خانه / منبرک های روایی (صفحه 17)

منبرک های روایی

در این بخش منبرک های روایی را می توانید ببینید.

پاسخی عجیب به موضوع علم بهتر است یا ثروت

در اربعین جار اللّه علّامه مسطور است که چون حدیث: «انا مدینه العلم و على بابها » به گوش بعضى از خوارج رسید، از راه حسد هیجده نفر از عالمان ایشان پیش امیر المؤمنین آمده گفتند: یا على، ما هرکدام از تو یک سؤال مى‏کنیم؛ اگر جواب هرکدام از ما جداجدا دادى، پس مى‏دانیم که تو به تحقیق در مدینه علم رسولى. امیر المؤمنین گفت: بپرسید آنچه به خاطر دارید. پس یکى پیش آمده سؤال نمود که علم بهتر است یا مال؟ فرمود: علم بهتر است. گفت: به چه دلیل؟ فرمود: به درستى که علم میراث پیغمبر است و مال میراث قارون و هامان و فرعون. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که مال را تو نگهبانى و علم نگهبان توست. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که صاحب مال را دشمن بسیار است و صاحب علم را دوست. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که به تصرّف کم شود و علم به تصرّف زیاده. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که صاحب مال را بخیل خوانند و صاحب علم را کریم. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که مال را از دزد باید محافظت کرد و علم را حاجت به محافظت نیست. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که از صاحب مال فردا حساب بطلبند و از صاحب علم نه دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که مال به طول زمان کهنه مى‏شود و علم نه. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که از علم دل روشن مى‏شود، از حبّ مال سیاه. دیگرى پرسید، فرمود: علم بهتر است از مال؛ زیرا که صاحب مال همچو فرعون دعوى خدایى کند و صاحب علم گوید: «ما عبدناک حقّ عبادتک و بعد از اداى جواب سؤالات فرمود: به خدایى که جان على بن ابى طالب در قبضه قدرت اوست، اگر شما سؤال کنید تا مادامى که من زنده باشم، هر آینه جواب غیر مکرّر دهم. چون آن خوارج این‏چنین علم و دانایى از امیر المؤمنین- کرّم اللّه وجهه- مشاهده کردند، هیجده نفر با جمعى از تابعان خود زبان به استغفار گشاده، تائب و مؤمن شدند مناقب مرتضوى، کشفى ؛ صفحه:۲۶۲

ادامه نوشته »

فرق بین حیوانات تخم گذار و بچه زا

داستانک: چند سال پیش ، جراید آمریکا اعلام کردند که هر کس فرق عمومی بین حیواناتی را که تخم می گذارند و حیواناتی که بچه می آورند (بطوری که هر گاه به حیوانی که قبلاً او را ندیده ، تا نگاه کند از همین فرق و امتیاز ، درک کند که آن حیوان تخم گذار است یا بچه را ) برای ما بنویسد ، فلان و فلان مبلغ جایزه دارد در این باره دانشمندان و متفکران ، وقتها صرف کردند ، اندیشه ها نمودند ، آزمایشها و تفحصهای عمیقی کردند ولی نتیجه ای نگرفتند تا آنکه یک دانشجو از دانشگاه «الازهر » مصربرای آمریکا این مطلب را نوشت : « شیعیان که یکی از فرق مسلمانان هستند ، امامی دارند به نام «جعفر بن محمد الصادق » که معارف خود را از این امام گرفته اند . این فرقه ، دانشمند بزرگی دارند بنام « مجلسی » در کتاب خود که بحارالانوار نام دارد نقل می کند که: امام صادق ( ع )به باغی آمد ، دید زنی حیواناتی را ورانداز و مورد نظر قرار داده و در این باره در صدد حل معمایی است . حضرت به او فرمود : برای چه منظور در حال تفحص و کنجکاوی هستی؟ آن زن در جواب عرض کرد : پیرامون این موضوع کنجکاوی می کنم که کدام یک از حیوانات تخم می گذارند و کدام بچه می زایند . آیا بین این دو نوع حیوان علامتی هست که بوسیله آن آنها را بشناسم ؟ امام صادق ( ع ) فرمود : آن حیواناتی که گوش آنها به سرشان چسبیده یا به عبارت دیگر لاله و گوشت برآمده در اطراف گوش آنها نیست ، تخم گذارند و آنهایی که گوششان برسرشان نچسبیده، باردار می شوند و بچه می زایند این دانشجو همین مطلب را در نامه ای نرشت و به آمریکا فرستاد .دانشمندان آمریکایی پس از دقت ، درک کردند که او جواب کاملاًدرستی نوشته است و به او جایزه معهود را دادند        [پندهایی از تاریخ ، محمد محمدی اشتهاردی ، ص ۱۹۳] متن روایت : لیس شیءٌ یغیبُ اُذُناه اِلّا و هو یبیض و لیس شیءٌ یظهر اُذناه الا و هُو یلد هیچ حیوانی گوشش غایب نشد مگر تخم گذار بود و هیچ حیوانی گوشش نمایان نشد مگر به جهت بچه زایی سفینه البحار جلد ۳ صفحه ۲۵۷

ادامه نوشته »

بیشترین دعایی که آیت الله بهجت توصیه می فرمودند چه دعایی است

جهت نیاز به تصویر باکیفیت ، روی عکس کلیک نمایید داستانک ۱: در کتاب برگى از دفتر آفتاب آمده است: زمانی که نابغه قرن؛ سید محمد حسین طباطبایی ؛حافظ معروف قرآن در ۳ سالگی؛ از آیت الله بهجت سفارش دعا کرد، آقا فرمودند: «این دعایى را که مىخوانم شما و هر کس که خواهان تحفّظ است در هر صبح و شب سه مرتبه بخواند، سپس در حالى که روى سر محمّد حسین دست مىکشیدند این دعا را خواندند که : … داستانک۲: آیت الله ری شهری در کتاب زمزم عرفان صفحه ۳۰۳ می فرمایند: یکی از دعاهایی که آیت الله بهجت بسیار سفارش می فرمود … دکتر احمدی نژاد؛ رییس جمهور وقت ؛ در اولین دیدارش با آیت الله بهجت در خواست دعا می کند و آیت الله بهجت می فرمایند: این دعا را زیاد بخوانید که … و آن دعا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَا تَدَعْ أَنْ تَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَمْسَیْتَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَهِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ فَإِنَّ أَبِی ع کَانَ یَقُولُ هَذَا مِنَ الدُّعَاءِ الْمَخْزُونِ. از امام صادق (علیه السلام) فرمود: این دعا را فراموش نکن که سه بار در آغاز صبح و سه بار در آغاز شب بخوانى زیرا پدرم مى‏فرمود: این از دعاهای گنجینه است( و نااهلان به آن دسترسی ندارند)         الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص: ۵۳۴

ادامه نوشته »

عملی بعد از سجده شکر

در مطلب قبل به چگونگی سجده شکر اشاره شد و کلامی از خداوند به حضرت موسی بیان شد ، حال روایت دیگری مشابه همان روایت با اندکی تغییر و مفصل تر. روایت : عملی بعد از سجده شکر امام صادق علیه السلام می فرمایند: خداوند به موسى وحى کرد: اى موسى، آیا مى‏دانى که چرا تو را از میان خلقم انتخاب کردم تا با تو حرف بزنم؟ موسى گفت: نه خداوندا. خداوند فرمود: من در همه روى زمین از تو متواضع‏تر نسبت به خودم ندیدم. در این هنگام موسى سر به سجده گذاشت و دو قسمت رویش را به زمین مالید، براى ابراز تذلل به خداوند. پس خداوند به وى وحى فرمود: اى موسى، سرت را از خاک بردار و دستت را به روى زمین که سجده کرده‏اى بکش و با آنها صورتت و آنچه به بدنت می رسد رامسح کن. چون این کار دواى هر درد و آفت مى‏باشد [ وسائل الشیعه، جلد ‏۷، صفحه: ۱۴] داستانک: شخصی نامه ای به شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی می نویسد که: چه چیزی تعلیم می‌دهید که برای درمان درد قلب مفید باشد؟ شیخ حسنعلی، اینگونه پاسخ می دهد: نمازت را اول وقت بخوان و بعد از نماز، دستت را روی مهر بگذار و سه مرتبه، سوره توحید را بخوان و سه صلوات بفرست و بعد دستت را روی قلبت بگذار. [آثار و برکات نماز اول وقت، ص ۴۵٫و داستانهایی از نماز اول وقت، ص ۱۱۹ و ص ۱۲۰٫] پس یکی دیگر از اعمال بعد از نماز ؛ کشیدن دست به موضع سجده و بعد ، کشیدن آن به بدن است

ادامه نوشته »

چگونگی سجده شکر

روایت ۱ : اهمیت سجده شکر بعد از نماز قال مولانا الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها … فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ، کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَهُ دُعاءٌ وَتَسْبیحٌ سجده ى شکر، از لازم ترین و واجب ترین مستحبات الهى است … همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعاى بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است. (احتجاج، ج۲، ص۳۰۸ ; بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۶۱، ح۳ ; و وسائل الشیعه، ج۶، ص۴۹۰، ح۸۵۱۴) این حدیث شریف، قسمتى از پاسخ امام مهدى (علیه السلام) به سۆال هاى محمّد بن عبداللّه حمیرى است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکى از مستحبات، یعنى سجده ى شکر اشاره مى کند. روایت ۲ : جگونگی انجام سجده شکر خداوند به موسى علیه السّلام وحى کرد که اى موسى، آیا مى دانى از میان آفریده هایم چرا تو را به هم صحبتى ام برگزیدم؟ گفت: اى پروردگار من، به چه سبب ؟ پس خداوند تبارک و تعالى به او وحى کرد که اى موسى: من درون و برون بندگانم را وارسى کردم . پس هیچکس را نیافتم که خود را براى من بیش از تو خوار سازد، اى موسى، تو هرگاه نماز مى گزارى، گونه ات را بر خاک مى نهى.(یا بر زمین) [الکافی جلد ۲ صفحه ۱۲۳ حدیث ۷] داستانک: چه ذکری در سجده شکر بگوییم حضرت آیت الله کشمیری یکی از عرفای بزرگ ؛بعد از نماز سر را به سجده می گذاشت و سه مرتبه می گفت: الحمدلله; بعد گونه راست را بر مهر می گذاشت و سه بار می گفت: شکرا لله ; و سپس گونه چپ را بر مهر نهاد و سه مرتبه می گفت: استغفر الله .   از وی سؤال شد این چه سجده ای است؟ فرمود: «حضرت ابراهیم (علیه السلام) به [یاری] این سجده خلیلُ الله شد .» [کتاب روح و ریحان، صفحه ۱۰۷] انشاء الله در مطلب بعد به ادامه این بحث خواهیم پرداخت

ادامه نوشته »

شیعه ما نیست کسی که …

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ کَثِیراً مَا کُنْتُ أَسْمَعُ أَبِی یَقُولُ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ لَا تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِهِ فِی خُدُورِهِنَّ … امام موسى بن جعفر علیهما السّلام فرمود: بسیارى از مواقع از پدرم مى‏ شنیدم که مى‏فرمود: شیعه ما نیست کسى که سخن گفتنش با زنان پرده ‏نشین از روى پارسایى (یعنى همراه با اجتناب از گناه) نباشد … این نکته بسیار مهم است، که رئیس مذهب تشیع ، می فرماید شیعه ما نیست کسی که در صحبت با نامحرم دقت نداشته باشد ایشان در جای دیگری می فرمایند: وَ نَهَى أَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْأَهُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ کَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه‏ [من لا یحضره الفقیه؛جلد ‏۴ ؛صفحه ۶ ] پیامبر نهى فرمود که زن نزد غیر همسرش یا خویشان محرمش بیش از پنج کلمه صحبت کند ، آن هم در صورت ضرورت این روایت برای صحبت کردن معمولی بود ، خدا نکند کسی با نا محرم شوخی کند که در روایتی از پیامبر اسلام آمده است : هر کس با نامحرم شوخى کند، براى هر کلمه‏ا ى که در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مى‏کنند. [ثواب الاعمال وعقاب الاعمال -ترجمه انصارى،صفحه ۵۶۷ ] داستانک: یکی از راویان می‌گوید در کوفه به زنی قرآن می‌آموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیه‌السلام) شتافتم، امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: آن که (حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهره‌ام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن.   [منبع:بحار الأنوار ، جلد ‏۴۶، صفحه: ۲۴۷]

ادامه نوشته »

روزه ماه رجب

 (به بهانه ایام ماه رجب ) وَ مِنْهُ، عَنْ أَبِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ الرَّبِیعِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُعَاوِیَهَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَلِکٍ عَنْ ثَوْبَانَ قَالَ: کُنَّا مُحْدِقِینَ بِالنَّبِیِّ فِی مَقْبَرَهٍ فَوَقَفَ ثُمَّ مَرَّ ثُمَّ وَقَفَ ثُمَّ مَرَّ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا وُقُوفُکَ بَیْنَ هَؤُلَاءِ الْقُبُورِ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ بَکَیْنَا فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا ثَوْبَانُ هَؤُلَاءِ یُعَذَّبُونَ فِی قُبُورِهِمْ سَمِعْتُ أَنِینَهُمْ فَرَحِمْتُهُمْ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا هَؤُلَاءِ أَیَّامَ رَجَبٍ وَ قَامُوا فِیهَا مَا عُذِّبُوا فِی قُبُورِهِم‏ ثوبان یکی از یاران پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) می گوید :  با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن‌گاه فرمود:  ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند. منبع: بحارالانوار-جلد ۹۴ صفحه  ۴۹  امام رضا (علیه السلام) فرموده است: هر کس براى رغبت به ثواب و پاداش خداى عز و جل، روز اول ماه رجب را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب مى‏شود منبع: روضه الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى   صفحه ۶۲۸ با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۴ در مسجد گفته شد. جهت دریافت این منبرک برای نصب در تابلو اعلانات اینجا کلیک کنید.

ادامه نوشته »

نمازی بسیار با فضیلت، که شاید ۳ دقیقه ،بیشتر طول نکشد

(به بهانه ایام ماه رجب) ز حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت شده است که کسى که این نماز را بجا آورد حق تعالى دعاى او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید و آن نماز اینچنین است در هر شب از ماه رجب، دو رکعت نماز بجا آورد بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل یاایها الکافرون سه مرتبه و قل هو الله أحد یک مرتبه و چون سلام دهد دستها را بلند کند و بگوید” لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ آلِهِ“  و بکشد دستها را به صورت خود منبع: مفاتیح الجنان – اعمال ماه رجب – اعمال مشترکه – عمل هفدهم جهت دریافت این منبرک برای نصب در تابلو اعلانات اینجا کلیک کنید. با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۴ در مسجد گفته شدبا موضوع منبرکهای روایی فایل صوتی این منبرک را می توانید از طریق افزونه صوتی زیر بشنوید. (راهنمای نصب فلش؛ جهت پخش آنلاین صوت منبرک)

ادامه نوشته »

ثمره نفرین مادر

(به بهانه نزدیکی به روز مادر) وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً  [اسراء آیه ۲۳] و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! داستانک: از امام باقر(علیه السلام) روایت است که در بنی اسرائیل عابدی بود بنام جریح، که در صومعه خویش به عبادت مشغول بود. روزی مادرش در حالی که وی به نماز اشتغال داشت، وی را بخواند، و او مادر را پاسخ نداد ـ (در بعضی روایات آمده که اگر جریح فقیه می بود می دانست که قطع نماز نافله و پاسخ مادر از نماز افضل بود) ـ مادر برگشت، و بار دوم آمد و او را صدا زد، و باز پاسخ نداد، تا سه بار. در این بار مادر وی را نفرین کرد و گفت: از خدای بنی اسرائیل می خواهم که تو را به خود واگذارد و یاریت نکند. روز بعد زن بدکاره ای به کنار صومعه او آمده و فرزندی را که در رحم داشت در آنجا وضع حمل کرد، و ادعا کرد که فرزند از آن جریح است. در میان بنی اسرائیل شایع شد که آن کس که مردمان را از زنا نهی می نمود خود مرتکب زنا گشته است! حاکم دستور داد وی را بدار کشند، مادر بر سر و روی زنان به پای چوبه دار آمد. جریح گفت ساکت باش که این نتیجه همان نفرین تو است. مردمان چون شنیدند گفتند: ما از کجا بدانیم که این تهمت و این نسبت دروغ است؟ جریج گفت: کودک را حاضر کنید. چون کودک بیاوردند، از او پرسیدند: پدرت کیست؟ وی به زبان آمد و گفت: فلان چوپان پدر من است، و بدین گونه خداوند بر اثر توبه جریح وی را نجات داد، و جریح سوگند یاد کرد که از این پس از خدمت مادر جدا نگردد  [بحار الأنوار ، ج‏۷۱، ص: ۷۵ ]  

ادامه نوشته »

هرکه به خدا و قیامت ایمان دارد، باید … ” ۳ “

عَنْ زُرَارَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ : جَاءَتْ فَاطِمَهُ (علیها السلام) تَشْکُو إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا- رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کُرَیْسَهً وَ قَالَ تَعَلَّمِی مَا فِیهَا فَإِذَا فِیهَا … ” مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْراً أَوْ لِیَسْکُت‏” ‏ حضرت صادق علیه السلام فرمود: فاطمه (علیها السلام )براى شکایت از جریانی نزد رسول خدا  (صلی الله علیه وآله) آمد، پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) جزوه‏اى به او داد و فرمود: آنچه در آنست بیاموز، و (این ۳ جمله) در آن بود: هر کس ایمان به خدا و روز قیامت دارد باید حرف خوب بگوید یا خموش باشد. [ الکافی    جلد‏۲   صفحه  ۶۶۷    باب حق الجوار ] داستانک : سلیمان جنی را مامور کاری کرد و در تعقیب او جنی را فرستاد جن دوم بازگشت و آنچه دیده بود برای سلیمان تعریف کرد و گفت دیدم جن را که وارد بازار شد به آسمان نگاه کرد بعد سرش را به طرف راست وچپ چرخاند و بعد سرش را به پایین انداخت و رفت سلیمان جن اول را احضار کرد و دلیل این حرکاتش را جویا شد او عرض کرد :هنگامی که وارد بازار شدم به آسمان نظر کردم و دیدم فرشتگان در آسمان ناظر هستند به سمت چپ و راست نظر کردم و مردم را مشغول صحبت کردن های بی مورد دیدم  , آنگاه سرم را از خجالت به زیر انداختم قسمت اول روایت قسمت دوم روایت    

ادامه نوشته »

هرکه به خدا و قیامت ایمان دارد، باید … ” ۲ “

عَنْ زُرَارَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ : جَاءَتْ فَاطِمَهُ (علیها السلام) تَشْکُو إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا- رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کُرَیْسَهً وَ قَالَ تَعَلَّمِی مَا فِیهَا فَإِذَا فِیهَا  … ” مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ ” … حضرت صادق علیه السلام فرمود: فاطمه (علیها السلام )براى شکایت از جریانی نزد رسول خدا  (صلی الله علیه وآله) آمد، پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) جزوه‏اى به او داد و فرمود: آنچه در آنست بیاموز، و (این ۳ جمله) در آن بود: هر کس ایمان به خدا و روز قیامت دارد مهمان خود را گرامى دارد،  [ الکافی    جلد‏۲   صفحه  ۶۶۷    باب حق الجوار ] حداقل احترام به مهمان این است که او را تا درب منزل همراهی کنیم ؛ حضرت على بن موسى الرضا (علیهماالسلام) از پدران خود ،تاحضرت على (علیهم السلام) روایت فرموده اند ، که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: حق مهمان اینست که او را تا درب خانه مشایعت کنى .[ عیون أخبار الرضا ،ج‏۲،ص  ۳۰۵] یکی دیگر از حداقل احترامها به مهمان این است که او را از جای خود بلند نکنیم متاسفانه امروزه به تقلید از فرهنگ غرب ، مهمان را برای غذا از جایش بلند می کنند و او را به وسط سالن برای برداشتن غذا راهنمایی می کنندکه این کار اوج بی احترامی به مهمان است (این عمل ، عمل چهارپایان است) خداوند در قرآن هنگام بیان داستان مهمانی حضرت ابراهیم می فرماید: فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ … پس غذا را نزدیک مهمانان گذارد، [ذاریات ۲۷] حضرت ابراهیم حتی غذا را در وسط سفره قرار نداد تا مهمان خم شود ، بلکه آن را کنار دست مهمان گذاشت . حال ما چگونه مهمان را از جایش بلند می کنیم؟ داستانک: روزی امام رضا (علیه السلام) میهمانی را دعوت کرد و با احترام، مهمان خود را به داخل خانه آورد. پس از پذیرایی، با هم به گفت وگو پرداختند. در میان سخن آنان، باد چراغ را خاموش کرد. مهمان بی درنگ از جای خود برخاست که آن را روشن کند، ولی امام دست او را گرفت و مانع شد که او از جایش بلند شود. سپس خود برخاست و چراغ را روشن کرد و دوباره کنار او نشست و برای این که مهمان ناراحت نشود با لبخندی به او فرمود: ما خاندانی هستیم که دوست نداریم مهمان خود را به کار بگیریم و (از جایش بلند کنیم) و او را به زحمت بیندازیم.  [کافی جلد ۶ صفحه ی ۲۸۳] قسمت اول روایت قسمت سوم روایت  

ادامه نوشته »

روزه ماه رجب

(به بهانه ایام ماه رجب )  وَ مِنْهُ، عَنْ أَبِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ الرَّبِیعِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُعَاوِیَهَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَلِکٍ عَنْ ثَوْبَانَ قَالَ: کُنَّا مُحْدِقِینَ بِالنَّبِیِّ فِی مَقْبَرَهٍ فَوَقَفَ ثُمَّ مَرَّ ثُمَّ وَقَفَ ثُمَّ مَرَّ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا وُقُوفُکَ بَیْنَ هَؤُلَاءِ الْقُبُورِ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ بَکَیْنَا فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا ثَوْبَانُ هَؤُلَاءِ یُعَذَّبُونَ فِی قُبُورِهِمْ سَمِعْتُ أَنِینَهُمْ فَرَحِمْتُهُمْ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا هَؤُلَاءِ أَیَّامَ رَجَبٍ وَ قَامُوا فِیهَا مَا عُذِّبُوا فِی قُبُورِهِم‏ ثوبان یکی از یاران پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) می گوید :  با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن‌گاه فرمود:  ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند. منبع: بحارالانوار-جلد ۹۴ صفحه  ۴۹  امام رضا (علیه السلام) فرموده است: هر کس براى رغبت به ثواب و پاداش خداى عز و جل، روز اول ماه رجب را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب مى‏شود منبع: روضه الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى   صفحه ۶۲۸  

ادامه نوشته »

ثواب روزه گرفتن در گرما و در حال تشنگى

ثواب روزه گرفتن در گرما و در حال تشنگى قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: مَنْ صَامَ یَوْماً فِی الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ یُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ رَوْحَکَ مَلَائِکَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه‏   یونس بن ظبیان از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است: کسى که در گرما یک روز را روزه بدارد و تشنگى را تحمل کند، خداوند هزار فرشته را بر او میگمارد تا دستهاى خود را بر روى او کشیده و او را بشارت دهند، و پس از آنکه افطار کرد خداوند میفرماید: چقدر خوش بویى! اى فرشتگان من گواه باشید که من او را آمرزیدم.  منبع: ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ۱۴۸ با استعانت از حجه بن الحسن این منبرک روز دوشنبه نهم تیر ۱۳۹۳ در مسجد گفته شد با موضوع منبرکهای روایی

ادامه نوشته »

نماز دست انسان را خواهد گرفت

… إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ … [عنکبوت : ۴۵]  نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مى‏دارد نماز بالاخره دست انسان را خواهد گرفت ؛ انشاء الله داستانک ۱: جوانی از انصار نمازش را با پیامبر (صلی الله علیه و آله) می خواند ولی گناه و محرمات را نیز انجام می داد. جریان را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله)  فرمود: بالاخره نمازش روزی او را از بدی و زشتی باز می دارد.  طولی نکشید که دیدند آن جوان توبه کرد و دست از کارهای بد و زشتش برداشت. [میزان الحکمه، ج۵، ص۳۷۱، ح ۱۰۲۵۴] داستانک ۲: یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند. آن عالم می گوید : من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد آن شخص گفت: ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت: این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم من به رئیس دزدها گفتم: اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟ گفت:  درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست، انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلکه باید یک راه آشتی را باقی گذارد. حالا که شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم. پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین – علیه السّلام – همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:مرا می شناسی؟ گفتم: آری! گفت: چون نماز را ترک نکردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق توبه و زیارت پیدا کرده‌ام.   [کتاب پاداشها و کیفرها]

ادامه نوشته »

چرا به همسران پیامبر « ام المومنین » می گویند؟

چرا به  همسران پیامبر « ام المومنین » می گویند : خداوند در قرآن کریم به صراحت همسران رسول خدا صلى الله علیه وآله را مادران مؤمنان معرفى کرده است، آن جا که مى‌فرماید: النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ. الأحزاب/۶٫ «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند.» این که همسران رسول خدا مادران مؤمنان هستند، امرى است قطعى و از ویژگى‌هاى رسول خدا صلى الله علیه وآله است؛ اما سؤالى که این جا پیش مى‌آید این است که «ام المؤمنین» بودن به چه معنا است و چه احکامى بر آن مترتب مى‌شود؟ بدیهى است که تشبیه آنان به مادران مؤمنین، تشبیه به برخى از آثار مادرى است و شامل همه آثار آن نشده و تمام احکام، حقوق و ضوابطى که بر مادر واقعى هر فرد حکمفرما و جارى است، شامل آنان نمى‌شود؛ از جمله محرمیت طرفینى، ارث بردن از یکدیگر، ازدواج با دخترى که از همسر قبلى دارد و… واضح است که کسى نمى‌تواند ادعا کند که همسران پیامبر با همه مؤمنان محرم هستند و تمام احکام و آثار محرمیت بین آن‌ها برقرار است و نیز نمى‌تواند ادعا کند که مؤمنان از همسران پیامبر ارث مى‌برند و آن‌ها نیز از تمام مؤمنان ارث خواهند برد و… تنها اثرى که با روایات و شواهد تاریخى قطعى ثابت شده است، حرمت ازدواج با خود آن‌ها بعد از رسول خدا صلى الله علیه وآله است و بیشتر از آن از آیه استفاده نمى‌شود. به این نکته نیز باید توجه داشت که اگر چه «ام المؤمنین» بودن مقام رفیع و دست نیافتنى براى دیگران است؛ ولى سبب نمى‌شود که از دیگر گناهان آن‌ها چشم پوشى شود؛ بلکه مسؤولیت آن‌ها را دو برابر مى‌کند و اگر خداى نخواسته گناهى از آن‌ها سر بزند، عذابشان نیز دو برابر خواهد بود؛ چنانچه خداوند در این باره مى‌فرماید: یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً. الأحزاب/۳۰٫ اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دو چندان خواهد بود و این براى خدا آسان است. و برخی، که می گویند لقب « ام المومنین » فضیلت است ، باید به این روایت توجه کنند ، و متوجه شوند که کسی که با حضرت علی علیه السلام ؛ بجنگد ، از درجه ی ام المومنین بودن ساقط می شود: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ هَذَا الشَّرَفَ بَاقٍ لَهُنَّ مَا دُمْنَ لِلَّهِ عَلَى الطَّاعَهِ فَأَیَّتُهُنَّ عَصَتِ اللَّهَ بَعْدِی بِالْخُرُوجِ عَلَیْکَ فَأَطْلِقْ لَهَا فِی الْأَزْوَاجِ وَ أَسْقِطْهَا مِنْ شَرَفِ أُمُومَهِ الْمُؤْمِنِین.  یعنی : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند : ای ابالحسن همانا شرف ” ام المومنین ” برای زنان من باقی است تا زمانی که اطاعت خدا را کنند . پس هرکدام از آن ها که خدارا به واسطه ی خروج بر تو عصیان کرد او را طلاق بده و از شرافت ” ام المومنین ” بودن ساقط کن . [منابع : سفینه البحار / شیخ عباس قمی  ج۲ ص ۹۳و ج۹ص۲۷۷ ، المناقب / ابن شهر آشوب ج۱ص۳۳۱، الدرجات الرفیعه علی خان ص ۳۰۳، شرح اصول کافی / المازندرانی ج۶ص۳۶۸، البحار الانوار ج ۵۲ ص ۸۳ ]

ادامه نوشته »
**منبرک**