می 22, 2016
اخلاقی, امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف), داستانی, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,965
(به بهانه میلاد امام زمان عجل الله فرجه)
داستانک:
پریشان و سراسیمه بودم. لحظاتی چند فقط به چیزی که شنیده بودم، میاندیشیدم.
« اگر طالب دیدار امام زمانت هستی به فلان شهر برو. حضرت بقیه الله در بازار آهنگران در مغازه قفلسازی نشسته بلند شو و خدمت ایشان برس»
بعد از مدتها چلهنشینی و دعا و توسل به علوم غریبه بالاخره کورسویی از امید به رویم تابیدن گرفت. به سرعت بلند شدم و وسائل سفر را آماده کردم. سفر راحتی نبود. اما حاضر بودم چند برابر این سختی را تحمل کنم تا بتوانم به آرزویم برسم. شور و اشتیاقی که از وجودم زبانه میکشید مرا به حرکت وا میداشت.
خودم را به بازار آهنگران رساندم آن قدر هیجان زده بودم که چشمهایم هیچ چیز را نمیدید. فقط مغازه پیر قفلساز را جستجو میکردم. لحظهبه لحظه که میگذشت شوق و شورم بیشتر میشد. وقتی وارد مغازه پیرمرد قفلساز شدم در همان نگاه اول امام را شناختم. دستم را روی سینه گذاشته و با ادب سلام دادم. در آن لحظه همه چیز به جز وجود امام را فراموش کرده بودم. حضرت جوابم را داد و با دست مرا به سکوت فرا خواند.
پیرمرد در حال وارسی چند قفل بود. در این لحظه پیرزنی وارد مغازه شد لباسهای کهنهای به تن داشت و عصایی به دست. در دستان فرتوت و لرزانش قفلی به چشم میخورد. پیرزن آن را به قفل ساز نشان داد و گفت: برادر برای رضای خدا این قفل را سه شاهی از من بخرید. به پولش نیاز دارم.
پیرمرد قفل را گرفت و آن را وارسی کرد. قفل سالم بود پس رو به زن کرد و گفت: … خواهرم تو مسلمانی و من هم مسلمان. چرا مال مسلمان را ارزان بخرم من نمیخواهم تو ضرر کنی. این قفل هشت شاهی ارزش دارد و من اگر بخواهم در معامله سودی ببرم آن را به قیمت هفت شاهی میخرم چون در این معامله بیشتر از یک شاهی سود بردن بیانصافی است.
پیرزن با ناباوری قفل ساز را نگاه کرد و بعد از این که سخنان پیرمرد تمام شد گفت: من تمام این بازار را زیر پا گذاشتم و این قفل را به هر که نشان دادم گفتند بیشتر از دو شاهی آن را نمیخرند من هم به این دلیل به آنها نفروختم که به سه شاهی پول نیاز دارم.
پیرمرد گفت: اگر آن را میفروشی من هفت شاهی میخرم و سپس هشت شاهی به پیرزن داد. پیرزن راضی و خوشحال عصا زنان دور شد.
آن گاه امام رو به من کرد و فرمود: مشاهده کردی؟ شما هم این طور باشید تا ما خود به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست و توسل به علوم غریبه فایدهای ندارد. عمل درست داشته باشید و مسلمان باشید. از تمام این شهر من این پیرمرد را برای مصاحبت انتخاب کردهام چون دیندار است و خدا را میشناسد این هم از امتحانی که داد. او با اطلاع از نیاز زن به پول قفل را به قیمت واقعیاش از او خرید. این گونه است که من هر هفته به سراغش میآیم و احوالش را میپرسم.
پس از تمام شدن سخنان امام سرم را پایین انداختم و به فکر فرو رفتم.
منبع:عنایات حضرت ولیعصر ؛بخش اول ، صفحه ۸۶ ، تشرف ۳۱ (با تلخیص و تصرف)
می 21, 2016
اخلاقی, اعتقادی, امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف), داستانی, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,015
(به بهانه میلاد امام زمان عجل الله فرجه)
داستانک:
این حقیر، …«محمّدعلی برهانی افوسی فریدنی» در خرداد، سال ۱۳۵۸ شمسی، که مصادف با دوّمین سال پیروزی انقلاب اسلامی بود به اتّفاق چهار نفر از آقایان اهل علم فریدنی مقیم قم، به منظور آمارگیری و نام نویسی طبقه محروم و مستضعف … اعزام و چند روز در آن حومه، مشغول به انجام وظیفه شدیم، …
… بنا شد برگردیم. مقداری راه آمدیم، ماشینی که کمیته امداد در اختیار ما قرار داده بود، نقص فنّی شد و احتیاج به قطعاتی پیدا کرد و این مسأله مستلزم رفتن به شهرستان «داران» بود.
حدود سه ساعت از روز گذشته بود و تقریباً ساعت ده صبح بود، ماشینی که پر از سرنشین و ماشین جهادسازندگی بود، رسید. راننده ما سوار شد، رفقای من هم به فکر رفتن افتادند و با اینکه جا نبود و مسافرین در مضیقه و ناراحتی بودند به زور سوار شدند و از من عذرخواهی کردند. تنها من ماندم آن هم در بیابان مخوف و آن زمان که ابتدای انقلاب بود و با فرار «بختیار» و هجوم به انبارهای اسلحه، بعضی اشرار نیز اسلحه داشتند و بعضی از لُرهای آن حومه تفنگدار و به ما بدبین بودند.
ساعت نزدیک به یازده صبح یا بیشتر بود که تنها راه می رفتم؛ دیدم چاره ای جز توسّل به مولایم صاحب الزّمان – عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف – نیست. به آن حضرت متوسّل شدم و گفتم: «یا اَبا صالِحَ الْمَهدی ! اَدْرِکْنی .» … مهدی زهرا به فریادم برس .
به حالت گریه و استغاثه بودم که ناگاه دیدم شخصی با لباس اشخاص عادی، به قیافه یکی از سادات محترمی که او را در مدرسه فیضیّه می شناختم، مقابلم بین راه ایستاده، خوشحال شدم و سلام کرده احوالپرسی نمودم و گفتم: «شما کجا و اینجا کجا؟»
فرمود: «ما هم اینجا رفت و آمد می کنیم، شما هم خیلی مأجورید، چون خدمت محرومین می کنید و این روش جدّم حضرت علی – علیه السّلام – است، تا می توانید در حدّ تمکّن به این طبقه خدمت کنید و دست از این کار برندارید که کار خوبی است.»
خواستم از او استمداد بطلبم با خود گفتم: «از دست او چه کار می آید؟ او هم مثل من غریب است.» ولی ناگاه رو به من کرده فرمود: «بزودی وسیله برای شما می رسد ناراحت مباش».
باز فکر کردم که این سیّد از کجا می داند وسیله برایم می رسد، صدایی به گوشم رسید که: «این آقا، حضرت مهدی صاحب الزّمان – علیه السّلام – است.» و آن آقا از نظرم غایب شد و همان وقت ماشینی رسید که مهندس محترمی در آن تنها بود، گویا ماشین را تازه خریده بود،
بدون گفتن نگاه داشت و مرا سوار کرد و به مقصد رساند.
کتاب شیفتگان حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف نویسنده : احمد قاضی زاهدی گلپایگانی «جلد دوّم» صفحه
می 19, 2016
اخلاقی, اعتقادی, امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف), داستانی, سیره بزرگان, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
1,615
(به بهانه نزدیکی به نیمه شعبان؛ میلاد قطب عالم امکان)
داستانک:
مرحوم فشندی تهرانی می گوید:
«در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده ،به همراه همسرم بر می گشتم .در راه ،آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده ،قصد دارند به طرف مسجد بروند.
با خود گفتم :این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و [حتماً]تشنه است.به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم . [سید ظرف آب را گرفت و نوشید] و ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم :آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود!
آقا فرمودند :«شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ،ما را نمی خواهند. اگر بخواهند ،دعا می کنند و فرج ما می رسد».
این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)را زیارت کرده ام و حضرتش ،امر به دعا کرده است»
[کتاب شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته :احمد قاضی زاهدی جلد ۱
صفحه ۱۵۵]
واقعا شنیدن این مطلب از مولایمان بسیار دردناک است که ایشان فرمودند که ما ایشان را حتی به اندازه ی آب خوردن هم نمی خواهیم..
درست است ؛ می دانیم که ما منتظر واقعی نبودیم ؛ اما این را می دانم که هر صبح جمعه در دعای ندبه با چشمان گریان میگوییم:
مَتی نَنتَقِعُ مِن عَذبِ مآئِکَ فَقَد طالَ الصَّدی
آری مولای مهربانم ، کی از چشمه ی آب زلال تو بهره مند می شویم که تشنگی به درازا کشید…
می 17, 2016
اخلاقی, اعتقادی, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی
1,359
در سال ۲۰۰۱ مرکز مطالعه تحصیلات، بعد از تحقیق روی ۲۷۰ هزار دانشجو به مدت ۶ سال ، در ۵۳ رشته دانشگاهی نشان داد که پسرها و دخترهایی که در کلاس های تک جنسیتی شرکت می کنند ؛ معدل و نمرات بالاتری نسبت به آنهایی که در کلاس های دوجنسیتی هستند ، همچنین نشان داد که یادگیری نیز بهتر انجام می گیرد
در سال ۲۰۱۱ دانشجویان دانشگاه essex در انگلستان، در واحدهای درسی مختلف به سه قسمت تقسیمبندی شدند ۱٫ همگی دختر ۲٫ همگی پسر ۳٫ مختلط ؛
نتیجه: معدل دخترها بیش از ۷ درصد افزایش یافت
بِرآد،لِی (آمریکایی) در رساله دکترای خود گرفت که محیط تک جنستی برای دخترها مناسب ترین محیط برای پیشرفت در تحصیلات دانشگاهی ایجاد می کند
دپارتمان آموزش آمریکا در سال ۲۰۰۵ باارائه ۲٫۲۲۱ مورد مطالعه از مدارس تک جنسیتی حمایت کرد
از ۲۰۰۶ که قانون منع تاسیس مدارس تک جنسیتی لغو شد تا ۲۰۰۸ یعنی تنها ظرف دو سال این مدارس با استقبال فراوان مواجه میشوند، تا آنجا که واشنگتنپست از تاسیس ۵۰۰ مورد از آنها خبر میدهد،
محققین دانشگاه میچیگان ؛ با مطالعه دانش آموزان ورودی به دانشگاه ؛ به این نتیجه رسیده اند که هم پسران و هم دخترانی که از دبیرستان های تک جنسیتی وارد دانشگاه شده بودند نمره ها و عملکرد بهتری را در ریاضیات و زبان و دیگر درسها دارند
حال با این شرایط که حتی غرب هم برای پیشرفت علمی خود به سمت مراکزتک جنسیتی گام برداشته است؛ وضع دانشگاههای ما چگونه است؟!!!
در آخرین اقدام، دانشگاه فردوسی مشهد در پورتال نظر سنجی دانشجویان ؛ از آنان خواسته است درباره مختلط شدن اتوبوسهای دانشگاه ، نظرات خود را بیان کنند
نمایش فیلم
دانلودفیلم
می 12, 2016
اخلاقی, امام سجاد(علیه السلام), داستانی, روان شناسی, قرآنی, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,434
(به بهانه میلاد امام سجاد علیه السلام)
عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا قَالَ:
إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ عَلَى جَمِیعِ جَوَارِحِهِ کُلَّ صَبَاحٍ فَیَقُولُ کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ فَیَقُولُونَ بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا وَ یَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِینَا وَ یُنَاشِدُونَهُ وَ یَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِکَ
ابو حمزه از على بن الحسین علیها السّلام روایت مىکند که فرمود:
زبان آدم هر روز متوجه اعضاء مىگردد و مىگوید: چگونه وارد صبح شدید، آنها مىگویند: خوب هستیم در صورتى که دست از ما باز دارى، آنها مىگویند از خداوند بترس و ما را رها کن و بعد به او مىگویند ما بوسیله تو مستوجب ثواب و عقاب مىشویم.
[بحار الأنوار جلد ۶۸ صفحه ۳۰۲ باب ۷۸ السکوت و الکلام …]
خداوند در قرآن کریم می فرماید :
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ (سوره ق ۱۸)
انسان هیچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام مأموریت(و ضبط آن) است
داستانک :
سلیمان جنی را مامور کاری کرد و در تعقیب او جنی را فرستاد
جن دوم بازگشت و آنچه دیده بود برای سلیمان تعریف کرد و گفت دیدم جن را که وارد بازار شد به آسمان نگاه کرد بعد سرش را به طرف راست وچپ چرخاند و بعد سرش را به پایین انداخت و رفت
سلیمان جن اول را احضار کرد و دلیل این حرکاتش را جویا شد
او عرض کرد:هنگامی که وارد بازار شدم به آسمان نظر کردم و دیدم فرشتگان در آسمان ناظر هستند به سمت چپ و راست نظر کردم و مردم را مشغول صحبت کردن های بی مورد دیدم , آنگاه سرم را از خجالت به زیر انداختم
می 10, 2016
اخلاقی, امام حسین(علیه السلام), داستانی, روان شناسی, سیره بزرگان, لطیفه ای, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
3,107
(به بهانه میلاد امام حسین علیه السلام)
از امام حسین علیه السلام نقل شده است :
الْخَدْعُ عِنْدَنا أَهْلَ الْبَیْتِ مُحَرَّم
حیله و نیرنگ نزد ما اهل بیت حرام است [فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام صفحه ۴۴۶]
بعضی از والدین در هنگام خاستگاری فرزندشان عیبهای او را نمی گویند به عنوان مثال:
عروس یا داماد بیماریی دارند
عروس یا داماد مشکل عصبی دارند
عروس یا داماد قبلا ازدواج کرده بودند
عروس یا داماد فساد اخلاقی دارد
این مورد آخر متاسفانه در خانواده های مذهبی هم شیوه پیدا کرده ؛ هنگامی که می بینند پسر یا دخترشان با شخص دیگری ارتباط دارد و به او دل بسته ، فرزندشان را به زور با شخصی که خود می خواهند می دهند ، که این تازه اول مشکل است
به هر حال انسان باید در جلسه خواستگاری تمامی حقایقی که در زندگی تاثیر گذار است را بگوید حتی بعضی از بزرگان ریز ترین مسائل را می گفتند
داستانک:
طلبه ای به خواستگاری دختری رفت
جورابش را از پا در آورد و گفت : ناخن کوچک پای من ایراد دارد . این را گفتم که شما بدانید ، در بدن من ایراد است
لطیفه:
مادرِ دختر از مادر پسر در جلسه خواستگاری پرسید: ببخشید ، آقا زاده شما چه کاره هستند؟
مادر پسر گفت: کنار دایی اش کار می کند
مادر دختر گفت: چه خوب ، حالا دایی شان چه کاره اند؟
مادر پسر گفت: دایی شان که بیکارند !!!
می 2, 2016
اخلاقی, اعتقادی, امام کاظم(علیه السلام), گنجینه pdf منبرک ها, ماه رجب, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,305
(به بهانه ۲۵رجب؛ شهادت مظلومانه امام کاظم علیه السلام)
قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام:
وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ.
امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
دانش مردمان را در چهار چیز یافتم:
اول، پروردگار خود را بشناسى،
دوم ، اینکه بدانى که با تو چه خوبیها کرده است (و به تو چه نعمتها داده است، از نعمت هستى گرفته تا دیگر نعمتها)،
سوم، اینکه بدانى از تو چه خواسته است،
و چهارم، آنکه بدانى چه چیز تو را از دین بیرون مىبرد، و گمراه مىکند. [بحار الأنوار ، ج۷۵، ص: ۳۲۸ در کتاب کافی ج ۱ص۵۰ ، از امام صادق علیه السلام نقل شده است]
طبق این فرمایش ، دانشِ سودمند براى مردمان، و دانشى که فراگیرى آن بر همه مردمان لازم است و براى عموم مفید، ۴ چیز است. ۱٫ خداشناسی ۲٫ معرفت نفس یا خودشناسی ۳٫وظیفه شناسی ۴٫ دشمن شناسی
آوریل 26, 2016
اخلاقی, اعتقادی, حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, روان شناسی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه رجب, مناسبت های قمری, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,102
(به بهانه ۱۸ رجب سالروز وفات ابراهیم، فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)
زمانی که ایمان کم شود جهل و خرافات زیاد می شود
به عنوان مثال:
دسته اى از غربزدگان به قدرى موهوم پرستند که از خانه اى که شماره پلاک آن ۱۳ است مىترسند پلاک آن را ۱+ ۱۲ مىگذارند در سازمان ملل متحد آسانسور از طبقه ۱۲ به طبقه ۱۴ منتقل مىشود و طبقه ۱۳ ندارد. نکته ی عجیب این است که هتلهاى بزرگ نیویورک طبقه سیزده ندارند آنان از طبقه سیزده وحشت دارند.
هنگامى که ملکه انگلیس از آلمان غربى بازدید کرد رئیس ایستگاه راه آهن دویسبورگ شماره سکویى را که قطار ملکه از آن حرکت مىکرد ۱۳ بوده به ۱۲ تغییر مىدهد تا گزندى به جان او و همراهانش نرسد (جهت اطلاع از دیگر خرافات غرب ؛ اینجا را کلیک نمایید)
اما در مقابل دین مبین اسلام به شدت در مقابل خرافات می ایستد
داستانک:
ابراهیم فرزند رسول خدا در ۱۸ رجب سال دهم قمری از دنیا رفت. او که ثمره ازدواج پیامبر(ص) با ماریه قبطیه بود، کمتر از دوسال در دنیا زندگی کرد.
در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است!
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود: « أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ کُسُوفَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ آیَتَانِ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ یَجْرِیَانِ بِأَمْرِهِ مُطِیعَانِ لَهُ لَا یَنْکَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَیَاتِهِ فَإِذَا انْکَسَفَا أَوْ أَحَدُهُمَا صَلُّوا »
اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمىگیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید. [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۸۸، ص: ۱۵۵]
آوریل 6, 2016
اخلاقی, داستانی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه جمادی الثانی, ماه رجب, مناسبت های قمری, مناسبتی
2,304
(به بهانه ایام ماه رجب )
عَنْ ثَوْبَانَ قَالَ: کُنَّا مُحْدِقِینَ بِالنَّبِیِّ فِی مَقْبَرَهٍ فَوَقَفَ ثُمَّ مَرَّ ثُمَّ وَقَفَ ثُمَّ مَرَّ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا وُقُوفُکَ بَیْنَ هَؤُلَاءِ الْقُبُورِ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ بَکَیْنَا فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا ثَوْبَانُ هَؤُلَاءِ یُعَذَّبُونَ فِی قُبُورِهِمْ سَمِعْتُ أَنِینَهُمْ فَرَحِمْتُهُمْ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا هَؤُلَاءِ أَیَّامَ رَجَبٍ وَ قَامُوا فِیهَا مَا عُذِّبُوا فِی قُبُورِهِم
ثوبان یکی از یاران پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) می گوید :
با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسولالله، چرا اینگونه رفتار میکنید؟ پس آن حضرت گریه
شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آنگاه فرمود:
ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام میکردند و به عبادت میپرداختند، در قبرها معذب نمیشدند. [ بحارالانوار-جلد ۹۴ صفحه ۴۹]
امام رضا (علیه السلام) فرموده است:
هر کس براى رغبت به ثواب و پاداش خداى عز و جل، روز اول ماه رجب را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب مىشود [روضه الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى صفحه ۶۲۸ ]
آوریل 4, 2016
اخلاقی, داستان های علما, داستانی, سیره بزرگان, ماه جمادی الثانی, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده
1,897
(به بهانه ۲۵ جمادی الثانی ؛ سالروز ارتحال حضرت آیت الله العظمی اراکی)
دست آقا رو بوسید و عرضه داشت:
” آقا ، نصیحتی بفرمایید”
آقا، همان طور که سرشان پایین بود فرمودند:
” شغلت چیست؟”
عرضه داشت : “نجارم”
آقا فرمودند:
“پس یک در و پنجره برای قلبت بساز”
امروز ۲۵ جمادی الثانی ؛ سالروز ارتحال حضرت آیت الله العظمی اراکی است
زمانی که آیت الله العظمی اراکی از دنیا رفتند ، حضرت آیت الله بهجت بر پیکر مطهر ایشان نماز خواندند و فرمودند: “ارتحال آیت الله محمد علی اراکی در این زمان و این شرایط مانند این است که پنجاه مرجع تقلید در یک زمان از دنیا رفته باشند “
آوریل 3, 2016
اخلاقی, امام خامنه ای(مد ظله العالی), داستان های علما, داستانی, سیاسی, سیره بزرگان, گنجینه pdf منبرک ها, ماه جمادی الثانی, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده
1,844
(به بهانه ۲۴ جمادی الثانی ؛ سالروز ارتحال حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی)
۶۴ سالش شده بود و هر چه پسر برایش آمده بود مرده بودند…
دلش شکست،
گفت به زیارت امام رضا می روم و پسر می گیرم***
نزدیک ولادت امام رضا به دنیا آمد . اسمش را گذاشت ” محمد رضا” بعد ها مردم می گفتند :”حضرت آیت الله العظمی سیدمحمد رضا گلپایگانی”
۲۴ جمادی الثانی روز ارتحال این مرجع بزرگ جهان اسلام است .کسی که در این انقلاب چه در دوران طاغوت چه بعد از آن ، لحظه ای از تایید انقلاب و امام و رهبری کوتاهی نکرد
داستانک :
این داستان از زبان آیت الله خزعلی و حجت الاسلام راشد یزدی ، بارها بیان شده ،و بیانگر این است که این مرجع بزرگ چقدر خود را مقید به دفاع از ولایت می دانسته است
مرجع تقلید جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی، برای رهبر معظم عبای ظریفی هدیه فرستادند و فرمودند:
اگر دیدم کاری را شما انجام می دهید و خلاف مطلب اسلامی است، من تذکر می دهم، اگر تغییر دادید بسیار خوب، اگر تغییر ندادید من دیگر صحبت نمی کنم و تضعیف شما را حرام می دانم. عمده ، عظمت شماست. شما رهبر مسلمین هستید و نمی خواهم صحبتی کنم در یک فرعی که شما را تضعیف کرده ام. [ کتاب جلوه آفتاب صفحه ۶۳]
مارس 11, 2016
اخلاقی, اعتقادی, حضرت زهرا (سلام الله علیها), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, ماه جمادی الثانی, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
3,299
( به بهانه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها)
حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه ی فدکیه در مسجد می فرمایند:
فَرَضَ اللَّهُ … الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ
خداوند جهاد را برای عزت و آبروی اسلام قرار داد [وسائل الشیعه، ج۱، ص: ۲۲]
یکی از دغدغه های تمام شیعیان باید جهاد باشد
ما باید نوعی زندگی کنیم که روزی جنگی پیش آمد بدون تعلل به جهاد برویم به تعبیر دیگر آرزوی شهادت داشته باشیم و در دعاهایمان از خداوند درخواست شهادت کنیم
داستانک :
پیامبرصلى الله علیه وآله از شخصى شنید که در دعا مىگوید:” اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا تُسْأَلُ ” خدایا! بهترین چیزى که از تو درخواست مىشود به من عطا کن،
پیامبر فرمود: اگر این دعا مستجاب شود، در راه خدا شهید مىشود
وَ رَأَى ص رَجُلًا یَدْعُو وَ یَقُولُ– اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا تُسْأَلُ فَأَعْطِنِی أَفْضَلَ مَا تُعْطِی فَقَالَ ص إِنِ اسْتُجِیبَ لَکَ أُهَرِیقَ دَمُکَ فِی سَبِیلِ اللَّه
[مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۱، ص: ۱۴]
نکته:
در عالم حیوانات نیز گوسفندِ مرده بىارزش است، گوسفندى که به سوى قبله و با نام خدا ذبح شود، ارزش دارد.
مارس 10, 2016
اخلاقی, حضرت زهرا (سلام الله علیها), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), ماه جمادی الثانی, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
6,175
(به بهانه میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها )
عن فاطمه الزهرا(سلام الله علیها )قالت: دخل علی رسول الله (صلی الله علیه و آله ) و قد افترشت فراشی للنوم , فقال : یا فاطمه لاتنامی الا و قد عملت اربعه: ختمت القرآن , و جعلت الانبیاء شفعائک , و ارضیت المومنین عن نفسک , و حججت و اعتمرت , قال هذا و اخذ فی الصلوه , فصبرت حتی اتم صلاته, قلت: یا رسول الله امرت باربعه لا اقدر علیها فی هذا الحال فتبسم(صلی الله علیه و آله )و قال:
اذا قرات قل هو الله احد ثلاث مرات فکانک ختمت القرآن , واذا صلیت علی و علی الانبیاء قبلی کنا شفعائک یوم القیمه , و اذا استغفرت للمومنین رضوا کلهم عنک و اذا قلت : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر, فقد حججت و اعتمرت .
حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: در وقتی که بستر خواب را گسترده بودم, رسول خدا صلی الله علیه و آله بر من وارد شد, فرمود: ای فاطمه نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهی:
۱٫ قرآن را ختم کنی,
۲٫ پیامبران را شفیعت گردانی,
۳٫ مومنین را از خود راضی کنی,
۴٫ حج و عمره ای را به جا آوری.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد, صبر کردم تا نمازش تمام شد, گفتم: یا رسول الله به چهار چیز مرا امر فرمودی در حالی که بر آنها قادر نیستم آن حضرت تبسمی کرد و فرمود:
چون قل هو الله را سه بار بخوانی مثل این است که قرآن را ختم کرده ای
چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستی، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود،
چون برای مومنین استغفار کنی ، آنان همه از تو راضی خواهند شد،
و چون بگویی: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر حج و عمره ای را انجام داده ای.
مفاتیح الجنان بخش باقیات الصالحات باب ششم و بهجه جلد ۱ صفحه ۲۸۷
فوریه 7, 2016
اخلاقی, داستان های علما, داستانی, سیره بزرگان, ماه ربیع الثانی, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده
2,347
(به بهانه ۲۷ ربیع الثانی سالروز ارتحال حضرت آیت الله سید احمد خوانساری)
برخی از مردم و متاسفانه گاهی شیعیان ، می پرسند مگر می شود تیر از پای حضرت علی علیه السلام بیرون بکشند و ایشان متوجه نشوند
ما می گوییم : حضرت علی علیه السلام که جای خود؛ شاگرد مکتب ایشان هم به این جایگاه می رسد
داستانک:
حضرت آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری(۱۴۰۵ق) که از مراجع تقلید بودند، به دلیل بیماری زخم معده به دستور پزشک معالج در بیمارستان بستری شدند، وچون ایشان سالخورده و ضعیف البنیه بودند و در وقت بستری شدنشان ۸۹ سال از عمرشان میگذشت لذا طاقت تحمل جراحی بدون بیهوشی ممکن نبود و از طرفی هم ایشان اجازه بیهوش کردن را نمیدادند زیرا معتقد بودند که در هنگام بیهوشی تقلید مقلدین اشکال پیدا میکند.
دکتر معالج به ایشان عرض میکنند که طبق آزمایشها و عکسبرداری ها باید حتما عمل جراحی روی حضرتعالی صورت گیرد.
آیت الله العظمی خوانساری میفرمایند: مانعی ندارد، عمل جراحی را هروقت خواستید شروع کنید اما بیهوش نکنید (چون به نظر ایشان در صورت بیهوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال میشد.)؛ ولی قبل از آن به من خبر دهید که با تلاوت قرآن و توجه به آن مشکل بیهوش کردن شما هم حل شود.
دکتر جراح پذیرفت و لحظاتی بعد عرض کرد: ما آماده هستیم که دست به کار شویم، آیت الله خوانساری فرمودند: هروقت من شروع به خواندن کردم شما هم شروع کنید، دکتر میگوید تا ایشان شروع به خواندن سوره انعام کردند چاقوی جراحی را روی شکم ایشان گذاشته و دست به کار شدیم و چنان ایشان بیحرکت بودند که گویا در حال بیهوشی کامل هستند، بعد از پاره کردن و دوختن و اتمام کار عرض شد که آقا کار ما تمام شد، ایشان قرآن را بستند و فرمودند: صدق الله العلی العظیم.
عرض کردم: آقا دردتان نیامد؟ فرمودند: مشغول قرآن بودم نفهمیدم. [به نقل از سخنرانی آیت الله مجتهدی تهرانی و کتاب مردان علم در میدان عمل، ج ۴، ص ۱۸۸ و ۱۸۹]
ژانویه 18, 2016
اخلاقی, امام حسن عسکری(علیه السلام), امام خمینی (ره), داستانی, سیره بزرگان, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ربیع الثانی, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,174
(به بهانه ۸ ربیع الثانی؛ سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام)
عن أبی محمد الحسن بن علی علیهماالسلام:
مَنْ تَعَدَّى فِی طَهُورِهِ کَانَ کَنَاقِضِه
امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند:
هر کس از وضوى خود تعدّى کند (زیاده از مقرّر بشوید یا آب بریزد) همانند نقض کننده و باطل کننده آنست [تحف العقول عن آل الرسول. صفحه: ۴۸۹]
داستانک ۱ :
روزى حسن بصرى خدمت امیر المؤ منین (علیه السلام ) کنار شط فرات بود ظرفى را آب نموده آشامید بقیه آنرا روى زمین ریخت .
على (علیه السلام ) فرمود در این کار اسراف نمودى زیرا آب را بر زمین ریختى و بر روى آب نریختى… [انوار نعمانیه ، ص ۲۲۶]
داستانک۲:
همان شبی که قرار بود فردایش امام مورد عمل جراحی قرار گیرد برای وضو آب خواستند ایشان نمیتوانستند حرکت کنند چون سرم به دستشان بود.
یک پارچ آب آوردیم و یک طشتی که وقتی وضو میگیرند جایی خیس نشود. امام قوری خواستند چون پارچ بزرگ بود و وقتی آب روی دستشان میریختند، مقداری بیش از نیاز میریخت. امام با قوری وضو میگرفتند تا آب اسراف نشود. [کتاب “و آنگاه عرش خدا می لرزد… ” به نقل از آقای محمد شریفی]