ژانویه 19, 2020
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), سیاسی, منبرک های روایی
615
یکی از مصادیق اخلاقمداری، نگاه پدرانه به دیگران است. اگر شخصی در انتخابات رأی آورد، باید همهی مردم را مثل فرزندان و خانوادهی خویش ببیند؛ باید اخلاق را رعایت کند و برای انتقامگیری بر سر کار نیاید.
از مصادیق بیاخلاقی این است که انسان برای رسیدن به قدرت، کار غیراخلاقی انجام بدهد، مثلاً به رقبای انتخاباتی و یا مخالفین خود توهین کند. یکی دیگر از مصادیق اخلاق، پذیرش حق است. به عنوان مثال، شخصی که در انتخابات رأی نمیآورد، باید این را بپذیرد، نه آنکه در مقابل نظام بایستد و مانند بازندگانِ انتخابات سال ۱۳۸۸، اردوکشی خیابانی کند! این، اوج بیاخلاقی است.
پرونده ویژه کاندیدای اصلح در سایت سعداء – از اینجا
مطالب کاندیدای اصلح در سایت منبرک به صورت روزانه – از اینجا
نوامبر 10, 2018
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), داستانی, سیره بزرگان, قرآنی, ماه ذی القعده, ماه صفر, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
4,714
(به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام )
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى
ادامه نوشته »
نوامبر 9, 2018
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), داستانی, ماه ذی القعده, ماه صفر, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
3,659
( به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام )
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى …
… ۲٫ وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ؛ فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ
ادامه نوشته »
نوامبر 7, 2018
اخلاقی, اعتقادی, امام رضا(علیه السلام), تابلو اعلانات, داستانی, ماه صفر, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
3,631
جهت چاپ پوستر باکیفیت بسیار بالا روی تصویر کلیک نمایید
( این تصویر را میتوانید در سایز ۴۰۰ * ۱۰۰ سانتی متر و یا کوچکتر مانند ۳۰۰ *۷۵ و یا ۲۰۰ *۵۰ چاپ نمایید)
توجه : این متون در برگه های ” ابر و باد” یا “تذهیب” متناسب برای ایام ولادت یا شهادت امام رضا علیه السلامجهت نصب در مسجد ، پایگاه بسیج ، دانشگاه ، اداره و یا … می باشد.
***
پدرشان میگفتند:”زیارت رضا مثل زیارت خداست در عرش.”
خودشان میگفتند:”سه موقع میآیم سراغ تان. اول: نامه های اعمال را که میدهند.
دوم : پل صراط.
سوم: پای حساب کتاب.”
پسرشان میگفتند:” از طرف خدا ضمانت میکنم بهشت را برای زائر با معرفت پدرم.”
برای مطالعه ادامه داستان ها به ادامه مطلب بروید.
ادامه نوشته »
جولای 6, 2017
امام رضا(علیه السلام), داستانی, ماه شوال, مناسبت های قمری, مناسبتی
4,459
(به مناسبت ۱۲ شوال سالروز ارتحال شیخ بهایی)
۱۲ شوال سالروز ارتحال شیخ بهایی یکی از دانشمندان بزرگ ایران است.
ایشان معماری کلی حرم امام رضا علیه السلام را با ظرافت زیادی انجام داده اند؛ به طوری که در آن دوران با امکانات کم گلدسته ها را طوری طراحی کرده اند که از هر طرف گنبد در وسط قرار بگیرد.
داستانک:
شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام میشده است. قبل از آن که ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی پیش میآید.
شیخ سفارش های لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش می کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس).
سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر میمانند، هنگامی که از سفر باز می گردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند.
شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میکند: «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟» مسئول ساخت عرض میکند: ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع تر به پایان برسد.
شیخ بهایی(قدس سره) همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند. تولیت حرم نقل میکند: چند شب پی در پی آقا امام رضا علیه السلام به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد میتواند بیاید.»
شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت ضریح میرود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری میشود. ایشان چنین تعریف میکند: من میخواستم یکی از طلسم ها را به صورت کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمیتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
دیدم همه جا در صحن و سرایت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید
بعضی ها می گویند ما گنهکاریم، رویمان نمی شود حرم برویم. اما امام رضا علیه السلام طبیب است. آدم سالم که پیش طبیب نمی رود. این ما هستیم که مریض گناهیم و باید به نزد طبیب برویم.
می 23, 2017
امام رضا(علیه السلام), ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,605
(به بهانه نزدیکی به انتهای ماه شعبان)
اباصلت هروى روایت کرده است که:
در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا علیه السلام رفتم.
حضرت فرمود که : اى ابو الصلت اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آنچه از این ماه مانده است،
تقصیرهایى را که در ایام گذشته این ماه کردهاى
و بر تو باد که رو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن
و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا
و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى
و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى
و مگذار گناهى را که مىکردهاى مگر آنکه ترک کنى
و از خدا بترس و توکل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکل کند خدا بس است او را
و بسیار بخوان در بقیه این ماه این دعا را
«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ»؛
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته، ما را نیامرزیده اى، در آن قسمت که از این ماه مانده، ما را بیامرز.
آنگاه امام فرمودند: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان بنده های بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنم آزاد خواهد کرد.
منبع : مفاتیح الجنان، اعمال آخر شعبان.
این چند روز باقیمانده از ماه شعبان، را قدر بدانیم.
آگوست 17, 2016
امام رضا(علیه السلام), داستانی, دفاع مقدس, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
1,420
داستانک:
محمد، پیش از هر عملیات، برای نیروهای گردان یا رسول الله(ص)، گوسفندی قربانی میکرد. عملیات هم که تمام میشد، از خود جبهه، یکراست به پابوسی آقا امام رضا(ع) میرفت، زیارتی میکرد و برمیگشت آمل. عاشق و دلداهی آقا علیبن موسیالرضا(ع) بود. مدتی در جوار آقا میماند و دوباره عازم جبهه میشد.
زمستان سال ۶۲ برای محمد تیموری، اتفاقی افتاد که دیگر نتوانست، به پابوسی آقا امام رضا(ع) برود و این بار، دست خالی به خانه بازگشت. هنوز چند روزی از مرخصیاش نگذشته بود که حاج «حسین بصیر» خبری از او گرفت. … حاجبصیر به محمد گفت: «دارم راهی جبهه میشوم. انشاءالله عملیاتی در پیش است.»
محمد که دلش تمام وقت توی جبهه بود، دست حاجبصیر را بوسید و گفت: «تنهایی شرط رفاقت نیست، باهم میرویم.»
… مادر را بوسید و گفت: «مادر! اجازه بده، این بار را با حاجحسین بروم جبهه. انشاءالله وقتی برگشتم، میبرمت به پابوسی امام رضا(ع). این حاج بصیر هم ضامن.»
حاجی لبخندی زد و مادر هم قبول کرد.
محمد دست مادر را بوسید و گفت: «سرم برود، قولی که میدهم نمیرود مادر.»
مادر راضی شد و محمد با حاجحسین عازم جبهه شد. گذشت و مدتی بعد، عملیات «بدر» آغاز شد، اما پس از پایان عملیات، محمد نتوانست به مرخصی برود و به قولی که به مادرش داده بود، عمل کند.
محمد در بیستوسوم اسفند ۶۲ در عملیات بدر شهید شد و پیکرش در معراج الشهدای اهواز، بدون هماهنگی یکراست به مشهد رفت. ازطرفی هم، خبر شهادت محمد تأیید شده بود، اما پیکرش نبود. هیچکس نمیدانست چه اتفاقی افتاده و محمد، مفقود اعلام شد.
شهدا را در حرم امام رضا(ع) طواف میدادند و محمد هم توی تابوت، مهمان آقا امام رضا(ع) بود. همانجا حاجآقا «ابراهیمی»، روحانی آملی و از بستگان محمد، نام «محمد تیموری» را روی تابوت دیده بود، اما فکرش را نمیکرد که این محمد، همان همشهری و فامیل خودش باشد. حتی ذرهای هم شک نکرده بود. بعد از طواف و تشییع جنازه، تابوت محمد به معراج شهدای مشهد رفته بود.
چند روز پس از این اتفاق، حاجآقا ابراهیمی به آمل بازگشت و متوجه شد که محمد تیموری در عملیات بدر شهید و جسدش مفقود شده است. سریع به منزل شهید تیموری رفت و قصهی طواف تابوتی به نام محمد تیموری را تعریف کرد.
مادر محمد با خانوادهاش همراه با حاجآقا ابراهیمی یکراست به مشهد رفتند. همانطور که محمد به مادرش قول داده بود، مادر نیز به پابوس آقا علیبن موسیالرضا(ع) رفت. سپس برای شناسایی پسرش به معراج شهدا رفت. مادر وقتی پیکر محمد را دید، گفت: «این محمد من است، خودش است. آمده مشهد تا به عهدی که با مادرش بسته، وفا کند.»
بعد هم با پیکر محمد به آمل برگشتند.
شهید «محمد تیموری» فرمانده گردان «یا رسولالله(ص)» لشکر ویژه خطشکن «۲۵ کربلا»، روز ۱۲ فروردین ۶۳، در مراسم باشکوهی در آمل تشییع و به خاک سپرده شد.
[کتاب کبوتران حرم صفحه ۵۴]
آگوست 16, 2016
اخلاقی, اعتقادی, امام رضا(علیه السلام), گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,936
(به بهانه میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام)
وَ رُوِیَ أَنَّهُ کَانَ فِی الْکَنْزِ الَّذِی حَفِظَهُ اللَّهُ تَعَالَى لِلْغُلَامَیْنِ مَکْتُوبٌ
عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کَیْفَ یَفْرَحُ وَ یَضْحَکُ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْحِسَابِ کَیْفَ یُذْنِبُ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ کَیْفَ یَحْزَنُ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ عَرَفَ الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا بِأَهْلِهَا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ عَلَیْهَا
امام رضا علیه السلام می فرمایند:
در آن گنجى که خدا براى دو کودک یتیم حفظ و نگهدارى می کرد (که در داستان حضرت موسی و حضرت خضر در سوره کهف آیات ۶۰ تا ۸۲ آمده است)نوشته بود:
۱٫ در شگفتم از کسى که یقین به مرگ دارد چطور می خندد و شادمان است،
۲٫ در شگفتم از کسى که یقین به قیامت دارد چطور معصیت می کند،
۳٫ در شگفتم از کسى که یقین به مقدرات الهى دارد چرا غمگین و افسرده خاطر است،
۴٫ در شگفتم از کسى که دنیا و دگرگونى او را میداند چطور مطمئن به آن میباشد
[إرشاد القلوب إلى الصواب ؛ جلد ۱؛صفحه ۱۱۳ الباب الحادی و الثلاثون فی الحزن و فضله …..]
آگوست 8, 2016
امام رضا(علیه السلام), ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,427
(به بهانه روز ۲۵ ذی القعده، روز دحوالارض)
در مطلب قبل، درباره ی ثواب بسیار زیاد و ممتاز روزه در روز دحوالارض ، بحث شد، و بیان شد روزه در روز دحوالارض از روزه تمام عمر بیشتر است
اما نکته اینجاست که با وجود اینکه روزه در روز دحوالارض معادل روزه در تمام عمر است و بلکه بیشتر، اما عمل دیگری وجود دارد که شاید ثوابش از روزه و شب زنده داری در دحوالارض بیشتر است و ما از آن غافل مانده ایم
شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان ، در اعمال روز دحوالارض در آخرین خط این اعمال می نویسد:
« و بدان که میر داماد رحمه الله در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض فرموده که زیارت حضرت امام رضا علیه السلام در این روز افضل اعمال مستحبه و آکد آداب مسنونه است »
[ مفاتیح الجنان – اعمال ماه ذی القعده]
آگوست 4, 2016
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), امام صادق(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, فایل صوتی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,941
(به بهانه میلاد کریمه اهل بیت، حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر )
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مِنْ یُمْنِ الْمَرْأَهِ أَنْ یَکُونَ بِکْرُهَا جَارِیَهً یَعْنِی أَوَّلَ وَلَدِهَا.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: ازخوش قدمى زن آن است که، اولین فرزندى را که مىزاید، دختر باشد. [بحارالانوار جلد ۱۰۱ صفحه۹۸]
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُّ مِنْهُ عَلَى الذُّکُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ یُدْخِلُ فَرْحَهً عَلَى امْرَأَهٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَهٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ.
از امام رضا علیه السلام نقل شده است که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
رأفت و رحمت خدا بر دختر بیش از پسر است و مردى نیست که زنى از محارم خویش را شاد سازد مگر اینکه خداوند در قیامت وى را شادمان خواهد کرد. [وسائل الشیعه، ج۲۱، ص: ۳۶۷]
پیامبر مکرم اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:
هر که از بازار چیزى براى خانه بخرد و براى عیالش ببرد، چنانست که براى مستمندان صدقه برده است، و اول به دختران و زنان بدهد، که هر کس دخترش را خوشحال کند چنانست که بردهاى از خاندان اسماعیل آزاد کرده… [وسائل الشیعه، ج۲۱، ص: ۵۱۴]
داستانک:
امام صادق علیه السّلام فرمود:
مردى بر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم وارد شد و به شخصى که نزد آن حضرت نشسته بود خبر داد که خداوند فرزندى به تو عطا فرمود، ناگهان رنگ مرد تغییر کرد و دگرگونى در رخسارش ظاهر گشت،
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: تو را چه شد؟ عرض کرد: خیر است،
فرمود: بگو چه شده؟ گفت: از خانه که بیرون آمدم زوجهام درد زایمان داشت اکنون خبر آوردهاند که دختر زائیده (یعنى از این جهت که دختر است ناراحت شده ام)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: سنگینی اش بر زمین است، و زیر سایه آسمان خدا زندگى خواهد کرد، و روزیش را خداوند خواهد رسانید، و او گلی خوشبوست که آن را میبوئى. الْأَرْضُ تُقِلُّهَا وَ السَّمَاءُ تُظِلُّهَا وَ اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ هِیَ رَیْحَانَهٌ تَشَمُّهَا [بحارالانوار جلد ۱۰۱ صفحه۹۱]
ژوئن 2, 2016
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, ماه رمضان, ماه شعبان, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,471
(به بهانه دهه آخر شعبان ، دهه تکریم و غباروبی مساجد)
امام رضا علیه السّلام فرمود:
إنَّ الْجَنَّهَ وَ الْحُورَ لَتَشْتاقُ إلی مَنْ یَکْسَحُ الْمَسْجِدَ، اَوْ یَأخُذُ مِنْهُ الْقَذی؛
بهشت و حوریان بهشتی مشتاق کسی هستند که مسجد را تمیز نماید، و یا آلودگی های آن را بگیرد
[مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص: ۳۸۵]
داستانک:
در صدر اسلام، مسجد مدینه هرچند از امکانات و پیرایه ها تهی بوده و به طور کاملا ساده بنا گردیده بود، اما با این همه تاریخ از وجود زن مسلمان سیاهپوستی بنام «محجنه»(ام محجن) خبر می دهد، که مسئولیت نظافت مسجد پیامبر را عهده دار بوده است.
زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله می بیند از محجنه خبری نیست از حال او جویا می شود، اصحاب خبر مرگ او را می دهند. حضرت با لحن اعتراض آمیزی می فرمایند: چرا به من اطلاع نداده اید؟
بلافاصله در سر مزار وی حضور یافته و برایش نماز می خوانند و می فرمایند که اینک او را در بهشت می بینم
[ابن أثیر، ج۶، ص ٢۶٣ و إبن حجر عسقلانی، ج ٨، ص ٣١۴]
آوریل 2, 2016
اخلاقی, اعتقادی, امام رضا(علیه السلام), گنجینه pdf منبرک ها, منبرک های روایی
2,418
کتاب کافی مهمترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است.
این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقه الاسلام کلینی است
کلینی به جهت ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأه روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است
کافی در کلام بزرگان
شیخ مفید از بزرگترین علمای تاریخ شیعه میگوید: این کتاب، از برترین کتب شیعه است که دارای فائدههای بسیار میباشد [تصحیح الاعتقادات الامامیه،شیخ مفید، ص۷۰]
شهید اول آن را کتابی در زمینه حدیث معرفی میکند که امامیه مانند آن را نیاورده است[کلینی، الکافی، ج ۱، ص۲۷]
محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول مینویسد: کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه(امامیه) است [مرآه العقول، مجلسی، ج۱، ص۳]
آقا بزرگ تهرانی کتابشناس و فقیه کبیر ، میگوید: کافی کتابی است که در نقل حدیث از اهل بیت(ع)، مانند آن نوشته نشده است [الذریعه،آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۷، ص۲۴۵]
آیت الله خویی از قول استادش میرزا محمدحسین نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده است [خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص۹۹]
یکی از روایات کتاب شریف کافی
محمد بن زید طبرى گوید: مردى از بازرگانان فارس که از پیروان امام رضا (علیه السلام) بود، به آن حضرت نامهاى نوشت و در باره خمس، اجازه خواست، در پاسخ او نوشت که:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به راستى خدا واسع است و کریم، بر هر کارى ضامن ثواب است و بر تنگ نظرى غم و اندوه، هیچ مالى حلال نیست مگر از راهى که خدایش حلال کرده است و به راستى، خمس کمک ما است بر دین ما و بر عیالات ما و بر دوستان ما و وسیله بذل و بخشش ما است و حفظ آبروى ما از کسى که از او بیم داریم، آن را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم نسازید تا آنجا که مىتوانید، زیرا پرداخت خمس، کلید روزى شما است و مایه پاک شدن گناهان شما و ذخیرهاى است که براى روز بىنوائى خود پس انداز کنید، مسلمان کسى است که براى خدا بدان چه او را عهدهدار کرده وفا کند و بر عهده خود بپاید، مسلمان نیست کسى که به زبان پذیرا است و به دل مخالف است، و السلام
[اصول کافى-ترجمه کمرهاى جلد ۳ صفحه ۶۳۳ ]
پس به فرموده امام رضا علیه السلام خمس برای خود انسان ۴ فایده دارد
- باعث دعای امام برای انسان می شود
- با پرداخت خمس ؛ روزی انسان تضمین می شود
- باعث پاک شدن گناهان است
- ذخیره برای قیامت است
نوامبر 24, 2015
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, گنجینه pdf منبرک ها, منبرک های روایی
2,514
من کلام النبیّ صلّى اللّه علیه و آله:
ثلاثه یبغضها اللّه: …۳٫ و کثره الطّعام.
سه چیز را خدا دشمن دارد: … ۳٫ پرخوری
[تحریر المواعظ العددیه [آیه الله مشکینی] – الفصل الثالث – صفحه ۲۵۳ ]
داستانک :
حضرت رضا (علیه السلام) مىفرمایند:
ابلیس از زمان آدم تا دوره ی عیسى بن مریم پیوسته نزد پیامبران رفت و آمد مىکرد . او بیشترین آزار و ستم را در حق یحیى بن زکریا اعمال داشت .
روزى حضرت یحیى ؛ ابلیس را مشاهده کرد … یحیى از ابلیس پرسید آیا تا بحال بر من چیره گشته اى؟
شیطان پاسخ داد: خیر اما در تو خصلتى وجود دارد که گاه باعث مىگردد نتوانى نمازت را بطور کامل بپا دارى و شبها را به زندهدارى مشغول گردى و آن صفت پرخورى است .
یحیى از همان جا با خداوند عهد کرد که دیگر هرگز با شکم سیر از طعام نخوابد تا به دیدار خداوند نائل آید. شیطان نیز عهد کرد هرگز انسانى را نصیحت نکند [ داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم، صفحه : ۵۶۵]
روایت به صورت کامل ( هر۳ مورد با هم)
آگوست 26, 2015
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), داستان های علما, داستانی, سیره بزرگان, فایل صوتی, كليپ صوتي, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
5,376
داستانک:(فوق العاده)
حضرت آیت الله مرعشی نجفی می فرمودند:
چند شب بعد از ارتحال آیت الله شیخ مرتضی حائری، او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن
طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟ !
پرسیدم: آقای حائری، اوضاع تان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه،انگار که از گذشته ای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن… همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند… بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم .
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می آید. صداهایی رعب آور و وحشت افزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست می کرد.
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بی انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست، به من نزدیک می شدند.
تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می کشید و مانع از آن می شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می زدند و مرا به یکدیگر نشان می دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمی آمد. تنها دهانم باز و بسته می شد و داشت نفسم بند می آمد. بدجوری احساس بی کسی غربت کردم . در دل گفتم :خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم ….
همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند . بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید؟
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود؛ ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد…
[کرامات امام رضا علیه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه ۹۲]
کلیپ صوتی این مطلب [مدت ۳ دقیقه و ۳۸ ثانیه]
آگوست 25, 2015
اخلاقی, امام رضا(علیه السلام), داستانی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,803
(به بهانه میلاد باسعادت امام رضا علیه السلام)
داستانک:
یکی از ادیانی که نامش در قرآن آمده «صابئین» است که به حضرت یحیی گرایش دارند. ضمناً برای ستارگان تأثیری قائلند و نماز و مراسم ویژه ای دارند
این فرقه رهبری بسیار دانشمند ولی مغرور داشتند به نام عمران، که بارها با امام رضا علیه السلام گفتگو میکرد ولی زیر بار نمی رفت. در یکی از جلسات امام رضا علیه السلام استدلالی کرد که او تسلیم شد و گفت:
یَا سَیِّدِی لَا تَقْطَعْ عَلَیَّ مَسْأَلَتِی فَقَدْ رَقَّ قَلْبِ
حالا روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم ولی ناگهان صدای اذان بلند شد.
امام رضا علیه السلام جلسه را ترک کرد. مردم گفتند: فرصت حساسی است، چنین فرصتی پیش نمیآید.
امام رضا علیه السلام فرمود: اول نماز!
او که این تعهد را از امام دید علاقهاش بیشتر شد.امام بعد از نماز گفت و گویش را تکمیل کرد و او ایمان آورد.
[اصل روایت عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص: ۱۷۲ به نقل از یکصد و چهارده نکته دربارهی نماز (محسن قرائتی)، ص ۲۱٫]