خانه / منبرک های روایی / حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) (صفحه 3)

حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)

در این بخش منبرک های روایی که درباره احادیث حضرت محمد(ص) می باشد را می توانید ببینید.

با کی حرف می زدی!؟

(به بهانه اول ذی الحجه، سالروز ازدواج مقدس حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام)

مظان اتهام

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:

مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَهِ فَلاَ یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ.

[حکمت ۱۵۹ نهج البلاغه]

کسى که خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید کسى را که به او سوء ظن پیدا کرده ملامت کند.

 یعنی ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.

یکی از مسایلی که خانواده ها را مورد هجمه قرار می دهد و بین زن و شوهرها اختلاف درست می کند رعایت نکردن این مسأله است؛ هر یک از آقا یا خانم برخوردی می‌کنند، که در نتیجه به هم سوءظن پیدا می کنند.

 به عنوان مثال:

 گوشی آقا ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب زنگ می زند. آقا می‌رود در گوشه ای آرام شروع می‌کند به صحبت کردن. بعد که تمام می شود خانم می‌پرسد: کی بود؟ می گوید: هیچکس.

مرد نیت بدی ندارد، با خود می‌گوید: «الان اگر به خانم بگویم باز می خواهد بگوید این که بود، آن که بود؛ هیچ نگویم بهتر است.»

 و یا اینکه

به او زنگ می زنند و او سریع شماره را پاک می‌کند. خانم هم سوءظن پیدا می‌کند .

 یا مثلا روی گوشی رمز می‌گذارند. بین آقا و خانم این حرف‌ها نیست. رمز گوشی ما را همسرمان باید بداند، رمز گوشی خانم را هم آقا باید بداند. ما چیز مخفی که از هم نداریم.

 یا اینکه بعضی شماره ها را با اسم دیگری ذخیره می‌کنند.

 و یا

 ماهواره برای خانه‌اش می‌خرد. به خانمش می‌گوید که ما فقط برای شبکه های استانی خریده‌ایم. وقتی خانم در خانه نیست، هی با خود می‌گوید نکند جاهای دیگری دارد می‌رود.

 ما نیت بدی نداریم، اما خودمان را داریم در مظان اتهام قرار می‌دهیم. ما که کار بدی انجام نمی‌دهیم. پس چرا اینقدر مخفی کاری در خانه انجام می‌دهیم؟ اینها زندگی‌ها را از بین می‌برد. زندگی‌ها را سرد می‌کند.

داستانک:

پیامبر اکرم در حال اعتکاف بود . زنی آمد و مدتی با ایشان صحبت کرد و بعد برخاست و رفت .

در این هنگام دو نفر از اصحاب از کنار پیامبر عبور کردند و به آن حضرت سلام نمودند .

فوراً پیامبر خدا فرمود:این زن صفیه ،همسرم بود

آن دو عرض کردند ای رسول خدا ما به شما شک نداشتیم

 پیامبر فرمود: شیطان (مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.

فَقَالَ:إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ، وَإِنِّی خَشِیتُ أَنْ یُقْذَفَ فِی قُلُوبِکُمَا شَیْئًا أَوْ قَالَ:شَرًّا

[محجه البیضاء؛ جلد ۵ ؛ صفحه ۶۷]

لینک مطلب در تلگرام

۳ چیز شکایت می کند

( به بهانه ۳۱ مرداد ؛ روز جهانی مسجد )

masjed2-2

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:  ثَلَاثَهٌ یَشْکُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْجِدٌ خَرَابٌ لَا یُصَلِّی فِیهِ أَهْلُهُ وَ عَالِمٌ بَیْنَ جُهَّالٍ وَ مُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَیْهِ غُبَارٌ لَا یُقْرَأُ فِیه

امام صادق علیه السلام فرمودند:

 سه چیز پیش خداى عز و جل شکایت کنند.

  1. مسجد ویرانى که اهلش در آن نماز نمیخوانند
  2. دانشمندى که میان نادانان گرفتار است
  3. قرآنى که بگوشه آویخته‏اند و غبار بر آن نشسته و در آن قرائت نمیشود [ الخصال، ج‏۱، ص: ۱۴۲]

از امام صادق علیه السلام منقول است که:

 مساجد از کسانی که همسایه مسجد هستند و در مسجد حاضر نمیشوند، به خدای تعالی شکایت کردند؛ خداوند عزوجل به آنها وحی فرمود: به عزّت و جلالم قسم هیچ نمازی را از آنها قبول نمیکنم و عدالت ایشان را در میان مردم ظاهر نمیسازم و رحمتم به آنها نمیرسد و در بهشت در جوار من نخواهند بود. [أمالی طوسی جلد ۲ : صفحه ۳۰۷]

داستانک :

یک نفر نابینا به حضور پیامبر ( صلّى اللّه علیه و آله ) رسید و عرض کرد من نابینا هستم ، صداى اذان جماعت را مى شنوم،  ولى کسى نیست که دستم را بگیرد و مرا به جماعت برساند، پیامبر ( صلّى اللّه علیه و آله ) فرمود:

 از منزل خود تا مسجد، طنابى ببند و هنگام نماز جماعت ، آن طناب را بگیر و با راهنمایى آن خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شرکت کن  [ تهذیب الاحکام ،ج ۲،ص ۲۶۶(چاپ جدید)]

ده . ده . ده

( به بهانه ۳۱ مرداد ؛ روز جهانی مسجد )

yV1402580882

مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ خَطَاهَا حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَات       

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

کسى که بطرف مسجدى از مساجد خداوند گام بردارد، در برابر هر گامى که برمى‏دارد تا زمانى که به منزلش بازگردد، ده کار نیک به دست مى‏آورد، ده گناه از او پاک مى‏شود و ده درجه بالا مى‏رود  [ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: ۲۹۱]

داستانک:

شهید شیرعلی راشکی.، معمولاً برای انجام فریضه‌ی نماز جماعت، فاصله‌ی خانه تا مسجد را که حدود ۳ کیلومتر بود، پیاده طی می‌کرد.

پدر و مادرش به وی گفتند: «چرا این همه راه را پیاده می‌روی؟»

شهید گفت: «این پیاده راه رفتن من، به نفع شما می‌باشد. زیرا هنگامی که به مسجد می‌روم هزار صلوات در راه ذکر می‌گویم که ثوابش به پدرم می‌رسد و موقع برگشت هم هزار صلوات می‌گویم که ثواب آن از مادرم می‌باشد.»

[کتاب نماز و نیاز، ص ۶۰٫و کتاب ترمه نور، ص ۱۷۴]

نمازی بسیار بسیار با فضیلت و آسان

 

(به بهانه یکشنبه ذی القعده)

17

در روز یکشنبه ماه ذی القعده نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که خلاصه اش  آن است که هر که آن را بجا آورد

 توبه‏ اش مقبول

گناهش آمرزیده شود

 طلبکاران او در روز قیامت از او راضى شوند

 با ایمان بمیرد

 دینش گرفته نشود

قبرش گشاده و نورانى گردد

 والدینش از او راضى گردند

 مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد

 توسعه رزق پیدا کند

 ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند

به آسانى جان او بیرون شود

و کیفیت آن چنان است که در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ( ۲ نماز دو رکعتی)در هر رکعت حمد یک مرتبه ، و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه، و معوذتین (سوره ی فلق و ناس)یک مرتبه، و بعد از اتمام چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار کند (بگوید استغفروا الله)  و بعد یک مرتبه بگوید  لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ  و بعد از آن بگوید یَا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ

[ مفاتیح الجنان ، اعمال ماه ذی القعده ]

 

نمازی آسان ، با فضیلتی شگفت (فراموش نشود)

(به بهانه یکشنبه ذی القعده)

31آیا می خواهیم توبه ای مقبول داشته باشیم؟

 آیا می خواهیم گناهانمان آمرزیده شود ؟

  آیا می خواهیم طلبکاران ما در روز قیامت از ما راضى شوند ؟

  آیا می خواهیم با ایمان بمیریم ؟

 آیا می خواهیم هنگام مرگ ،دینمان گرفته نشود ؟

 آیا می خواهیم قبرمان گشاده و نورانى گردد ؟

 آیا می خواهیم والدینمان از ما راضى گردند ؟

 آیا می خواهیم مغفرت شامل حال والدین ما گردد؟

 آیا می خواهیم ذریه و نسل ما آمرزیده گردند ؟

  آیا می خواهیم توسعه رزق پیدا کنیم ؟

  آیا می خواهیم ملک الموت با ما در وقت مردن مدارا کند و به آسانى جان ما بیرون آید؟

تمام اینها از فضایل نماز یکشنبه ی ذی القعده است

و کیفیت آن چنان است که در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ( ۲ نماز دو رکعتی)در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد ،و ۳ مرتبه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و یک مرتبه معوذتین (سوره ی ناس و فلق )را می خوانی و بعد از اتمام چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار کند و بعد یک مرتبه بگوید  لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ  و بعد از آن بگوید یَا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ   [ مفاتیح الجنان ،اعمال ماه ذی القعده]

دانلود به صورت پی دی اف

خوشا به حال این گروه!!!

(به بهانه میلاد کریمه اهل بیت، حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر )

20قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مِنْ یُمْنِ الْمَرْأَهِ أَنْ یَکُونَ بِکْرُهَا جَارِیَهً یَعْنِی أَوَّلَ وَلَدِهَا.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: ازخوش قدمى زن آن است که، اولین فرزندى را که مى‏زاید، دختر باشد.  [بحارالانوار جلد ۱۰۱ صفحه۹۸]

 

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله

إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُّ مِنْهُ عَلَى الذُّکُورِ وَ مَا مِنْ‏ رَجُلٍ‏ یُدْخِلُ‏ فَرْحَهً عَلَى‏ امْرَأَهٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَهٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ.

از امام رضا علیه السلام نقل شده است که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

رأفت و رحمت خدا بر دختر بیش از پسر است و مردى نیست که زنى از محارم خویش را شاد سازد مگر اینکه خداوند در قیامت وى را شادمان خواهد کرد.   [وسائل الشیعه، ج‏۲۱، ص: ۳۶۷]

 

پیامبر مکرم اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:

 هر که از بازار چیزى براى خانه بخرد و براى عیالش ببرد، چنانست که براى مستمندان صدقه برده است، و اول به دختران و زنان بدهد، که هر کس دخترش را خوشحال کند چنانست که برده‏اى از خاندان اسماعیل آزاد کرده… [وسائل الشیعه، ج‏۲۱، ص: ۵۱۴]

داستانک:

امام صادق علیه السّلام فرمود:

 مردى بر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم وارد شد و به شخصى که نزد آن حضرت نشسته بود خبر داد که خداوند فرزندى به تو عطا فرمود، ناگهان رنگ مرد تغییر کرد و دگرگونى در رخسارش ظاهر گشت،

رسول خدا صلى الله علیه و آله  فرمود: تو را چه شد؟ عرض کرد: خیر است،

فرمود: بگو چه شده؟ گفت: از خانه که بیرون آمدم زوجه‏ام درد زایمان داشت اکنون خبر آورده‏اند که دختر زائیده (یعنى از این جهت که دختر است ناراحت شده ‏ام)

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: سنگینی اش بر زمین است، و زیر سایه آسمان خدا زندگى خواهد کرد، و روزیش را خداوند خواهد رسانید، و او گلی خوشبوست که آن را میبوئى.    الْأَرْضُ تُقِلُّهَا وَ السَّمَاءُ تُظِلُّهَا وَ اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ هِیَ‏ رَیْحَانَهٌ تَشَمُّهَا   [بحارالانوار جلد ۱۰۱ صفحه۹۱]

 

معادل ثواب هزار شهید!

1527137055وَ مَنْ مَشَى فِی إِصْلَاحٍ بَیْنَ امْرَأَهٍ وَ زَوْجِهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَقّا

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

شخصی که در راه اصلاح بین زن و شوهری می کوشد و به آن اقدام می ورزد خدای متعال به او ثواب هزار شهیدی که در راه خدا به شهادت رسیده اند کرامت می فرماید.    [ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: ۲۸۹]

داستانک:

نقل می‌کنند. بانویی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و از شوهرش شکایت کرد.

 حضرت فرمود: شوهرت را نمی‌شناسم، راستی همان کسی است که در چشمش سفیدی هست؟ گفت: نه، چشم‌های شوهرم سالم است و سفیدی ندارد.

فرمود: آیا دور سیاهی چشم را سفیدی فرا نگرفته؟

گفت: آری چشم همه مردم چنین است.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: منظور من هم همین است.

وقتی حضرت با این کار اورا خوشحال کرد، مطالبی فرمود تا پیش خانواده برگردد و با شوهر خویش سازگار باشد.

[داستانهای روایی صفحه ۴۹۵]

 

کاری که شیطان برایش کف می زند !

24

یک سوال :

کدام عمل است که اگر از انسان سر بزند، شیطان آنقدر خوشحال می شود، که شروع به کف زدن می کند؟

از پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم نقل شده است:

اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی!

زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره می‌کند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است

[لئالی‌الأخبار، ج ۲، ص ۲۱۷]

زن و شوهر باید در زندگی طوری باشند که به فرموده قرآن ” نور چشم همدیگر” باشند

داستانک:

همسر شهید مهدی باکری تعریف می کرد:

 خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدایمان می رفت طبقه ی پایین. یک روز همسایه پایینی به م گفت : به خدا این قده دلم می خواد یه روز که آقا مهدی می یاد خونه لای در خونه تون باز باشه ، من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی می گید، این قدر می خندید؟

[یادگاران،کتاب مهدی باکری]

اما متاسفانه  بعضی از زن و شوهرها به خاطر غر زدن به هم، زندگی خود را به جهنم تبدیل می کنند

لطیفه:

مردی در هنگام تشییع جنازه همسرش می خندید

به او گفتند : مرد حسابی ! کسی که در تشییع جنازه زنش نمی خندد

گفت: خنده من به خاطر مرگ همسرم نیست؛  اولین بار است که شانه به شانه زنم راه می روم و غر نمی شنوم

بوسیدن صورت ریش تراش!

با+دانستن+این+نکات+به+سمت+خوش+اخلاق+شدن+قدم+بردارید

خداوند به پیامبر می فرماید :

 وَ لَوْ کُنْتَ‏ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک‏

و اگر خشن و بداخلاق بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏ شدند   (آل عمران ۱۵۹)

 داستانک:

یک نفر ریش تراشیده خدمت حاج شیخ عبدالکریم حائری می‌آید، حاج شیخ عبدالکریم جای آن تیغ‌ها را می‌بوسد و می‌گوید خواهش دارم جای بوسه من را دیگر تیغ نزن . او قبول می‌کند

[خاطرات حجت الاسلام قرائتى،جلد ‏۲، صفحه : ۱۱۵]

بدترین انسان در نگاه بهترین انسان

خوش-اخلاق-شدن

معمولا انسانها ،  اخلاقشان در بیرون از منزل بهتر است تا با خانواده .

در مذمت سختگیری و بداخلاقی با خانواده از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده است که فرمود:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ[وآله] وَسَلَّمَ : ” شَرُّ النَّاسِ الضَّیِّقُ عَلَى أَهْلِهِ ” ، قَالُوا : یَا رَسُولَ اللَّهِ ، وَکَیْفَ یَکُونُ ضَیِّقًا عَلَى أَهْلِهِ ؟ ، قَالَ : ” الرَّجُلُ إِذَا دَخَلَ بَیْتهُ خَشَعَتِ امْرَأَتُهُ ، وَهَرَبَ وَلَدُهُ ، وَفَرَّ عَبْدُهُ ، فَإِذَا خَرَجَ ضَحِکَتِ امْرَأَتُهُ ، وَاسْتَأْنَسَ أَهْلُ بَیْتِهِ “

المعجم الأوسط للطبرانی ؛ بَابُ الْمِیم؛  مَنِ اسْمُهُ مُطَّلِبٌ؛ حدیث ۹۰۲۹ و مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۲۵

بدترین مردم، سختگیر بر خانواده است. شخصی پرسید: ای رسول خدا! مراد از سختگیری بر خانواده چیست؟ فرمود:‌ مرد هرگاه وارد خانه شد همسرش بترسد و فرزندش بهراسد و بگریزد و هرگاه از خانه بیرون رفت همسرش بخندد  و آسایش یابند

داستانک:

آیت الله مظاهری،در کتاب ارزشمند «تربیت فرزند ، از دیدگاه اسلام» به نقل از یکی از بزرگان، می آورند:

فردی را می شناختم که آدم خیلی خوبی بود. در خواب دیدم روز قیامت شده و او به شکل سگ درآمده است. به او گفتم تو که آدمی خوب، با ایمان و با تقوا بودی، چرا سگ شده ای؟

گفت: وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه!

بعد به من گفت : بیا برویم قبرم را نگاه کن

جلو رفتم و دیدن ته قبرش سوراخ است

گفت:وقتی مرا داخل قبر گذاشتند ، قبر چنان مرا فشار داد که تمام روغن من گرفته شد و رفت در این سوراخ.

اگر سوراخ تنگ نبود ، روغنها را نشانت می دادم    منبع: کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام صفحه ۱۰۱ [با تلخیص]

شبی که احتمال قدر بودنش بیشتر است!

(به بهانه نزدیکی به شب ۲۳ ماه رمضان)

9

حضرت علی علیه السلام می فرمایند :

پیامبر خدا در دهه آخر رمضان ، بستر خود را جمع می کرد و کمرش را می بست و شب بیست و سوم ، خانواده خود را بیدار می کرد و در آن شب ، به صورت خفتگان ، آب می پاشید و فاطمه سلام الله علیها نیز نمی گذاشت کسی از اهل خانه در شب بیست و سوم بخوابد و خواب آنان را با کم خوردن درمان می کرد و از روز برای شب ، آماده می شد و می فرمود : « محروم ، کسی است که از خیر آن بی بهره بماند »

[مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ جلد‏۷ ؛صفحه   ۴۷۰ ]

راوى گفت: از امام باقر علیه السّلام شنیدم مى‏فرمود: جُهَنى پیش رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله آمد و گفت:

یا رسول اللَّه، من شترها، گوسفندها و غلامانى دارم، مى‏خواهم دستور بفرمایید شبى در ماه مبارک رمضان داخل مدینه شوم و در نماز جماعت شما حضور یابم، حضرت او را نزدیکتر فراخواند در گوشى با او حرف زد. جهنى شب بیست و سوم [ماه مبارک رمضان‏] با شتران، گوسفندان و غلامان و زن و فرزندان داخل مدینه مى‏شد صبحگاهان از مدینه خارج مى‏شد و به محل خود مى‏رفت، اسم جهنى عبد الرحمن بن انیس انصارى است

[ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛  جلد ‏۷؛ صفحه   ۴۷۰]

عَنْ جَمِیلٍ وَ هِشَامٍ وَ حَفْصٍ قَالُوا مَرِضَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَرَضاً شَدِیداً فَلَمَّا کَانَلَیْلَهُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ أَمَرَ مَوَالِیَهُ فَحَمَلُوهُ إِلَى الْمَسْجِدِ فَکَانَ فِیهِ لَیْلَتَهُ.

به نقل از جمیل و هشام و حفض : امام صادق علیه السلام به سختی بیمار شد . چون شب بیست و سوم فرا رسید ،  به غلامان خود دستور داد او را به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود

[ بحار الأنوار؛ جلد  ‏۹۵ ؛صفحه  ۱۶۹ ]

و در پایان مرحوم علامه مجلسی می گوید:

اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم ، شب قدر است

منبع : زاد المعاد؛ صفحه ۱۸۷

رزق حلال “۲”

25

مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِی شِرَاءٍ أَوْ بَیْعٍ فَلَیْسَ مِنَّا وَ یُحْشَرُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَعَ الْیَهُودِ لِأَنَّهُمْ أَغَشُّ الْخَلْقِ لِلْمُسْلِمِین

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 هر کس مسلمانى را در خرید یا فروش فریب دهد، از ما (مسلمانان) نیست و روز قیامت، با یهودیان محشور خواهد شد، زیرا یهودیان نسبت به مسلمانان از همه فریبکارترند   [من لا یحضره الفقیه، ج‏۴، ص: ۱۴]

یکی دیگر از معاملات حرام و نیز یکی از عوامل کم شدن روزی؛ غش در معامله (کلاه سر دیگران گذاشتن) است

داستانک:

مرحوم شیخ عبدالحسین خوانساری گفت:

عطاری مشهور در کربلا بود. مریض شد و جمیع اجناس دکان و اثاث خانه منزل خود را به جهت معالجه فروخت؛ اما ثمر نکرد و جمیع اطبا از او اظهار ناامیدی کردند.

مرحوم حاج شیخ گفت: یک روز به عیادش رفتم، او بسیار بد حال بود و به پسرش می گفت: اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بیاور برای خانه مصرف کن تا به خوب شدن یا مردن راحت شوم !

گفتم: این چه حرفی است میزنی؟!

آهی کشید و گفت: من سرمایه زیادی داشتم و جهت پولدار شدن من این بود که یک سال مرضی در کربلا شایع شد که پزشکان علاج آن را منحصر به آبلیموی شیرازی دانستند، آب لیمو گران و کمیاب شد. نفسم به من گفت: قدری آب لیمو داری، چیز دیگری به آن اضافه کن و به قیمت آب لیموی خالص بفروش تا پولدار شوی. همین کار را کردم و آب لیمو در کربلا منحصر به دکان من شد و سرمایه زیادی به دست آوردم تا جایی که در صنف خودم به «پدر پولهای هزار هزاری» مشهور شدم.

مدتی نگذشت که به این بیماری مبتلا شدم، هر چه داشتم برای معالجه فروختم، اما فایده نکرد، فقط همین متاع مانده بود که گفتم این را بفروشند یا خوب می شوم یا می میرم و از این بیماری خلاص می شوم.

[تجارت بهشت صفحه ۲۹ به نقل از کتاب آیین تجارت از دیدگاه اسلام صفحه ۱۳۹-۱۴۰]

دلداری به امام!

(به بهانه سالروز ارتحال حضرت امام خمینی )

11605_66518یکی از ویژگیهای بارز حضرت امام خمینی رحمت الله علیه عدم دلبستگی به دنیا بود

خود حضرت امام که بارها روایتِ : حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَه را برای مردم خوانده بودند . خود عامل واقعی به این حدیث نبوی هستند . و ذره ای عشق به دنیا در وجود ایشان پیدا نمی شود

داستانک:

روحیه امام تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه حیات هیچ تغییری نکرد و همان طور که آن روز حرف می‌زدند، در مقابل مرگ نیز همان طور بسیار عادی برخورد می‌کردند. یکی از بستگان به ایشان گفته بود که چیزی نیست و حال شما خوب خواهد شد. گفتند: نه آمدنش چیزی هست و نه رفتنش چیزی هست و نه مرگش چیزی هست. هیچ کدام از اینها چیزی نیست.

نقل از : حجت الاسلام و المسلمین امام جمارانی

منبع :‌ کتاب زندگی به سبک روح الله

 

نظافت مسجد

 (به بهانه دهه آخر شعبان ، دهه تکریم و غباروبی مساجد)

1069345_184امام رضا علیه السّلام فرمود:

إنَّ الْجَنَّهَ وَ الْحُورَ لَتَشْتاقُ إلی مَنْ یَکْسَحُ الْمَسْجِدَ، اَوْ یَأخُذُ مِنْهُ الْقَذی؛

بهشت و حوریان بهشتی مشتاق کسی هستند که مسجد را تمیز نماید، و یا آلودگی های آن را بگیرد

[مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۳، ص: ۳۸۵]

داستانک:

در صدر اسلام، مسجد مدینه هرچند از امکانات و پیرایه ها تهی بوده و به طور کاملا ساده بنا گردیده بود، اما با این همه تاریخ از وجود زن مسلمان سیاهپوستی بنام «محجنه»(ام محجن) خبر می دهد، که مسئولیت نظافت مسجد پیامبر را عهده دار بوده است.

زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله می بیند از محجنه خبری نیست از حال او جویا می شود، اصحاب خبر مرگ او را می دهند. حضرت با لحن اعتراض آمیزی می فرمایند: چرا به من اطلاع نداده اید؟

بلافاصله در سر مزار وی حضور یافته و برایش نماز می خوانند و می فرمایند که اینک او را در بهشت می بینم    

[ابن أثیر، ج۶، ص ٢۶٣ و إبن حجر عسقلانی، ج ٨، ص ٣١۴]

سنگی که بعد از ۱۳ هزار سال به پایان جهنم رسید!

4 از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود:

روزی جبرئیل امین برای ادای وحی به نزد من آمد.

هنوز تمامش را نخوانده بود که ناگهان آوازی سخت و صدایی هولناک به گوش رسید؛ به گونه ای که چهره  فرشته وحی تغییر کرد.

پرسیدم این چه صدایی بود؟

گفت:ای پیامبر! خدای تبارک و تعالی در دوزخ چاهی قرار داده،سنگ سیاهی در آن انداختند،اکنون بعد از سیزده هزار سال آن سنگ به ته چاه رسید.

پرسیدم:آن چاه جایگاه چه کسانی است؟

 گفت:

« جایگاه بی نمازان و شرابخواران»  [اسرار الصلاه شیخ عبدالحسین تهرانی؛ صفحه : ۳۱]

**منبرک**