خانه / گنجینه pdf منبرک ها (صفحه 3)

گنجینه pdf منبرک ها

در این بخش PDF منبرک ها را می توانید ببینید.

رزق حلال “۱”

11098511_1430725240572536_409863035_n

قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقینَ [سبا آیه ۳۹]

بگو: پروردگارم روزى هر که را خواهد گشاده کند یا بر او تنگ گیرد و هر چه انفاق کنید آنرا عوض دهید که او بهترین روزى دهان است

یکی از عواملی که باعث افزایش رزق و روزی می شود قرض دادن و نسیه دادن است و بسیار واضح است که نسیه و قرض ندادن نقطه مقابل افزایش روزی است یعنی روزی را کم می کند

داستانک:

یکی از فرزندان شیخ می‌گوید: روزی مرحوم مرشد چلویی معروف خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتری‌ها فراوان بودند، اما یک‌باره اوضاع زیر و رو شده مشتری‌ها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمی‌شود …؟

شیخ تأملی کرد و فرمود:

 تقصیر خودت است که مشتری‌ها را رد می‌کنی

مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچه‌ها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها می‌دهم.

شیخ فرمود:

 آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!

مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازه‌اش نصب کرد و روی آن نوشت:

 نسیه داده می‌شود، حتی به شما. وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می‌شود

[تجارت بهشت صفحه۲۰، به نقل از کیمیای محبت صفحه ۱۳۹-۱۴۱]

۴ علمی که یادگیری اش بر همه لازم است

 (به بهانه ۲۵رجب؛ شهادت مظلومانه امام کاظم علیه السلام)

20قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام:

وَجَدْتُ‏ عِلْمَ‏ النَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ.

امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

دانش مردمان را در چهار چیز یافتم:

اول، پروردگار خود را بشناسى،

 دوم ، اینکه بدانى که با تو چه خوبیها کرده است (و به تو چه نعمتها داده است، از نعمت هستى گرفته تا دیگر نعمتها)،

سوم، اینکه بدانى از تو چه خواسته است،

 و چهارم، آنکه بدانى چه چیز تو را از دین بیرون مى‏برد، و گمراه مى‏کند. [بحار الأنوار ، ج‏۷۵، ص: ۳۲۸ در کتاب کافی ج ۱ص۵۰ ، از امام صادق علیه السلام نقل شده است]

طبق این فرمایش ، دانشِ سودمند براى مردمان، و دانشى که فراگیرى آن بر همه مردمان لازم است و براى عموم مفید، ۴ چیز است. ۱٫ خداشناسی ۲٫ معرفت نفس یا خودشناسی  ۳٫وظیفه شناسی  ۴٫ دشمن شناسی

ریشه خرافات ۳

?????????????????????????????????????

عامل دیگری که باعث ایجاد خرافات در جامعه می شود ” رسیدن به هدف مقدس، از راه اشتباه ” است

مثلا:

و یا می خواهد خانمها، بدون حجاب وارد حرم امام رضا علیه السلام نشوند ، در اول مفاتیح ها و قرآن های حرم می نویسد:

یکی از روحانیون امام رضا را در خواب دید که به او فرمود :به زنان بگویید با جوراب نازک وارد حرم نشوید .

این پیام را در ۱۰ قرآن دیگر بنویس تا ده روز بعد حاجت میگیری و اگر ننویسی تا سه روز بعد بلای خانمان سوزی برایت میفتد . کوتاهی نکن . پشیمان میشوی

******************************

و یا می خواهد مردم محب حضرت زینب شوند ؛ به همه پیامک می زند :

“تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت ۲۰ میلیون به دست اورد. به دست کسی دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه ۲۰ نفر بفرست…………

۲۰ روز دیگه منتظر یک معجزه باش تروخدا بفرست”

******************************

این ها به یک اصل تبدیل شده و به مرور زمان مردم را به دین بدبین می کند

دشمن هم همین را می خواهد

چندی قبل روزنامه نیوز تلاویو که در سرزمین‌های اشغالی منتشر می‌شود در چاپ سراسری خود با این تیتر که “چگونه اسلام را متزلزل سپس آن را در اختیار بگیریم” پرده از اهداف شوم صهیونیست‌ها خبر داد.

هنری لیونر که به یک عنوان فقیه دینی در اسرائیل فعالیت می‌کند می گوید: همکاران ما شب و روز در واتس‌اپ و شبکه‌های اجتماعی در حال تلاش برای تضعیف اسلام در بین مسلمانان هستند.

هنری لیونر افزود: ما با طراحی پیام‌های فارسی، عربی، ترکی و اردویی و آوردن نام پیامبر و ائمه و قرآن، در آخر پیام‌ها می‌نویسیم آن را برای ۱۰ نفر بفرست تا امروز معجزه ببینی!

با گذشت چند روز و به مرور زمان مسلمانان می‌بینند که خبری از معجزه نیست پس آن را خرافات تلقی می‌کنند و اینگونه ایمانشان را کم کم از دست می‌دهند.

 

ریشه خرافات ۲

7یکی از مهمترین عوامل ایجاد و گسترش خرافات این است که ” از حادثه جزئی یک اصل کلی ” می گیرند :

داستانک:

منطقه‌ای مشهور به «آبادعلی» در کوه‌های مشرف به بلوار چمران شیراز؛ سه‌شنبه‌های اول هر سال شاهد حضور جمعی از مردم با عقاید خاص است که برای برآورده شده حاجات خود در این مکان جمع می‌شوند و آداب و رسوم عجیب و غریبی را به جای می‌آورند!

اوج خرافه‌گرایی و درویش‌ مسلکی این عده تا جایی است که یک درویش را واسطه‌ی حاجات خود و خدا قرار می‌دهند و با کشیدن حاجات خود بر روی زمین و سنگ، هفت مرتبه دور زدن به دور تپه‌ای در این منطقه، روشن کردن شمع و بستن پارچه‌ی سبز به درختان و … به دنبال برآورده شدن حاجات خود هستند.

حال ماجرای این خرافات ازکجا شروع می شود؟!

این افراد معتقدند در زمان‌های دور شخصی به نام عارف علی، که شغلش چوپانی بوده گوسفندان مردم را برای چرا به این منطقه می‌آورد اما گوسفندانش گم می‌شوند و برای پیدا شدن گوسفندان اعمالی را انجام می‌دهد که سرانجام منجر به پیدا شدن گوسفندان می‌شود!

در شجرنامه‌ی این فرد آمده است وی برای پیدا شدن گوسفندانش با چوبدستی خود روی زمین عکس گوسفند می‌کشد و هفت سنگ را به یک نیت روی هم می‌گذارد و خدا را قسم می‌دهد که به مراد دلش برسد و سرانجام در تاریکی شب و به دلیل فرط خستگی به خواب می‌رود و در خواب مولای متقیان(علیه السلام) را به خواب می‌بیند که به وی آدرس نوری را نشان می‌دهد که محل گوسفندانش بوده است.

مطلب همین جاست ، که چون یک نفر در روز ۳ شنبه ، ۷ سنگ را روی هم گذاست و تصویر خواسته ی خود را کشید ؛ بقیه مردم هم برای برآورده شدن حاجات باید این کار را بکنند!!!

خاطره :

منتظر تاکسی کنار خیابان ایستاده بودم . شخصی جلو آمد و گفت: حاج آقا؛ ۱۷ صلوات بفرستید تا ماشین بیاید

گفتم : به جای ۱۷ تا ۱۷۰ تا صلوات می فرستم اما شما بگو منبع این ذکر و تعداد صلواتها کجاست؟

گفت: خودم ؛ زیرا روزی کنار خیابان منتظر ماشین بودم ، بعد از فرستادن هفدهمین صلوات ماشین جلوی پایم ایستاد این میشود خرافات ؛ حال اگر ۱۷ صلوات فرستادیم و ماشین نیامد به چه کسی بد بین می شویم ؟ به آن شخص یا به خدا؟

ریشه خرافات۱

(به بهانه ۱۸ رجب سالروز وفات ابراهیم، فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)

13

زمانی که ایمان کم شود جهل و خرافات زیاد می شود

به عنوان مثال:

دسته اى از غرب‏زدگان به قدرى موهوم پرستند که از خانه ‏اى که شماره پلاک آن ۱۳ است مى‏ترسند پلاک آن ‏را ۱+ ۱۲ مى‏گذارند در سازمان ملل متحد آسانسور از طبقه ۱۲ به طبقه ۱۴ منتقل مى‏شود و طبقه ۱۳ ندارد. نکته ی عجیب این است که هتل‏هاى بزرگ نیویورک طبقه سیزده ندارند آنان از طبقه سیزده وحشت دارند.

هنگامى که ملکه انگلیس از آلمان غربى بازدید کرد رئیس ایستگاه راه ‏آهن  دویسبورگ شماره  سکویى را که قطار ملکه از آن حرکت مى‏کرد ۱۳ بوده به ۱۲ تغییر مى‏دهد تا گزندى به جان او و همراهانش نرسد (جهت اطلاع از دیگر خرافات غرب ؛ اینجا را کلیک نمایید)

اما در مقابل دین مبین اسلام به شدت در مقابل خرافات می ایستد

داستانک:

ابراهیم فرزند رسول خدا در ۱۸ رجب سال دهم قمری از دنیا رفت. او که ثمره ازدواج پیامبر(ص) با ماریه قبطیه بود، کمتر از دوسال در دنیا زندگی کرد.

در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت ‏خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است!

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود: « أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ کُسُوفَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ آیَتَانِ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ یَجْرِیَانِ بِأَمْرِهِ مُطِیعَانِ لَهُ لَا یَنْکَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَیَاتِهِ فَإِذَا انْکَسَفَا أَوْ أَحَدُهُمَا صَلُّوا »

اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‏هاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمى‏گیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید.   [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۸۸، ص: ۱۵۵]

گریه شدید پیامبر !

(به بهانه ایام ماه رجب )

21

عَنْ ثَوْبَانَ قَالَ: کُنَّا مُحْدِقِینَ بِالنَّبِیِّ فِی مَقْبَرَهٍ فَوَقَفَ ثُمَّ مَرَّ ثُمَّ وَقَفَ ثُمَّ مَرَّ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا وُقُوفُکَ بَیْنَ هَؤُلَاءِ الْقُبُورِ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ بَکَیْنَا فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا ثَوْبَانُ هَؤُلَاءِ یُعَذَّبُونَ فِی قُبُورِهِمْ سَمِعْتُ أَنِینَهُمْ فَرَحِمْتُهُمْ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا هَؤُلَاءِ أَیَّامَ رَجَبٍ وَ قَامُوا فِیهَا مَا عُذِّبُوا فِی قُبُورِهِم‏

ثوبان یکی از یاران پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) می گوید :

 با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ پس آن حضرت گریه
شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن‌گاه فرمود:

 ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند.  [ بحارالانوار-جلد ۹۴ صفحه  ۴۹]

 امام رضا (علیه السلام) فرموده است:

هر کس براى رغبت به ثواب و پاداش خداى عز و جل، روز اول ماه رجب را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب مى‏شود [روضه الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى   صفحه ۶۲۸  ]

عبایی که برای رهبری فرستاده شد

(به بهانه ۲۴ جمادی الثانی ؛ سالروز ارتحال حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی)

15۶۴ سالش شده بود و هر چه پسر برایش آمده بود مرده بودند…

دلش شکست،

گفت به زیارت امام رضا می روم و پسر می گیرم***

نزدیک ولادت امام رضا به دنیا آمد  . اسمش را گذاشت ” محمد رضا” بعد ها مردم می گفتند :”حضرت آیت الله العظمی سیدمحمد رضا گلپایگانی”

۲۴ جمادی الثانی روز ارتحال این مرجع بزرگ جهان اسلام است .کسی که در این انقلاب چه در دوران طاغوت چه بعد از آن ، لحظه ای از تایید انقلاب و امام و رهبری کوتاهی نکرد

داستانک :

این داستان از زبان آیت الله خزعلی و حجت الاسلام راشد یزدی ، بارها بیان شده ،و بیانگر این است که این مرجع بزرگ چقدر خود را مقید به دفاع از ولایت می دانسته است

مرجع تقلید جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی، برای رهبر معظم عبای ظریفی هدیه فرستادند و فرمودند:
اگر دیدم کاری را شما انجام می دهید و خلاف مطلب اسلامی است، من تذکر می دهم، اگر تغییر دادید بسیار خوب، اگر تغییر ندادید من دیگر صحبت نمی کنم و تضعیف شما را حرام می دانم. عمده ، عظمت شماست. شما رهبر مسلمین هستید و نمی خواهم صحبتی کنم در یک فرعی که شما را تضعیف کرده ام. [ کتاب جلوه آفتاب صفحه ۶۳]

 

فلسفه ۲ سجده

 (به بهانه فصل بهار)

16قرآن کریم بارها و بارها نمونه هایی کوچک از قیامت و زنده شدن مردگان را مثال می زند که یکی از نمونه های آن را در روی زمین می بینیم. در  حدیث است که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند :

 « اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور » .

هر وقت بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید . [ مفاتیح الغیب،از فخرالدین رازی ،جلد ‏۱۷، ص: ۱۹۴]

 یعنی بهار مثالی و الگویی از قیامت است

یکی از هزاران فلسفه نماز ؛ بودن به یاد مرگ و قیامت است

در سوره حمد “مالک یوم الدین” می گوییم و یا در هر رکعت ۲ سجده انجام می دهیم

به راستی فلسفه ۲ سجده چیست ؟

از حضرت على علیه السلام  در مورد فلسفه سجده سؤال شد، حضرت فرمود:

سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معناى سربرداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى. و معناى سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى آورد.

سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) عَنْ مَعْنَى السُّجُودِ فَقَالَ مَعْنَاهُ مِنْهَا خَلَقْتَنِی یَعْنِی مِنَ التُّرَابِ وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السُّجُودِ مَعْنَاهُ مِنْهَا أَخْرَجْتَنِی وَ السَّجْدَهُ الثَّانِیَهُ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنِی وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السَّجْدَهِ الثَّانِیَهِ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنِی تَارَهً أُخْرَى‏»؛[ بحار الأنوار، ج ‏۸۲، ص ۱۳۹]

 این سخن اشاره یه این آیه شریفه دارد: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْرى‏»؛[سوره طه،آیه ۵۵.] ما شما را از آن [زمین‏] آفریدیم و در آن بازمى‏‌گردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون مى‏‌آوریم

مهمترین کتاب شیعه

13کتاب کافی مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است.
این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به
ثقه الاسلام کلینی است

کلینی به جهت ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأه روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است

کافی در کلام بزرگان

شیخ مفید از بزرگترین علمای تاریخ شیعه می‌گوید: این کتاب، از برترین کتب شیعه است که دارای فائده‌های بسیار می‌باشد [تصحیح الاعتقادات الامامیه،شیخ مفید، ص۷۰]

شهید اول آن را کتابی در زمینه حدیث معرفی می‌کند که امامیه مانند آن را نیاورده است[کلینی، الکافی، ج ۱، ص۲۷]

محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول می‌نویسد: کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگ‌ترین تألیف فرقه ناجیه(امامیه) است [مرآه العقول، مجلسی،  ج۱، ص۳]

آقا بزرگ تهرانی کتابشناس و فقیه کبیر ، می‌گوید: کافی کتابی است که در نقل حدیث از اهل بیت(ع)، مانند آن نوشته نشده است [الذریعه،آقا بزرگ تهرانی،  ج ۱۷، ص۲۴۵]

آیت الله خویی از قول استادش میرزا محمدحسین نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده ‌است [خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص۹۹]

یکی از روایات کتاب شریف کافی

محمد بن زید طبرى گوید: مردى از بازرگانان فارس که از پیروان امام رضا (علیه السلام) بود، به آن حضرت نامه‏اى نوشت و در باره خمس، اجازه خواست، در پاسخ او نوشت که:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به راستى خدا واسع است و کریم، بر هر کارى ضامن ثواب است و بر تنگ نظرى غم و اندوه، هیچ مالى حلال نیست مگر از راهى که خدایش حلال کرده است و به راستى، خمس کمک ما است بر دین ما و بر عیالات ما و بر دوستان ما و وسیله بذل و بخشش ما است و حفظ آبروى ما از کسى که از او بیم داریم، آن را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم‏ نسازید تا آنجا که مى‏توانید، زیرا پرداخت خمس، کلید روزى شما است و مایه پاک شدن گناهان شما و ذخیره‏اى است که براى روز بى‏نوائى خود پس انداز کنید، مسلمان کسى است که براى خدا بدان چه او را عهده‏دار کرده وفا کند و بر عهده خود بپاید، مسلمان نیست کسى که به زبان پذیرا است و به دل مخالف است، و السلام‏

[اصول کافى-ترجمه کمره‏اى    جلد ‏۳   صفحه ۶۳۳ ]

پس به فرموده امام رضا علیه السلام خمس برای خود انسان ۴ فایده دارد

  1. باعث دعای امام برای انسان می شود
  2. با پرداخت خمس ؛ روزی انسان تضمین می شود
  3. باعث پاک شدن گناهان است
  4. ذخیره برای قیامت است

 

۴ چیز، محوکننده گناهان (۴٫ شکرگذاری)

 30

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۴٫  الشُّکْر

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

۴٫شکرگزارى.                                   [ اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶]

داستانک:

روزى حضرت عیسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب رسید به فلان محل برو که ما را در آنجا دوستى است، مسیح به آن محل موعود رفت زنى را دید که نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمین افتاده و زبانش مترنم به این ذکر است:

 « الحمدالله على نعمائه والشکر على آلائه »

خدا را بر نعمتهاى ظاهریاش سپاس و بر نعمتهاى باطنیاش شکر.

آن حضرت از حالت آن زن شگفت زده شد، پیش رفته و به او سلام کرد، زن گفت: علیک السلام یا روح الله! فرمود اى زن تو که هرگز مرا ندیدهاى از کجا شناختى من عیسى هستم، زن گفت: آن دوستى که تو را به سوى من دلالت کرد برایم معلوم نمود که تو روح الله هستى، فرمود: اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده! زن گفت: خدا را ثنا میگویم که دلى ذاکر و زبانى شاکر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانیت و یگانگى یاد میکنم که هرچه را میتوان با آن معصیت کرد از من گرفته، اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر میکردم، اگر دست داشتم به حرام میآلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع میرفتم چه عاقبتى داشتم؟

این نعمتى که خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است.            منبع:خزینه الجواهر ،صفحه۳۱۸

ما باید دیدمان را عوض کنیم و به نعمتهایی که خدا به ما داده توجه کنیم ،نه به کمبودها. یعنی در یک کلام در مسائل مادی به پایین دست خود نگاه کنیم

لطیفه :

کلاغی روی سر شخصی مدفوع کرد  آن شخص سریع شروع کرد به شکر کردن .

شخصی سوال کرد : لباست پر از آلودگی شده و شکر می کنی

گفت :برای این شکر می کنم که ، اگر گاو پرواز می کرد چه خاکی به سر می کردم .

روایت به صورت یکجا (هر ۴ مورد با هم)

۴ چیز، محوکننده گناهان (۳٫ خوش اخلاقی)

29

 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۳٫ حُسْنُ الْخُلُقِ

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

  1. خوش‏ اخلاقی … [ اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶]

داستانک:

آیت الله مظاهری،در کتاب ارزشمند «تربیت فرزند ، از دیدگاه اسلام» به نقل از یکی از بزرگان، می آورند:

فردی را می شناختم که آدم خیلی خوبی بود. در خواب دیدم روز قیامت شده و او به شکل سگ درآمده است. به او گفتم تو که آدمی خوب، با ایمان و با تقوا بودی، چرا سگ شده ای؟

گفت: وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه!

بعد به من گفت : بیا برویم قبرم را نگاه کن

جلو رفتم و دیدن ته قبرش سوراخ است

گفت:وقتی مرا داخل قبر گذاشتند ، قبر چنان مرا فشار داد که تمام روغن من گرفته شد و رفت در این سوراخ.

اگر سوراخ تنگ نبود ، روغنها را نشانت می دادم    منبع: کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام صفحه ۱۰۱ [با تلخیص]

روایت به صورت یکجا (هر ۴ مورد با هم)

 

۴ چیز، محوکننده گناهان (۲٫ حیا)

28عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۲٫ الْحَیَاءُ  

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

  1. حیا … [ اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶]

حیا بحث بسیار مهمی است ، تا آنجا که در روایت آمده است : هیچ ایمانی مثل حیا و صبر نیست؛  لا إیمان کالحیاء و الصبر

برخی از انسانها در اعمال حیا را رعایت نمی کنند؛ به عنوان مثال:

در صحبت کردن حیا را رعایت نمی کند و در کلامش همه نوع حرف و فحش و… را می آورد

مردان لباسهایی می پوشند که بسیار زننده است ، وتا می نشینند و یا در نماز به رکوع و سجده می روند ، پشتشان نمایان می شود.

خانمها به بدترین صورت و بدون حجاب در مقابل نامحرم ظاهر می شوند

پدر و مادر در منزل، مقابل فرزندانشان لباسهای نا مناسبی به تن میکنند

اعضای خانواده کنار هم مینشینند و فیلمهای زشت ماهواره ای نگاه می کنند

دانشجویان در خوابگاهها لباس نامناسب به تن می کنند

و…

برخی هم در حیا ، افراط می کنند و مسائل غسل و بانوان و … را نمی پرسند و اعمال را اشتباه انجام می دهند

لطیفه :

شخصی میره مغازه الکتریکی . به فروشنده می گه میگه: خیلی ببخشید عذر میخوام گلاب به روتون واقعا ببخشید، شرمنده، لامپ دارید؟

فروشنده می گه : لامپ خواستن که اینقدر معذرت خواهی نداره!

می گه آخه برای دستشویی می خواستم

روایت به صورت یکجا (هر ۴ مورد با هم)

۴ چیز، محوکننده گناهان (۱٫ راستگویی)

27عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ ۱٫ الصِّدْقُ

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کردند که فرمود:

هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبدیل کند:

۱٫ راستگوئى …                                   [ اصول کافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد ۳ ، صفحه ۱۶۶]

داستانک :

کاسبى بود در بازار کاشان که به شاگرد خود مى‏گفت: اگر مشترى آمد و قیمت جنس را پرسید و من دروغ گفتم، تو به صورت من تف بینداز تا من دست به چنین کارى نزنم. قرار ما این است اگر اینکار را کردى نصف مغازه‏ام را به تو مى‏دهم و اگر در برابر انحراف و عمل شیطانى من سکوت کنى‏؛ اخراجت می کنم

                        منبع: خاطرات حجت الاسلام قرائتى(جلد ‏۲)، صفحه: ۱۱۱

بعضی از انسانها مفت مفت ، دروغ می گویند ،بدون اینکه چیزی بدست بیاورند

لطیفه :

شخصی به دوستش گفت : در نزدیکی خانه ی ما کوهی است که هر چه می گویی تکرار می کند . مثلا اگر بگویی: حسین . می گوید: حسین حسین حسین حسین …

دوستش که می خواست کم نیاورد گفت : این که چیزی نیست . کوه کنار خانه ی ما ؛ اگر بگویی حسین . می گوید: کدام حسین!

روایت به صورت یکجا (هر ۴ مورد با هم)

http://www.manbarak.ir/wp-content/uploads/downloads/2015/09/PDF1.gif

پیشگویی درباره انقلاب

(به بهانه آغاز دهه فجر)

IslamicIranمقدمه ای مهم : یکی از مطالبی که ما باید درباره پیشگوییهای آخر الزمان در روایات و یا نظرات دیگران دقت کنیم ؛ عدم تطبیق با اشخاص است، هر چند که گاه ، می گوییم چقدر این مطالب به فلان واقعه سازگاری دارد

—————————————————————————-

یکی از عرفا،شاه نعمت اله ولی (۱) است، که در حدود ۷۰۰ سال پیش میزیسته است و بسیاری معتقدند که او در دیوان اشعارش، پیشگویی های زیادی کرده است که بسیاری از آنان در رابطه با ظهور و قبل از ظهور است

ما در  مقدمه گفتیم که نمی توانیم تطبیق دهیم ؛ اما این اشعار بسیار به دوران ما شباهت دارد و ما نه نفیاً و نه اثباتاً آن را بیان می کنیم

قدرت کردگار می بینم /حالت روزگار می بینم

از نجوم این سخن نمی گویم/ بلکه که از کردگار می بینم

روز شنبه زشهر ذوالقعده/ تن او بر مزار می بینم (۲)

شه چو بیرون رود زجایگاهش/ شه دیگر به کار می بینم(۳)

چو فریدون به تخت بنشیند/ پسرانش قطار می بینم

علمای زمان او دائم/ همه را تار و مار می بینم

هست فصل حجاب در عهدش /فصل را بی تبار می بینم(۴)

چون دو ده سال پادشاهی کرد(۵) / شهیش را کنار می بینم

پسرش چون به تخت بنشیند /(۶) بوالعجب روزگار می بینم

غارت و قتل مردم ایران /دست خارج به کار می بینم

اعتصاب و حساب در عهدش/ سخت بی اختیار می بینم

ظلمت ظلم ظالمان دیار /بی حد و بی شمار می بینم

ظلم پنهان ،خیانت و تزویر/ بر اعاظم شعار می بینم

جنگ و اشوب و فتنه بسیار /نام او زشت و خوار می بینم(۷)

کم زچل چون که پادشاهی کرد(۸)  / سلطه اش تار و مار می بینم

سیدی را زنسل ال رسول(۹)  / نام او برقرار می بینم(۱۰)

نائب مهدی آشکار شده /قامتش استوار می بینم

پیشوای تمام دانائی /رهبری با وقار می بینم

رهنما و امام(۱۱) هفت اقلیم /حالت روزگار می بینم

عدل و دادی که می شود پیدا/ دولتش پایدار می بینم

هر کجا رو نهد به فضل اله/ دشمنش خاکسار می بینم

بعد از این شاهی از میان برود/ عالمی چون نگار می بینم

غم مخور زآنکه من در این تشویش/ خرّمی وصل یار می بینم

(۱) علامه شهید مطهری می فرماید :شاه نعمت اله ولی از معاریف و مشاهیر عرفا و صوفیه است واین مرد نسب به علی (ع)می برد.سلسله نعمت الهی در عصر حاضر از معروفترین سلسه های تصوف است.قبرش در ماهان کرمان مزار صوفیان استو گویند ۹۵ سال عمر کرد.اکثر عمرش در قرن هشتم گذشته و با حافظ ملاقاتی داشته )مجموعه آثار استاد شهید مطهری ج۱۴ص۵۷۷)

(۲)  احمد شاه

(۳)  رضا شاه که با فشارانگلیس به قدرت رسید

(۴) اشاره به برداشتن عمامه ها و قتل عام علما به بهانه کشف حجاب وروز۱۷دی روز کشف حجاب

(۵) رضا شاه حدود ۲۰ سال حکومت کرد

(۶) حکومت محمدرضا شاه که با تلاش انگلیس سامان گرفت

 (۷) همه جای ایران فریاد می زدند مرگ بر شاه

(۸) چل یعنی چهل؛که حدود سی و هفت سال حکومت کرد

(۹) اشاره به حدیث معروف {رجل فی القم،مردی از قم قیام می کند}امام خمینی

(۱۰) او برقرار،به علم ابجد۷۱۰وخمینی به ابجد۷۱۰می گردد

(۱۱) شگفت این که ۷۰۰ سال قبل تذکر داده شده که او امام و رهبر خوانده می شود!!!!!!!!

 

توپی که شهید زین الدین شوت نکرد!

16 خداوند در قرآن می فرماید: بِالْوَالِدَیْن‏ احساناً

این « ب » در بالوالدین، باء الصاق است،  یعنی بدون واسطه

باید خودمان والدینمان را نگه داریم، نه آنکه به خانه سالمندان بدهیم

خودمان برایشان میوه بخریم، نه آنکه پول بدهیم تا دیگران بخرند و…

داستانک:

توی ظل گرمای تابستان، بچه های محل سه تا تیم شده اند.

 توی کوچه ی هجده متری.

 تیم مهدی یک گل عقب است.

 عرق از سر و صورت بچه ها می ریزد. چیزی نمانده ببازند.

اوت آخر است.

مادر می آید روی تراس « مهدی! آقا مهدی! برای ناهار نون نداریم ، برو از سرکوچه دو تا نون بگیر.»

 توپ زیر پایش می ایستد. بچه ها منتظرند.

 توپ را می اندازد طرفشان .

 می دود سر کوچه.

 [نگفت دیگران بروند]  [برگرفته از کتاب « زین الدین » جلد ۱۰ از  مجموعه کتب یادگاران ]

**منبرک**