ واجب است.

به نقل از حجت الاسلام و المسلمین ‘فلاح زاده’


آیت الله العظمی مکارم شیرازی’:

 ترک شرکت در انتخابات، بدون عذر شرعی جایز نیست.


آیت الله العظمی ‘سیستانی’ :

شرکت در انتخابات واجب شرعی و عدم شرکت در آن امری نابخشودنی است. اگر کسی نتواند نماز بخواند یا روزه بگیرد می تواند قضای آن را ادا کند اما شرکت نکردن در انتخابات امری است که قضای آ ن ادا نمی شود.                    

 خراسان – مورخ سه‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۰۲ شماره انتشار ۱۸۰۶۰


آیت الله العظمی ‘صافی گلپایگانی’ :

 همه صحنه‌هایی که مردم حضور دارند، برای آن است که می‌خواهند دین را نگه دارند و در برابر دشمنان اسلام صف آرایی کنند و اجتماعاتی با این شکوه و عظمت، با انگیزه‌ای جز حفظ دین فراهم نمی‌شود.


آیت الله العظمی ‘فاضل لنکرانی’ :

 در پاسخ به سوالی مبنی بر این که اگر شوهری همسر خود را از شرکت در انتخابات و خروج از منزل برای این کار منع کند، آیا زن می تواند بدون اذن او از منزل خارج شده و در انتخابات شرکت کند؟ می فرمایند :

 در واجب عینی، اذن شوهر به هیچ وجه دخالت ندارد.

وابستگی نمایندگان

 

(به بهانه نزدیکی به انتخابات )

امام خامنه ای (مد ظله العالی ):

اگر چنان‌چه نامزدها به مراکز ثروت و قدرت متصل شوند، کار خراب می‌شود.

سخنرانی، ۱۹ دی ۱۳۹۰در دیدار با مردم قم

 

داستانی درباره ی عدم وابستگی

یکی از بزرگان درباره ی آب چاه تحقیقی کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که آبِ چاه تا هنگامی که تغییر نکند و رنگ و بو و طعمش عوض نشود نجس نخواهد شد و قابل استفاده خواهد بود.

هنگامی که از این تحقیق خلاص شد،متوجه گردید که خودش در خانه چاهی دارد،این بود که با خودش گفت:” شاید به خاطر این چاه و راحتی خودم این چنین فتوایی داده ام و به این نتیجه رسیده ام.”

از این رو دستور داد که چاه را پر کردند و آنگاه دوباره تحقیق را شروع کرد،در هنگامی که چاه نداشت و منافعی او را منحرف نمی کرد.

انسان قبل از شروع به حرکت باید آزاد شود و از سودها ،هواها،تعصب ها ،عادت ها و تقلیدها خود را خلاص کند.

منبع: کتاب مسولیت و سازندگی، اثر ارزشمند استاد علی صفایی حایری(عین – صاد)، جلد ۱، صفحه ۷۴

و به قول سید شهیدان اهل قلم ؛شهید آوینی :

مومن اگر وابستگی داشته باشد نمی تواند قیام کند و عصر ما عصر قیام است .

متن کامل وصیت نامه

 

از آنجا که وصیت نامه های موجود در بازار بسیار ناقص است بر آن شدیم وصیت نامه ی کاملی را بنویسیم

جهت دریافت متن کامل وصیت نامه به صورت pdf اینجا را کلیک نمایید (به صورت مرتب و صفحه بندی شده)

جهت دریافت متن کامل وصیت نامه به صورت word به ادامه منبرک رجوع نمایید

 

این پست بسیار مهم است

 

از آنجا که چند روزی در مسجد درباره ی وصیت صحبت می کنم  و بناست در آخر ، متن کامل وصیت نامه ، بین نمازگزاران پخش  شود (زیرا وصیت نامه های موجود در بازار  بسیار ناقص است) قرار شد همان وصیت نامه کامل انشاء الله در این وبلاگ چاپ شود که همه بتوانند استفاده کنند.انشاء الله

پس منتظر بمانید (از آنجا که هیچکس اطمینان ندارد زنده باشد ؛ فعلا علی الحساب وصیتی کنید؛ تا این متن حاضر شود )

انواع وصیت

 

الف ) وصیت مستحب

ب ) وصیت واجب

اما وصیت مستحب مانند وصیت اخلاقی و نصیحت

مانند وصایای ائمه که غالبا وصایای اخلاقی است مثل وصیت امام علی علیه السلام (الله الله بالقرآن …) ویا وصیت امام صادق علیه السلام (به شفاعت ما نمیرسد کسی که نماز را سبک بشمارد) و …

و اما وصیت واجب

وصیت دیون مانند:

مهریه ی زن

حج در صورتی که استطاعتش را داشته

خمس در صورت بدهکاری

نماز قضای واجب

روزه ی قضای واجب

کفاره ی عمد روزه ی رمضان

رد مظالم واجب

نکته ی بسیار مهم : از آنجا که با مرگ هر کسی سال خمسی او فرا می رسد ، درآمد سال آخر عمر و آنچه با آن در آمد تهیه نموده است  و موونه نشده است ؛ خمس دارد

پس هر کس باید در وصیت نامه اش سال خمسی اش و نیز نام مرجع تقلیدش را ذکر کند  

اهمیت نوشتن وصیت نامه

 

قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله

 لَا یَنْبَغِی أَنْ یَبِیتَ إِلَّا وَ وَصِیَّتُهُ‏ تَحْتَ‏ رَأْسِهِ‏.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

براى هیچ مسلمانى سزاوار نیست شب هنگام بخوابد مگر آنکه وصیّت نامه‏ اش زیر سرش باشد

 

قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله:

من مات علی وصیّهٍ مات علی سَبیلٍ و سُنَّهٍ، و مات علی تُقیً و شَهادَهٍ،دو ماتَ مغفوراً لَه

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

هر کس با وصیتی بمیرد ، بر راه و سنتی مرده، بر پرهیزگاری و شهادتی مرده و آمرزیده مرده است

منبع : میزان الحکمه، جلد ۱۴، صفحه ۶۸۳ ، حدیث ۲۱۸۰۰  و  ۲۱۸۰۱   


مورچه در میان سبزی ها ؛ خاطره ای از میرزا جواد آقا تهرانی

 

(به بهانه ۲۳ ربیع الاول سالروز ارتحال آیینه ی اخلاق آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی )


سبزی فروش محله می گفت:

یک روز جناب میرزا تشریف آوردند و مقداری سبزی خریداری نمودند.

پس از نیم ساعت دیدم ایشان سبزی به دست به طرف مغازه ام می آیند، خیلی ناراحت شدم زیرا با خود فکر کردم که شاید سبزی ها خراب بوده و آقا پس آوردند. خیلی خجالت کشیدم و در فکر بودم که چه بگویم. در همین خیالات بودم که دیدم ایشان با آن قد خمیده و چهره ملکوتی وارد مغازه شدند و فرمودند: این سبزی ها را از کجا برداشتی و به من دادی؟ عرض کردم: چطور مگه؟

فرمودند: وقتی سبزی ها را منزل بردم، دیدم یک مورچه در میان سبزی ها است و احتمال دادم که لانه ی مورچه باید در درون مغازه شما باشد و من او را آواره کرده ام، حالا خودم او را آورده ام تا از جایی که برداشته ای بگذارم تا به راحتی به سوی لانه اش حرکت نماید.

منبع : کتاب خاطراتی از آینه ی اخلاق، صفحه۳۹، به نقل از حجت الاسلام حاج محمد تهرانی  فرزند میرزا جواد آقا

 

 

در صورت نیاز به مطالعه بیشتر خاطرات آن مرحوم ،به قسمت کنار وبلاگ ، بخش «منبرکهای تابلویی»  “تابلو…………میرزا جواد آقا تهرانی”   و یا به آدرس http://manbarak.blogfa.com/post-274.aspx رجوع فرمایید

 

 

شوخی ، سومین عامل دروغ

 

پس از آنکه در دو روز قبل ۲ نمونه از عوامل دروغ عرض شد ، امروز یکی دیگر از عوامل شایع در دروغ گفتن، یعنی “شوخی” را عرض می کنم

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

یَا أَبَاذَرٍّ وَیْلٌ لِلَّذِی یُحَدِّثُ فَیَکْذِبُ لِیُضْحِکَ بِهِ الْقَوْمَ- وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَه‏

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به ابوذر می فرمایند:

 اى اباذر واى بر کسى که سخن دروغ میگوید تا به سخن او مردم بخندند واى بر او، واى بر او، واى بر او

منبع: بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، جلد   ‏۷۴، صفحه ۹۰، باب ۴ ما أوصى به رسول الله إلى أبی ذر رحمه الله

نکته:

اگر دیگران از اول بدانند که حرف ما شوخی است ؛ اشکال ندارد . اما در بعضی از موارد ما حرفی را می زنیم که مثلا فلان جا رفتم ، ( آنجا همه فکر می کنند ما راست می گوییم) بعد می گوییم شوخی کردم ؛ که این دروغ است  

تعارف؛ یکی دیگر از عوامل دروغ

 

یکی از عوامل شایع دروغ گفتن ،خجالت بیجا یا همان تعارف است

در روایتی آمده است که  بنت عمیس می گوید:

در شب زفاف عایشه‏ حاضر بودم سوگند به خداى که در آن شب هیچ طعام ولیمه‏اى نبود، جز قدحى از شیر، که رسول خداى صلّى اللّه علیه و آله از آن مقدارى بنوشید، و به عایشه  داد و او شرم مى‏داشت که آن کاسه را بگیرد. من گفتم: دست پیغمبر را رد مکن. پس به شرم تمام عایشه آن کاسه بگرفت و اندک بیاشامید، پس پیغمبر فرمود: از آن کاسه به من بدهد، عرض کردم: میل ندارم

 فرمود: گرسنگی را با دروغ‏ جمع می کنی؟

 عرض کردم: اگر یکى از ما را رغبتى باشد و پنهان دارند آیا آن را دروغ شمرند فرمود:

انّ الکذب یکتب کذبا، حتّى تکتب الکذیبه. یعنى: دروغ را دروغ نویسند، چندان‏که دروغ‏هاى اندک را نیز دروغ اندک رقم کنند.

منبع : ناسخ التواریخ،  سپهر، جلد ‏۲، صفحه ۶۴۸    ، زفاف رسول خدا صلى الله علیه و آله با عایشه

 

به عنوان مثال :

 در مجلسی برایمان چایی آورده اند . هنگام جمع کردن استکانها از ما میپرسند،چایی میل دارید و ما میگوییم نه؛ میل ندارم . در حالی که میل داریم

و یا در مهمانی هنگام رفتن به ما می گویند:امشب بمانید و ما می گوییم  نه کار داریم . در حالی که کار نداریم

و

.

.

.

 البته بسیار راحت است که هم تعارف کنیم و هم دروغ نگوییم مانند

در مثال اول که گفتند چایی میل دارید بگوییم: ممنون صرف شد

و یا در مثال دوم که گفتند :شب بمانید بگوییم، نه به اندازه کافی زحمت داده ایم

نکته اینجاست که کلمه ی معادل زیاد است ؛ چرا ما از همه جا دروغش را انتخاب کنیم

 

داستان:

مادر یکی از نمایندگان مجلس از دنیا می رود و دفتر یکی از مراجع پیام تسلیتی به این عنوان آماده می کند

“جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان با تمام وجود ناراحت شدند و…”

این پیام را به آن مرجع  برای تایید نشان می دهند . مرجع تقلید می گوید من با تمام وجود ناراحت نشدم؛این را عوض کنید.

پیام را تصحیح می کنند و می نویسند:

 “جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان بسیار ناراحت شدند و…”

برای دومین بار این پیام را به آن مرجع نشان می دهند . مرجع تقلید می گوید من بسیار  ناراحت نشدم؛این را عوض کنید.

دفتر آن مرجع سومین پیام را اینگونه می نویسند:

“جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان ناراحت شدند و…”

برای سومین بار این پیام را به آن مرجع نشان می دهند . مرجع تقلید می گوید راستش من ناراحت هم نشدم؛این پیر زن سالهاست در جا افتاده و الان ناراحتی ندارد

رئیس دفتر می گوید پس چه بنویسیم ؟ نمی شود که نوشت:

“جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان خوشحال شدند و…”

آن مرجع می فرماید چرا اینها را بنویسید! ؛ بنویسید:

“جناب دکتر ….خبر ارتحال مادر شما به آیت الله العظمی ……رسید ؛ ایشان برای علو درجات مادرتان دعا کردند”

نکته اینجاست که گاه با تغییر کلمه ای دیگر دروغ نگفته ایم

دروغ نوشتنی ؛ یکی از انواع دروغ

 

در ادامه ی بحث دروغ به انواع دروغ رسیدیم

الف) دروغ زبانی “که گفته شد”

ب) دروغ با نوشتن

مانند :

پزشکی که بدون دلیل برای دانش آموزی گواهی مرخصی می نویسد …. دروغ با نوشتن است

شخصی که استشهاد محلی را بدون علم امضا می کند …….. دروغ با نوشتن است

شخصی که ندیده، ولی به عنوان شاهد نامه ای را امضا می کند …… دروغ با نوشتن است

جلوی مغازه اش می نویسد “به علت تغییر شغل اجناس نصف قیمت” ؛ آیا واقعا شغلت در حال تغییر است و یا واقعا نصف قیمت ؟ اگر اینگونه نباشد ……..دروغ با نوشتن است

ویا روی جنس نوشته شده ۱۰۰۰ تومان و بعدآن را خط زده اند نوشته اند ۵۰۰تومان ؛ این یعنی ۱۰۰۰تومان بوده و ما ۵۰۰ تومان میدهیم ؛اگر اینگونه نباشد …..دروغ با نوشتن است

و

.

.

.

 

**منبرک**