خانه / منبرک 1 (صفحه 27)

منبرک 1

وصیت نامه امام علی علیه السلام

(به بهانه شهادت حضرت علی علیه السلام )

أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِیَا الدُّنْیَا وَ إِنْ بَغَتْکُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِیَ عَنْکُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا ص یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّهِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ‏ذوَ اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِیَّهُ نَبِیِّکُمْ مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاهِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُکُوا ۶ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ [أَشْرَارُکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ ثُمَّ قَالَ یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِیَنَّکُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ [قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِی إِلَّا قَاتِلِی انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَهً بِضَرْبَهٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِیَّاکُمْ وَ الْمُثْلَهَ وَ لَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُور

 

 (وصیّت امام علیه السلام به حسن و حسین علیهما السّلام پس از ضربت ابن ملجم که لعنت خدا بر او باد مى‏باشد که در ماه رمضان سال ۴۰ هجرى در شهر کوفه مطرح فرمود)

 شما را به ترس از خدا سفارش مى‏کنم، به دنیا پرستى روى نیاورید، گر چه به سراغ شما آید، و بر آنچه از دنیا از دست مى‏دهید اندوهناک مباشید، حق را بگویید، و براى پاداش الهى عمل کنید و دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید.

شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و کسانى را که این وصیّت به آنها مى‏رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ایجاد صلح و آشتى در میانتان سفارش مى‏کنم، زیرا من از جدّ شما پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که مى‏فرمود: «اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه یک سال برتر است».

خدا را! خدا را! در باره یتیمان، نکند آنان گاهى سیر و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضایع گردد!

 خدا را! خدا را! در باره همسایگان، حقوقشان را رعایّت کنید که وصیّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شماست، همواره به خوشرفتارى با همسایگان سفارش مى‏کرد تا آنجا که گمان بردیم براى آنان ارثى معیّن خواهد کرد.

خدا را! خدا را! در باره قرآن، مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشى گیرند.

خدا را! خدا را! در باره نماز، چرا که ستون دین شماست.

خدا را! خدا را! در باره خانه خدا، تا هستید آن را خالى مگذارید، زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمى‏شوید.

خدا را! خدا را! در باره جهاد با اموال و جانها و زبان‏هاى خویش در راه خدا.

بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش همدیگر، مبادا از هم روى گردانید، و پیوند دوستى را از بین ببرید. امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدهاى شما بر شما مسلّط مى‏گردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد! (سپس فرمود).

اى فرزندان عبد المطلّب: مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید [و دست به کشتار بزنید] و بگویید، امیر مؤمنان کشته شد، بدانید جز کشنده من کسى دیگر نباید کشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضاى او را مبرید، من از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: «بپرهیزید از بریدن اعضاى مرده، هر چند سگ دیوانه باشد».

منبع : نهج البلاغه، نامه ۴۷

 

مردم سومالی چشم انتظار !

 

(به بهانه خشکسالی در سومالی )

فیما رواه الإمام الصّادق: من أصبح لا یهتمّ بأمور المسلمین فلیس منهم. و من سمع رجلا ینادی: یا للمسلمین! فلم یجبه فلیس بمسلم.

 پیامبر «صلی الله علیه و آله »- به روایت امام صادق:

کسى که بامداد برخیزد بى‏آنکه به فکر سر و سامان دادن به کارهاى مسلمانان باشد، مسلمان نیست. و کسى که فریاد «مسلمانان به دادم برسید!» را از کسى بشنود و اجابت نکند مسلمان نیست.

 

النبی « صلی الله علیه و آله »: ما آمن بی من بات شبعان و جاره طاوی؛ ما آمن بی من بات کاسیا و جاره عاری.

 پیامبر « صلی الله علیه و آله »:

 آنکه سیر بخوابد در حالى که همسایه‏اش گرسنه است، به من ایمان نیاورده است. و آن کس که پوشیده بخوابد در حالى که همسایه‏اش برهنه باشد، به من ایمان نیاورده است.

منبع :

 الحیاه با ترجمه احمد آرام،

جلد ‏۱،

صفحه : ۴۱۷

 

نکته : بیاییم امشب که شب شهادت حضرت علی است کمی هم به فکر مردم مظلوم سومالی باشیم

بیاییم درآمد یک روزمان را به آنان اختصاص دهیم

من امشب ۷ جا منبر دارم پول همه ی آنان را به مردم سومالی اختصاص می دهم !!! (تف به ریا )

جلو نیفتادن از خدا و رسول

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (١)

اى کسانی که ایمان آورده اید ! بر خدا و رسولش پیشى نگیرید و از خدا بترسید که او شنواى داناست. (۱)

سوره حجرات آیه ۱


انسان نباید در هیچ کاری جلوتر از پیامبر و خدا قرار بگیرد به عنوان مثال:

زیارت عاشورا می خواند و در هنگام سلامها می گوید: السلام علی العباس و یا می گوید: السلام علی الانصار الحسین ( در حالی که در متن زیارت اینگونه نیست )

می گوید به نطر من فلان موضوع نباید در قرآن می آمد یا اگر فلان بحث می آمد بهتر بود

در هنگام قرآن به سر گرفتن , بعضی از فرازها را اضافه و کم می کند مثلا می گوید : بفاطمه الزهرا در حالی که بفاطمه آمده است

و

.

.

.

لیله القدر

 

(به بهانه نزدیکی به شبهای قدر )

عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ  :

قَالَ مُوسَى إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَهٍ لَیْلَهَ الْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّهِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَهً فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ النَّجَاهَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاکَ قَالَ رِضَایَ لِمَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند : حضرت موسی در مناجات خود به خدا عرضه داشت :

خداوندا !  مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من در بیداری شب قدر است

گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم  در ترحم و رحم کردن به مساکین در شب قدر است

گفت: خداوندا ! جواز عبوراز صراط را  مى‏خواهم ,فرمود: رمز عبور از صراط,صدقه دادن در شب قدر است

گفت:خداوندا!بهشت و نعمتهایش را مى‏خواهم،فرمود:رسیدن به آن درگروی تسبیح گفتن درشب قدراست

گفت: خداوندا! رهایى از جهنم و غذابش را مى‏خواهم ،فرمود:رمز نجات از دوزخ , استقفار در شب قدر است

 گفت‏: خداوندا رضای تو را مى‏خواهم، فرمود: رضای من در خواندن دو رکعت نماز در شب قدر است

منبع : وسائل‏ الشیعه، جلد  ۸، صفحه ۲۰

 

مَنّاع الخیر

 

( به بهانه قحطی در سومالی )

وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَهینٍ  – هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمیمٍ –  مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثیمٍ

 و از کسى که بسیار سوگند یاد مى‏کند و پست است اطاعت مکن –  کسى که بسیار عیبجوست و به سخن چینى آمد و شد مى‏کند –  و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است؛

سوره مبارکه قلم آیات ۱۰ تا ۱۲

 

نکته ای که باید دقت داشت این است که خداوند پیامبرش را از پیروی با چند گروه باز میدارد که یکی از آنان (مناع الخیر ) است یعنی کسی که دیگران را از کار خیر باز می دارد

به عنوان مثال :

می خواهد دخترش را به یک طلبه یا دانشجو دهد …………می گوید چرا دو دستی دخترت را بدبخت می کنی , کمی صبر کن و او را به یک پولدار بده

می خواهد به مردم مضلوم سومالی یا … کمک کند ……….می گوید چراغی که به خانه  رواست به مسجد حرام است ( یعنی تا ما در کشورمان مستمند داریم , چرا به دیگران کمک می کنی ) کسی نیست به این مانع الخیر بگوید آیا اگر او به سومالی یا … کمک نکند ؛ مگر قرار است به دیگران کمک کند و یا اگر به کشور دیگر کمک کند مگر دیگر به هموطنان خود کمک نمی کند و از همه مهمتر

مگر اسلام مرز دارد ( باید دید چه کسی نیازش فوریتر است )

خاطره :

مدتی پیش در بین نماز ظهر و عصر در مسجد درباره کمک به سیل زدگان پاکستان صحبت می کردم . شخصی به عنوان اعتراض داد زد که ” چراغی که به خانه  رواست به مسجد حرام است “

من هم گفتم : “حرف ایشان درست است ؛ حال ایشان الان بلند می شود و می آید و مقداری پول برای کمک به مستضعفین مشهد می دهد “

بنده ی خدا سرخ شد و باز من گفتم :” شما که به مردم شهر خود کمک نمی کنی , چرا مانع از کمک برای دیگران می شوی “

 

«« البته شما هیچ گاه اینگونه برخورد نکنید ولی گاه باید انسان محکم از اسلام دفاع کند »»

 

 

پاسخ به شبهات حجاب به خصوص جوابیه ای به ویژه نامه روزنامه ایران با عنوان خاتون

 

این مطلب استثناءاً بیش از منبرک است برای خودش منبریست

 

روز گذشته امام جماعت مسجد خاتم الانبیاء جنت مشهد با تعطیل نمودن تفسیر بعد از نمازعصر  به پاسخ گویی به شبهات روزنامه ایران پرداخت که بخشی از آن در ذیل آمده است :

 

روزنامه ایران سابقه دیرینه ای در دشمنی با حجاب خصوصا چادر دارد به عنوان نمونه :

 آقای مهدی کلهر مشاور معزول رئیس محترم جمهور آقای احمدی نژاد در  ویژه ‌نامه روزنامه ایران با عنوان خاتون که شنبه ۲۲مرداد منتشر شد در  پاسخ به این سوال که “چادر مشکی از چه زمانی وارد ایران شد؟” گفت :

از سفرهای اروپایی ناصر الدین شاه. شب که به مجلس عیاشی در اروپا می‌رفت، می‌دید آنجا لباس مردها مشکی است. کلاه سیلندری مردها مشکی است و زن‌ها هم با لباس مشکی می‌ایند. این به نظرش آمد که یک نوع سنگینی و وقار دارد وگرنه در اسلام به صراحت داریم که رنگ تیره مکروه است. این رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه آورد. خدالعنتش کند. همین‌جور آتش به قبرش ببارد. خیلی مرد ملعونی است

 

این نوع حمله به حجاب و رنگ مشکی تازگی ندارد

 

در ۱۱ سال پیش در همین روزنامه ( ایران ) در شماره ۱۵۱۰ به تاریخ ۱۴/۲/۷۹ با خانم زهرا رهنورد که در آن دوران ریاست دانشگاه الزهرا را عهده دار بودندمصاحبه ای ترتیب می دهد ؛ در بخشی از این مصاحبه آمده است :

خدیجه سلام الله علیها

 

( به بهانه ۱۰ رمضان رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها )

 

نزل جبریل (علیه السّلام) على النبیّ (صلّى اللّه علیه و آله) فقصّ علیه ما أرسل به، و جلس یحدّث رسول اللّه- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-: إذ مرّت خدیجه فقال جبریل: من هذه یا محمّد؟ قال: هذه صدّیقه أمّتی؛ قال جبریل: إنّ معی إلیها رساله من الربّ- عزّ و جلّ- تقرئها السّلام و تبشّرها ببیت فی الجنّه من قصب بعید من اللّهب، لا لغب فیه و لا وصب‏

 جبرئیل برسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرود آمد و آن چه که براى او فرستاده شده بود بیان کرد و برسول خدا (صلی الله علیه و آله) حدیث مى‏گفت.

آن گاه خدیجه عبور کرد جبرئیل گفت اى محمد (صلی الله علیه و آله) این کیست؟ فرمود این راستگوترین امت من است جبرئیل گفت که از طرف خداى توانا و با عظمت بوسیله من باو پیامى هست، باو سلام برسان و بخانه‏اى در بهشت از مروارید به او مژده ده که دور از شعله آتش و در او خستگى و بیمارى نیست‏

 

منبع: روضه الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى، صفحه ۴۳۸ ، مجلس سى و دوم در مناقب آل محمد علیهم السلام‏

 

وَ رُوِیَ أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَى النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَسَأَلَ عَنْ خَدِیجَهَ فَلَمْ یَجِدْهَا فَقَالَ إِذَا جَاءَتْ فَأَخْبِرْهَا أَنَّ رَبَّهَا یُقْرِئُهَا السَّلَامَ

 

و روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و در مورد خدیجه (سلام الله علیها) سؤال کرد و در آن هنگام خدیجه در خانه نبود. جبریل فرمود: چون خدیجه آمد به او خبر بده که خدایش به او سلام مى‏رساند

منبع: بحارالأنوار، جلد۱۶، صفحه ۸ ، باب ۵- تزوجه ص بخدیجه رضی الله عنها

 

حال انسان باید فکر کند که خدیجه سلام الله علیها چه کرده ، که به این جایگاه رسیده است

مسخره کردن مومنین

 

قَالُواْ رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَ کُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ(۱۰۶)

رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنهْا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ(۱۰۷)

قَالَ اخْسَواْ فِیهَا وَ لَا تُکلَّمُونِ(۱۰۸)

فَاّتخَّذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتىَّ أَنسَوْکُمْ ذِکْرِى وَ کُنتُم مِّنهمْ تَضْحَکُونَ(۱۱۰)  سوره مومنون

 

مى‏گویند: «پروردگارا! بدبختى ما بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم! (۱۰۶)

پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب)!» (۱۰۷)

 (خداوند) مى‏گوید: «دور شوید در دوزخ، و با من سخن مگویید! (۱۰۸)

شما مومنان را به باد مسخره گرفتید تا شما را از یاد من غافل کردند و شما به آنان مى‏خندیدید! (۱۱۰)

نکته :

مطابق این آیه مسبب دوزخی شدن برخی از انسانها ، مسخره کردن مومنان است .

به عنوان مثال:

کسانی را که روزه گرفته اند ، مسخره می کنند

به کسانی که نماز می خوانند نیشخند می زنند

با حجاب ها را به باد انتقاد می گیرند

به کسانی که خمس مالشان را می دهند ساده می گویند

آنان را که ریش می گذارند ، اُمُل خطاب می کنند

به آنانی که ربا نمی دهند و نمی گیرند ، ساده می گویند

.

.

.

در یک کلام مو منین را ، به جهت ایمانشان مسخره می کنند

طبق این آیات خداوند ابتدا  آنان را سگ خطاب می کند ( اخسوا  کلامی است که به سگ می گویند ) و با آنان سخن نمی گوید  

خلاصه ششصد هزار کلمه در شش کلمه بخش دوم

 

و إذا رأیت الناس یشتغلون بعیوب الناس فاشتغل أنت بعیوب نفسک.

و إذا رأیت الناس یشتغلون بتزیین الدّنیا فاشتغل أنت بتزیین الآخره.

 

            ۳٫ هنگامى که مردم را مشغول عیبجویى دیگران بینى، تو در فکر عیوب خود باش

توضیح : مانند برخی که         

·                    اگر ببینند کسی ماشینش را بد جایی پارک کرده , به او بد و بیراه می گویند ؛ اما اینکار را هر روز خود انجام می دهند

·                خود سوار ماشین تک سرنشینند و به دیگر ماشین ها می گوییند تک سرنشین

·                خود مجالس پر خرج می گیرند,بقیه که اینگونه مجالسی می گیرند, ملامت می کنند 

·                دائما غیبت می کنند , اما تا بفهمند دیگران یک غیبتی کرده اند , از کوره در میروند

·                حجابشان را رعایت نمی کنند , می گویند چه فسادی در جامعه شده است

·                و . . .

 

            ۴٫ وقتى که دیدى همه سرگرم تزیین دنیا هستند، تو به زینت آخرت پرداز؛

                 مردم به فکر ساختن خانه های دنیایند , ما باید به فکر ساختن خانه آخرت باشیم

 

منبعتحریر المواعظ العددیه  صفحه ۴۳۱  و کتاب نصایح صفحه ۲۴۹

 

خلاصه ششصد هزار کلمه در شش کلمه بخش اول

 

قال النبیّ (صلی الله علیه و آله) : یا علیّ، ترید ستّمائه ألف شاه أو ستمائه ألف دینار أو ستّمائه ألف کلمه، قال: یا رسول اللّه ستّمائه ألف کلمه، فقال صلّى اللّه علیه و آله: اجمع ستمائه ألف کلمه فی ستّ کلمات:

یا علیّ، إذا رأیت الناس یشتغلون بالفضائل  فاشتغل أنت بإتمام الفرائض.

و إذا رأیت الناس یشتغلون بعمل الدّنیا فاشتغل أنت بعمل الآخره

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: اى على! آیا ششصد هزار گوسفند مى‏خواهى یا ششصد هزار دینار یا ششصد هزار کلمه؟ على (علیه السلام) عرض کرد: اى رسول خدا! ششصد هزار کلمه. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ششصد هزار کلمه را در شش کلمه جمع کن.

            ۱٫ یا على! هر گاه دیدى مردم به مستحبّات اشتغال دارند تو به کامل ساختن واجبات بپرداز،

 

توضیح : مانند برخی که         

·                صدقه مستحبی می دهند , خمس و زکات نمی دند

·                کربلا و سوریه می روند , حج واجب را ترک می کنند

·                شب ها تا سحر سینه می زند,نماز صبح نمی خواند

·                پوشیه می زند , چوراب پا نمی کند

·                سالها نماز صبح قضا دارد و نمی خواند , واجب میداند  هر شب غفیله بخواند

 

            ۲٫ هر گاه دیدى مردم به کار دنیا مشغولند تو به کار آخرت مشغول شو

 

منبعتحریر المواعظ العددیه  صفحه ۴۳۱  و کتاب نصایح صفحه ۲۴۹

پذیرش دعوت، یکی از حقوق مومن

 

(به بهانه ماه رمضان)

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  قَالَ :

مِنَ الْحُقُوقِ الْوَاجِبَاتِ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَنْ یُجِیبَ دَعْوَتَه‏

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

از حقوق واجب مومن بر مومن آن است که چون دعوتش کرد اجابت کند

 

منبع : بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، جلد ‏۷۲ ، صفحه   ۴۴۷   ، باب ۸۹ الحث على إجابه دعوه المؤمن و الحث على الأکل من طعام أخیه …..  ص: ۴۴۶

 

 

نکته :

باید دقت داشت که به مهمانی رفتن نبز آدابی دارد

مثلا در این ماه که افطاری دادن و مهمانی رفتن زیاد است باید توجه شود که انسان سر وقت به مهمانی رود نه آنکه وقتی برسد که سفره جمع شده و صاحب خانه به مشقت بیفتد

یا اگر نمی خواهیم برویم خبر دهیم تا اگر خواستند به جای ما کسانی دیگر را دعوت کنند یا غذا کمتر سفارش دهند

 

بوی خوش دهان روزه دار

 

(به بهانه ماه رمضان )

قَالَ الْإِمَامُ ع: کَانَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ع یَقُولُ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ: إِذَا فَرَّجَ اللَّهُ عَنْکُمْ وَ أَهْلَکَ أَعْدَاءَکُمْ- آتِیکُمْ بِکِتَابٍ مِنْ رَبِّکُمْ، یَشْتَمِلُ عَلَى أَوَامِرِهِ وَ نَوَاهِیهِ وَ مَوَاعِظِهِ وَ عِبَرِهِ وَ أَمْثَالِهِ.فَلَمَّا فَرَّجَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمْ، أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَأْتِیَ لِلْمِیعَادِ، وَ یَصُومَ ثَلَاثِینَ یَوْماً عِنْدَ أَصْلِ الْجَبَلِ، وَ ظَنَّ مُوسَى أَنَّهُ بَعْدَ ذَلِکَ یُعْطِیهِ الْکِتَابَ.فَصَامَ مُوسَى ثَلَاثِینَ یَوْماً [عِنْدَ أَصْلِ الْجَبَلِ‏] فَلَمَّا کَانَ فِی آخِرِ الْأَیَّامِ اسْتَاک قَبْلَ الْفِطْرِ  فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ [إِلَیْهِ‏] یَا مُوسَى أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ خُلُوفَ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدِی مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ صُمْ عَشْراً أُخَرَ وَ لَا تَسْتَکْ  عِنْدَ الْإِفْطَارِ. فَفَعَلَ ذَلِکَ مُوسَى ع.وَ کَانَ وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُعْطِیَهُ الْکِتَابَ بَعْدَ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً، فَأَعْطَاهُ إِیَّاهُ.

 

امام حسن عسگرى (علیه السلام) در تفسیر منسوب به ایشان در خصوص آیه،

 وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً، ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

مى‏فرماید:

موسى (علیه السلام ) به بنى اسرائیل فرموده بود، وقتى که خداوند فرج شما را برساند و دشمنان شما را هلاک کند، کتابى از جانب پروردگارتان به نزدتان نازل مى‏شود که مشتمل بر اوامر و نواهى و مواعظ و امثال مى‏باشد، لذاوقتى فرج بنى اسرائیل فرا رسید، خداوند عزّ و جلّ به موسى فرمان داد که در میعاد او حاضر شود و سى روز روزهبگیرد و در کوه به مناجات بپردازد و موسى گمان کرد بعد از سى روز کتاب الهى نازل مى‏شود، لذا سى روز روزهگرفت و در شب آخر قبل از افطار مشغول مسواک زدن دندان خود شد، خداوند به او وحى کرد، اى موسى تومى‏دانى که بوى دهان روزه‏دار نزد من از هر عطرى خوشبوتر است، پس ده روز دیگر نیز روزه بگیر و هنگام افطارمسواک مزن، موسى نیز چنین کرد، خداوند هم به او وعده داد که کتاب تورات را بعد از چهل شب بر او نازل کند و چنین نیز شد.

 

منبع: التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام ، صفحه۲۵۰ 

 

نیت

 

( به بهانه نزدیکی ماه رمضان )

مساله :

 لازم نیست نیت به زبان بیاید ؛ همین که بدانیم می خواهیم چه کنیم نیت است

در روزه نیز به همین صورت است

می توانیم شب اول نیت همه ماه را بکنیم و می توانیم هر شب برای روزه فردا نیت کنیم

یوم الشک

(به بهانه نزدیکی ماه رمضان) 

مساله :

 یکی از روزههای حرام روزه آخر ماه شعبان به نیت اول رمضان است

باید دقت شود حال که معلوم نیست فلان روز اول ماه رمضان است یا آخر شعبان ؛ باید به نیت یوم الشک روزه گرفت .

اگر معلوم شود اول رمضان بوده ، برایمان ثبت می شود و گرنه مستحب نوشته می شود

اگر کسی روزه قضا دارد می تواند در آن روز بگیرد

 

حضرت امام صادق علیه السلام در اوضاع آخرالزمان می فرمایند :

وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَ یَقْتَدُونَ بِأَهْلِ الشُّرُور

و دیدى مردم با هم هم چشمى مى‏کنند و به مردم بد اقتدا مى‏کنند

منبع: بهشت کافى-ترجمه روضه کافى، صفحه ۷۱   

داستان:

یکى از قبیله ‏ها شترى را کشت و آبگوشت درست کرد و به مردم داد. یک مقدار هم براى رییس قبیله‏ ی دیگر فرستاد. رییس قبیله گفت: شتر مى‏کشد و براى من آبگوشت مى‏فرستد. یک لگد زد و ظرف غذا را بر زمین ریخت. گفت: حالا که رییس آن قبیله یک شتر کشته است. شما دو شتر نحر کنید. همینطور این دو قبیله چشم و هم چشمى کردند و هر روز تعدادى شتر را کشتند. قصه به آنجا رسید که از روى چشم و هم چشمى پنجاه شتر نحر شد. امیرالمؤمنین فرمود: احدى از این آبگوشت‏ها نخورد. آبگوشتى که از روى چشم و هم چشمى است، خوردن ندارد. گفتند: پس با این دیگ‏ها چه کنیم؟ فرمود: دور بریزید تا شغال‏ها آنها را بخورند

 

**منبرک**