حکم خواندن نماز فرادی هنگام نماز جمعه و نماز جماعت

55

خواندن نماز فرادی هنگام برپایی نماز جماعت

سوال: برخی از افراد هنگام برپایی نماز جماعت، اقدام به خواندن نماز فرادی می کنند؛ این عمل چه حکمی دارد؟

حضرت آیت الله خامنه ای:

این عمل اگر تضعیف نماز جماعت و اهانت و بی احترامی به امام جماعت شود، حرام است.

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:

اگر هتک حرمت جماعت محسوب شود، حرام است؛ و نیز چنانچه ملازم با تفسیق عملی امام جماعت باشد.

حضرت آیت الله تبریزی:

اگر شخص معروفی است که فرادی خواندن او، مردم به شک می افتند و کار او موجب تشکیک در عدالت امام جماعت می شود نمازش اشکال دارد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی:

در صورتی که توهین با امام جماعت یا هتک نماز جماعت محسوب شود، حرام است و می تواند قبل یا بعد بخواند.

حضرت آیت الله سیستانی:

اگر مستلزم هتک امام باشد و او مستحق هتک نباشد حرام است، ولی نماز صحیح است.

حضرت آیت الله بهجت:

نمازش صحیح است، اگر هتک احترام جماعت یا امام آن نباشد.

منبع: کتاب مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، جلد ۴، صفحه ۱۱۷.

نماز خواندن موقع خطبه های نماز جمعه

امام صادق علیه‌السلام: هنگامی که امام جمعه خطبه نماز جمعه می خواند برای هیچ کس شایسته نیست که سخن بگوید مگر آنکه امام از خطبه فارغ شود.

امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از سخن گفتن در روز جمعه هنگام خطبه خواندن امام جمعه نهی فرموده است، پس هر کس چنین کند کار بیهوده ای انجام داده و هر کس کار بیهوده انجام دهد جمعه ای برای او نخواهد بود.

سوال: در موقع ایراد خطبه های نماز جمعه، خواندن نماز واجب یا مستحب در مصلا و محل برپایی نماز جمعه چه صورت دارد؟

حضرت آیت الله خامنه ای:

کاری که موجب فوات خطبه است نباید انجام بگیرد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی:

احتیاط واجب آن است که نمازگزاران هنگام ایراد خطبه ها سکوت را رعایت کنند و از خواندن نمازهای واجب و مستحبی خودداری کنند و به خطبه ها گوش فرا دهند.

حضرت آیت الله بهجت:

بر مأموم واجب است خطبه ها را گوش بدهد.

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:

در هنگام خطبه ها واجب است به آن گوش فرا داد و کار دیگری انجام نداد.

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:

احوط در حال خطبه ترک ذکر و نماز مستحبی است بلکه اصغاء و استماع احوط است.

حضرت آیت الله تبریزی:

در اثناء خطبه واجبه تکلم جایز نیست بلکه احتیاط واجب این است که کسی معنی آن را می فهمد به آن گوش بدهد.

حضرت آیت الله سیستانی:

اگر می خواهد در نماز جمعه شرکت کند بنابر احتیاط واجب باید به خطبه ها گوش دهد، پس اگر نماز خواندن با آن منافات داشته باشد بنابر احتیاط جایز نیست.

منبع: کتاب مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، جلد ۳، ص ۹۹.

اولویت سنجی

(به مناسبت ایام اربعین)

47

یکی از فرازهای زیارت شریف اربعین که ما به پیشگاه خداوند متعال عرضه می داریم و به نوعی فلسفه قیام اباعبدالله علیه السلام را بیان می کند، این فراز است:

«ﻭَ ﺑَﺬَﻝَ ﻣُﻬﺠَﺘَﻪُ ﻓِﻴﻚَ ﻟِﻴَﺴﺘَﻨﻘِﺬَ ﻋِﺒَﺎﺩَﻙَ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺠَﻬَﺎﻟَﺔِ».

یعنی جان خودتان را فدا کردید که مردم از ضلالت خارج شوند. از غفلت و جهل و گمراهی بیرون بیایند.

یکی از مصادیق جهل اینست که انسان اولویت سنجی نداشته باشد. خیلی وقت ها ما کارهایی انجام می دهیم که کارهای خوبی است اما اولویت نیست مثلا در شبکه های اجتماعی پیامی را می فرستیم که اولویتی نیست. چیزی را می خوانیم که اولویت نیست. به اینها جهل می گوییم.

داستانک

طرماح، یک مومن کوفی بود که به یاری امام رفت، ولی برای تأمین آذوقه زن و بچه اش از امام اجازه مرخصی گرفت. طرماح نسبت به امام معرفت خوبی داشت امّا رساندن آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام (ع) و اولویت بخشی آنان در رفع گرفتاریشان، او را از فیض یاری امام معصوم (ع) محروم کرد. و وقتی برگشت امام حسین (ع) به شهادت رسیده بود.

آذوقه خریدن برای خانواده مهم و واجب است اما واجب تر از آن چه بود؟ از آن طرف حبیب ابن مظاهر در راه حمام بود که فهمید امام به کربلا رسیده است. از همانجا عازم کربلا شد.

ما هم امروز باید ببینیم اولویت چه چیزی است و آن را انجام بدهیم.

سوء ظن

45

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ».

اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است‏. (سوره حجرات آیه ۱۲)

اصل بر این است که ما نسبت به دیگران حسن ظن داشته باشیم، یعنی کار مردم را توجیه کنیم و سریع بدترین صورت را در نظر نگیریم.

مثلا: هوا سرد می شود و شخصی کلاه سرش نمی کند. می گوییم چرا در این سرما کلاه سرش نمی کند؛ خوب شاید گوشش مشکل دارد.

یا یا می گوییم چرا در هوای سرد دمپایی می پوشد؛ خوب شاید انگشت شصتش مشکل دارد و نمی تواند کفش بپوشد.

یا اینکه چرا فلانی در هوای سرد می خواهد مسافرت برود؛ خوب شاید فکرش را کرده یا اینکه مجبور است مسافرت برود.

یا اینکه چرا فلانی از دستشویی آمده و وضو نگرفته؛ خوب شاید نمی تواند وضو بگیرد و می خواهد تیمم کند.

ما کارهای خودمان را خوب توجیه می کنیم اما اگر دیگران خطایی کنند به بدترین صورت می گوییم.

مثلا در زمان نماز می بینیم که یک روحانی به مسجد نمی آید و از کنار مسجد می گذرد؛ خوب شاید می خواهد به مدرسه ای برود و یک ربع بعد از اذان، آنجا نماز جماعت بخواند.

حضرت علی علیه السلام: «پر کاه را در چشم مردم می بینند اما تنه درختان را در چشم خویش نمی بینند».

داستان:

فردی تعریف می کرد که در وضو خانه مسجد شاهد بودم امام جماعت از دستشویی بیرون آمد و یکراست به محراب مسجد رفت و بدون وضو نماز خواند!! از آن مسجد بیرون رفتم و جای دیگری نماز خواندم!

از آن به بعد به همه دوستان و آشنایان گفتم که در فلان مسجد نماز نخوانید چون امام جماعت آن آلزایمر گرفته!! و نماز بی وضو می خواند!!

این رویداد گذشت تا یک زمان به علت بیماری؛ آمپولی تزریق کردم و هنگام نماز با خود گفتم یکبار دیگر محل تزریق را در دستشویی ببینم تا از طهارت لباس و بدن اطمینان داشته باشم. وقتی از دستشویی بیرون آمدم و آماده نماز شدم؛ گویی به من الهام شد: شاید آن روز هم امام جماعت مسجد؛ مشابه من به قصد دیگری وارد دستشویی شده است. از خودش این را پرسیدم. حرفم را تایید کرد. اما چه فایده من آبروی او را پیش افراد زیادی برده بودم!

کدام بهتر است؟

%d8%b9%d8%ac%d8%a8

فرض کنید یک شب در مراسم عزاداری هیأت شرکت کرده ایم، مقادیر زیادی خیرات کرده ایم، برای امام حسین علیه السلام اشک ریخته ایم، نیمه های شب هم بر خواسته و نماز شب را با گریه می خوانیم و نماز صبح را هم اول وقت می خوانیم؛ آخر سر هم از این کارهایی که کرده ایم خیلی لذت می بریم …

اما

فرض کنید شب بعد نه در هیأتی شرکت کرده ایم و نه سایر کارهای شب قبل را انجام داده ایم. از طرفی، با وجود اینکه ساعت را کوک کرده ایم، نماز صبحمان قضا می شود؛ صبح از این حالتمان در پیشگاه خداوند خیلی خجالت می کشیم …

حال به نظر شما کدام حالت بهتر بود؛ شب اول یا شب دوم؟

 

حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

«سَیِّئَهٌ تَسُوءُکَ خَیْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَه تُعْجِبُکَ»

خطایی که باعث ناراحتی تو شود، نزد خداوند از کار نیکی که باعث عجب تو شود بهتر است.

[نهج البلاغه، حکمت ۴۶]

 

آفتی که ما مسجدی ها و به ظاهر مذهبی ها را تهدید می کند، تکبر است. اینکه فکر کنیم حال که ما دروغ نمی گوییم و غیبت نمی کنیم و ربا نمی خوریم، حتما از دیگران بهتریم اشتباه هست. اگر در روز قیامت از پل صراط عبور کردیم، آن وقت معلوم می شود انسان خوبی بوده ایم.

شیطان، انسان های مؤمن را با تکبر از بین می برد.

 

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و اله می فرمایند:

«لَوْلَا أَنَّ الْمُؤْمِنَ یُعْجَبُ بِعَمَلِهِ لَعُصِمَ مِنْ الذَّنْبِ حَتَّى لَا یَهُمَّ بِهِ ، وَلَکِنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لَهُ مِنَ العُجبِ»

اگر مومن به خاطر اعمال خویش دچار عجب نمی شد، به درجه ی عصمت از گناه می رسید به طوری که حتی قصد گناه هم نمی کرد ولی گناه برای او از عجب بهتر است!

[کنزالعمال، حدیث ۷۶۷۶]

همچنین در حدیث دیگری می فرمایند:

«لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَخَشِیتُ عَلَیْکُمْ مَا هُوَ أَکْبَرُ مِنْ ذَلِکَ الْعُجْبَ»

اگر هیچ گناهی انجام ندهید، از چیز خطرناک تری بر شما می ترسم: از عجب!

[بحارالانوار، ج ۶۹، ح ۳۲۹]

زیارت نرفته ها…

25

در این روزها بیشترین چیزی که می شنویم خداحافظی زائرین کربلاست. ان شاالله کسانی که زیارت حضرت علی علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام می روند ما را از دعای خیرشان بی نصیب نکنند.

می گویم از کنار زیارت نرفته ها

 

بالا گرفته کار زیارت نرفته ها

 

اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا

 

این است روزگار زیارت نرفته ها

 

امسال اربعین همه رفتند و مانده بود

 

هیات در انحصار زیارت نرفته ها

 

انگار بین هیات ماهم نشسته بود

 

زهرا به انتظار زیارت نرفته ها

 

در روز اربعین همه ما را شناختند

 

با نام مستعار «زیارت نرفته ها»

 

غم میخورم برای دل رهبرم که هست

 

تنها طلایه دار زیارت نرفته ها

 

اما هزار مرتبه شکر خدا که هست

 

مشهد در اختیار زیارت نرفته ها

 

باب الحسین قسمت آنانکه رفته اند

 

باب الرضا قرار زیارت نرفته ها

 

ایرانیان ، سربازان اسلام

 (به بهانه ۸ صفر سالروز وفات جناب سلمان فارسی)

%d8%a7%d9%8a%d8%b1%d8%a7%d9%86%d9%8a%d8%a7%d9%86

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (۵۴)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر که از شما از دینش بازگردد چه باک زودا که خدا مردمى را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش در راه خدا جهاد مى‏کنند و از ملامت هیچ ملامتگرى نمى‏هراسند. این فضل خداست که به هر کس که خواهد ارزانى دارد، و خداوند بخشاینده و داناست . [سوره مائده آیه۵۴]

و روی: أن النبی (صلی الله علیه و آله) سئل عن هذه الآیه- فضرب بیده على عاتق سلمان- فقال: هذا و ذووه، ثم قال: لو کان الدین معلقا بالثریا- لتناوله رجال من أبناء فارس.

مردم پرسیدند: اى رسول خدا این قوم چه کسانى هستند که اگر ما پشت به دین کنیم، خداى تعالى آنان را به جاى ما مى‏گذارد؟

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست به شانه سلمان زد و فرمود: این و قوم این مرد است، به خدایى که جانم به دست او است، اگر ایمان به خدا را در ثریا آویزان کرده باشند، بالأخره مردمى از فارس آن را به دست مى‏آورند

منبع:المیزان فی تفسیر القرآن، جلد ۵  صفحه : ۳۸۸

رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله : إنّ إبراهیمَ هَمَّ أن یَدعُوَ على أهلِ العِراقِ ، فَأوحَى اللّه ُ تعالى إلَیهِ : لا تَفعَلْ ، إنّی جَعَلتُ خَزائنَ عِلمِی فیهِم و أسکَنتُ الرَّحمَهَ قُلوبَهُم .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ابراهیم علیه السلام خواست عراقیان (منظور عجمهاست) را نفرین کند. خداوند متعال به او وحى فرمود: این کار را نکن؛ [زیرا] من گنجینه هاى دانش خود را در میان آنان نهاده ام و رحمت (مهربانى) را در دلهاى ایشان جاى داده ام.

منبع: میزان الحکمه جلد ۱۰ صفحه ۴۵۷۰ حدیث ۱۵۷۶۷

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

هفت صفر، شهادت یا ولادت؟!

(به مناسبت هفت صفر، شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام)

200220_hou12508

هفتم صفر، سالگرد شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) است. پس چرا در تقویم ها ولادت امام کاظم(علیه السلام)آمده است؟ تمام کشور های اسلامی فردا را شهادت می گیرند. 

اما دلیل اینکه هفت صفر ولادت شده است چیست؟

آیت االله مجتهدی تعریف می کند: هفت صفر تولد ناصرالدین شاه بوده است و او می خواسته ولادت بگیرد. علمای دربارش را دعوت می کند و می گوید: در این زمان تولد کسی نیست؟ علما می گویند: امام کاظم(علیه السلام) تاریخ ولادت ندارند و از طرفی نقلی هم هست که ولادت ایشان در ماه صفر است.

بعد از این ماجرا، فقط در تقویم ایران این روز ولادت امام کاظم(علیه السلام) است که در واقع روز تولد ناصرالدین شاه بوده است.

هیچ کدام از علما چنین چیزی را قبول ندارند. و ۷ صفر مراسم شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) می گیرند.

ثواب مرگ بر آمریکا

(به مناسبت ۱۳ آبان، روز ملی استکبارستیزی)

%d8%ab%d9%88%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d8%b1%da%af-%d8%a8%d8%b1-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7

بخشی از آیات قرآن در رابطه با شناخت دشمن و استکبار است. اگر کسی بخواهد دشمن و استکبار را منکر شود، باید تقریبا یک چهارم آیات قرآن را کنار بگذارد.

از جمله آیات قرآن که در رابطه با ضرورت دشمن شناسی و چگونگی برخورد با دشمنان است، آیات ۱۱۸ تا ۱۲۰ سوره آل عمران است که خداوند می فرمایند:

? «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ» ای کسانی که ایمان آوردید، از دشمنان خود دوست نگیرید که در ضربه زدن به شما درنگ نمی کنند. دشمن شما همیشه دوست دارد شما در رنج باشید.

? «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ» اون چیزی که به زبان می آوردند خیلی بزرگه ولی آنچه که در قلب دارند خیلی بیشتر است.

? «قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» نشانه ها را بیان کردیم باشد که فکر کنید.

? «هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یُحِبُّونَکُمْ» شما آنها را دوست گرفتید ولی آنها شما را دوست ندارند!

خشم و نفرت دشمنان از شما:

? «وَتُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کُلِّهِ وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا» وقتی شما را می بینند می‌گویند ایمان آورده ایم

? «وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ» و وقتی در خلوت می روند انگشتشان را از خشم در دهان می گیرند

? «قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ» ای پیامبر بهشان بگو بمیرید از این خشم و نفرت.

یعنی افتخار بکنید که دشمن از شما عصبانی باشد و بگویید که بمیرد از عصبانیت. اصلا یکی از ثواب‌ها این است که دشمن از انسان ناراحت باشد.

? «إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَهٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَهٌ یَفْرَحُواْ بِهَا» اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مىکند و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مى ‏شوند.

اما به پیامبر خطاب می رسد که:

? «وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا» اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید نیرنگشان هیچ زیانى به شما نمى ‏رساند.

یعنی اگر دو اصل استقامت و تقوا را رعایت کنیم، دشمن هیچ کاری نمی تواند انجام دهد.

 

یکی از بهترین کارها این است که دشمن از انسان عصبانی باشد؛ لذا ذکر مرگ بر آمریکا که بعد از نماز همراه با تکبیر گفته می شود، جزء بهترین اذکار بعد از نماز است.

 

داستانک:

قرار شد با آقا مهدی باکری بریم شناسایی برای پاک سازی منطقه. بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلیکوپترها. توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت… می گفت: آقای مشکینی فرمودند که ثواب گفتن مرگ بر آمریکا کمتر از نماز نیست.

[منبع: به مجنون گفتم زنده بمان، کتاب دوم، ص ۸۰]

محبت برای امر به معروف

untitled-3

اگر ما به مردم محبت کنیم مردم جذب دین، نماز و خدا می شوند. در امر به معروف، بهترین کار محبت کردن است. اگر محبت کنیم می بینیم چقدر تاثیر دارد.

داستانک:

ما در قم درس می خواندیم، همیشه برای رفت و آمد، معضلمان این بود که اتوبوس ها یا برای نماز نمی ایستادند یا اگر می ایستادند اول وقت نمی ایستادند یا اینکه موسیقی می گذاشتند. ما دیگر اینکار را یاد گرفته بودیم: از قم یک جعبه گز می گرفتیم و در اتوبوس به راننده و مردم تعارف می کردیم. در بین مسیر اگر به راننده می گفتیم برای نماز نگه می دارید؟ همه مردم می گفتند راست می گوید، بایستید. یا هر وفت داخل اتوبوس می نشستیم میوه هایمان را تعارف می کردیم. راننده هم در مواردی که از آن ها می خواستیم، حرف ما را می پذیرفتند. حتی صندلی و مکان خوبی را هم به ما می دادند.

امر به معروف و تبلیغ دین باید با محبت باشد. محبت بکنیم تا ببینیم چقدر تاثیر می گذارد.

مردم بنده محبت اند

????????????????????????????????????

ما که مذهبی و مسجدی هستیم وظیفه سنگین تری نسبت به بقیه داریم. ما اگر می خواهیم مردم را به دین دعوت کنیم حتما باید با اخلاق خوب باشد.

خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: «وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ القَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»؛ و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند. (سوره آل عمران آیه ۱۵۹)

مردم بنده محبت اند. ما محبت کنیم، آنوقت ببینیم چطور جذب دین می شوند. دیگر لازم نیست ما بهشان بگوییم نماز بخوان، خودش اول وقت در مسجد است.

چه اشکالی دارد من که صبح به مغازه می روم و صبح در مغازه ام را جارو می زنم جلو مغازه دو تا همسایه کناری را هم جارو بزنم؟ چه ایرادی دارد که انسان به خاطر دین این کار را انجام دهد؟ اگر همسایه هایمان کمکی از ما می خواهند، سریع کمکشان کنیم. هر وقت وارد مغازه مان می شوند جلو پایشان بلند شویم. محبتی که ما انجام می دهیم به اسم دین نوشته می شود. آن موقع نامش جهاد می شود، جهاد کاری سخت است.

فکر کنیم ما چطور اگر محبت کنیم مردم به دین خوشبین می شوند؟ آنوقت ببینید شبکه های اجتماعی و … حریف شما می شوند؟ هر چه شبهه وارد کنند چون از شما محبت دیده است عوض نمی شود.

داستانک:

مردی از اهل شام وارد مدینه شد. به خاطر تبلیغات سوء معاویه و دیگر دشمنان اهل بیت، آن مرد کینه ای عمیق از امام علی علیه السلام و فرزندانش در دل داشت. یک روز که امام حسن علیه السلام را سوار بر مرکب دید، زبان به ناسزا گشود و با صدای بلند به لعن و نفرین آن حضرت پرداخت؛ اما امام در برابر این یاوه گویی ها سکوت کرد. وقتی مرد شامی به سخنان زشت و ناپسندش پایان داد، امام حسن علیه السلام نزد او رفت و لبخند زنان سلام کرد و مهربانانه فرمود: «جناب آقا! به گمانم (در این شهر) غریبی، اگر گرسنه باشی سیرت می کنیم و اگر بی لباس باشی لباست می دهیم و اگر فراری باشی پناهت می دهیم و اگر حاجتی داشته باشی آن را برآورده می کنیم. حالا خوب است اسباب و وسائلت را برداری و نزد ما بیایی و تا هنگام رفتنت (از مدینه) مهمان ما باشی که این برای تو بهتر است».

مرد شامی از شنیدن این سخنان محبت آمیز و جوانمردانه دگرگون شد و از برخورد نادرستش پشیمان گشت و در حالی که از ندامت می گریست گفت :گواهی می دهم که تو جانشین خدا در زمینی. خدا بهتر می دانست که رسالت خویش را به عهده چه کسی قرار دهد. تو و پدرت علی منفورترین مردم نزد من بودید و اکنون محبوب ترین مردم نزد من هستید.

مردم بنده محبت اند، از ما محبت ببینند جذب دین خواهند شد.

قاسم های انقلاب

index

کتاب شیرین تر از عسل (چاپ موسسه شهید ابرهیم هادی) ۴۰ روایت از قاسم های انقلاب و شهدای مظلوم و نوجوان ۱۲، ۱۳ ساله می باشد. یکی از این شهدای ۱۲ ساله که در سال ۱۳۴۸ به دنیا آمد و درسال ۱۳۶۰ به شهادت رسید، شهید محمد حسین ذوالفقاری است که در زیر قسمتی از وصیتنامه ایشان را خطاب به پدر و مادرش می خوانید:

وصیتم به پدر و مادرم: مادر عزیزم! سلام بر تو که شب و روز از کوچکیم خواب نکردی تا من بزرگ شدم، سلام بر تو ای پدری که بازوانت را شب و روز به کار بردی تا من رشد و نمو کنم و تا این حد برسم و برای زندگی آینده شما پر ثمر باشم، ولی چه کار کنم که نه مال شما هستم و نه مال خودم، بلکه هر عضو از اعضای بدن من امانت است و باید آن امانت را قربانی کنم و زودتر آن امانت را به او برسانم، پس شما نباید غصه بخورید و از مرگ من بگریید و به زاری بپردازید. زیرا که خدا در قرآن می فرماید: «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»؛ و مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.

ان شاء الله که این آیه قرآن به شما و دیگر کسانی که در سوگ من نشسته اند قوت و نیرویی عطا کند. ای پدر و مادر! از دوستان و آشنایان بخواهید که اگر به آنها اذیت و آزاری کرده ام و آنها از من ناراضی هستند مرا ببخشند، که خدای مهربان مرا ببخشد.

الگویی بنام شهید “حسین فهمیده”

(به مناسبت ۸ آبان سالگرد شهادت شهید حسین فهمیده)

images

در سال ۱۹۷۸ رژیم غاصب صهیونیستی به لبنان حمله کرد و در سال ۱۹۸۲ بیروت را گرفت. همه فهمیدند که لبنان مانند فلسطین شد و کسی نمی تواند با اسرائیل مقابله کند. اما ۱۱ نوامبر اتفاقی افتاد که همه چیز را عوض کرد و موازنه تاریخ را به هم ریخت. جوانی هجده ساله به نام «احمد قصیر» با ماشینش که پر مهمات بود بیش از ۱۵۰ افسر اسرائیل را به درک واصل کرد. این اولین عملیات شهادت طلبانه بود که بعد از آن کار اسرائیل تمام شد.

احمد در وصیت نامه خودش می نویسد: «عملیات شهادت طلبانه را از نوجوان ۱۳ ساله ایرانی به نام حسین فهمیده یاد گرفتم».

حالا انسان می فهمد که چرا امام(ره) فرمودند: رهبر ما آن طفل سیزده ساله است.

عملیات شهادت طلبانه به کابوس اسرائیل تبدیل شد. تا اینکه الان رژیم غاصب صهیونیستی می گوید: تنها عملیاتی که اسرئیل هیچ وقت نمی تواند جلویش را بگیرد همین عملیات های شهادت طلبانه شیعیان است. اگر جلو عملیات های شهادت طلبانه گرفته شود اسرائیل خیلی جلو می افتد.

حالا متوجه می شوید چرا اسرائیل با حسین فهمیده و درس قهرمان کوچک در کتب درسی بچه های ما مشکل دارد؟ او می داند که همه از او درس می گیرند پس باید جلو درس گرفتن آنها را بگیرد.

امروز سالروز شهادت این شهید بزرگوار، «حسین فهمیده» است.

اولین انتشار ۸ آبان ۱۳۹۵

ستارالعیوب باشیم…

55

یک سوال اقتصادی:

ارزان ترین چیزی که در بازار موجود است چه چیزی است؟

پیاز؟ سیب زمینی؟ …

.

.

.

آبروی مردم. ارزان ترین چیزی که در بازار موجود است آبروی مردم است.

ما راحت و مفت آبروی مردم را می بریم. در نشریاتمان، سایتمان، در شبکه های اجتماعی و … خبری می آید و ما سریع برای بقیه می فرستیم. مثلا شنیده شده فلانی کاری انجام داده است. خوب اشتباه شنیده ای. وقتی آبروی کسی رفت دیگر برنمی گردد.

بزرگان اینطور نبودند که هر چیزی که به گوششان رسید به بقیه بگویند.

روزی پیامبر (ص) به کعبه نگاه کردند و فرمودند: « ای کعبه! خوشا به حال تو، خداوند چقدر تو را بزرگ و حرمتت را گرامی داشته است! به خدا قسم حرمت مومن از تو بیشتر است.»

می بینید کسی در جناح و طرف ما نیست راحت آّبرویش را می بریم. یک روز می گوییم: فلان مداح هفت تیر کشی کرده. آبرویش را می بریم، بعد می گوییم تکذیب شد. روز بعد می گوییم فلان مداح چک های فلان قیمت گرفته است. بعد می گوییم تکذیب شد.

باید ستارالعیوب باشیم، خداوند ستارالعیوب است، ما هم باید ستارالعیوب باشیم.

داستانک

– حاتم اصم عالم بزرگی بود. (اصم یعنی کر، به او حاتم کر می گفتند) روزی پیرزنی به نزد او آمد و مسئله شرعی پرسید. ناگاه وضویش باطل شد. حاتم گفت: آواز بلند تر کن که مرا گوش گران است تا پیرزن را خجالتی نیاید. پیرزن آواز بلند کرد تا او آن مسئله را جواب داد. بعد از آن تا آخر عمر خود را کر ساخت تا کسی با پیرزن نگوید که او آن چنان است.

اما حالا چطور راحت آبروی مردم را می برند؟

PDF

 

عُجب و تکبر

folder

بشر بن منصور، یک شب در مسجد، نماز شب مى‏ خواند. کسى کنار او نشسته بود و نماز وى را مى‏ نگریست. پیش خود، بشر را تحسین مى‏ کرد و حسرت مى‏ خورد. بشر نماز خود را پایان داد و همان دم، رو به مردى که در گوشه نشسته بود و او را مى‏ نگریست، کرد و گفت: اى جوانمرد! تعجب مکن. کسى را مى‏ شناسم که چون به نماز مى‏ ایستاد، فرشتگان صف در صف مى‏ ایستادند و به او اقتدا مى‏ کردند. اکنون در چنان حالى است که دوزخیان نیز از او ننگ دارند. مرد گفت: او کیست؟ گفت: ابلیس.

ما که مذهبی و مسجدی هستیم باید خیلی مراقب عجب و تکبر در عبادت باشیم، نمازی بخوانیم و روزه ای بگیریم و فکر کنیم از همه بهتریم.

در فرازی از دعای بیستم صحیفه سجادیه از امام سجاد (علیه‌السلام) که دعای «مکارم الاخلاق» است، آمده است:

«و عبدنی لک» خدایا من را برای خودت بنده قرار بده «و لا تفسد عبادتی بالعجب» خدایا عبادت من را با عجب و غرور باطل نکن.

آن چیزی که عبادت را از بین می برد غرور و تکبر در عبادت است.

عجز جناب جون (غلام امام حسین علیه السلام)

folder

ما اجازه نداریم چند مورد را به مردم اعلام کنیم، فقط باید به خدا بگوییم.

۱- گناهان: انسان اجازه ندارد گناهانش را به مردم بگوید، بلکه بین خودش و خدا است. وقتی می خواهد توبه کند می گوید خدایا این گناه ها را انجام دادم، تو خودت مرا عفو کن.

۲- عجز: آنجایی که انسان عجز دارد، نباید بگوید. آن را باید بین خودش و خدا و اولیای خدا مطرح کند. یکی از افرادی که عجزش را با اولیا خدا مطرح کرد و خداوند به بهترین صورت قبول کرد جناب جون بود.

جون غلام اباعبدالله (علیه السلام) بود. می گویند روز عاشورا وقتی اصحاب رفتند و شهید شدند، جون دید که همه رفته اند و نوبت به او نرسیده است. آمد خدمت امام حسین (علیه السلام) و گفت: اجازه می دهید میدان بروم؟ حضرت به او فرمود: تو برو! تو مرخصی! تو در راحتی ها با ما بودی، خودت را به این بلاهای ما مبتلا نکن. ما گرفتار شدهایم، تو خودت را به گرفتاری های ما گرفتار نکن. جون دیگر تحمل نیاورد و خود را به روی پاهای حسین (علیه السلام) انداخت. گفت: درست است که من بدبو هستم؛ دارای شخصیت خانوادگی نیستم؛ رویم سیاه است؛ این ها همه درست است، اما بیا بر من منّت بگذار، اجازه بده من خوشبو و رو سفید شوم…

امام حسین (علیه السلام) به او اجازه داد. جون به میدان رفت و جنگید تا به روی زمین افتاد. طولی نکشید که دید سرش را یکی دارد از روی زمین بلند می کند. ابی عبدالله سرِ جون را بر دامان خود گرفت و برایش این دعا را خواند: «اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهَهُ وَ طَیِّبْ رِیحَه و …» خدا! روسفیدش کن و بدنش را خوشبو کن…

مثل امروزی یا دیشب بنی اسعد دیدند از صحرای کربلا نوری به آسمان بالا می رود. هر چه جلوتر می رفتند بوی بهتری به مشامشان می رسید. به محل رفتند و دیدند بدن مطهر جون است که بعد از ده روز، هم نورانی است و هم بوی خوبی پیدا کرده است.

ثمره اعلام عجز به خدا، عجز به ولی خدا، این می شود.

در دعاها نگاه کنید ائمه بزگوار معصومین چگونه با خدا صحبت می کنند؟

«مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْمَوْلی وَاَنَا الْعَبْدُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلی مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْمالِکُ وَاَنَا الْمَمْلُوکُاَنْتَ الرّازِقُ وَاَ نَا الْمَرْزُوقُ». مولاى من … تویى سرور و منم بنده و آیا رحم کند بر بنده جز سرور او؟ مولاى من اى مولاى من، تویى مالک و منم مملوک و آیا رحم کند بر مملوک جز مالک  تویى روزى ده و منم روزى خور…

همه خوبی ها تویی و همه بدی ها در ما جمع شده است. ما وقتی در مقابل تو هستیم تماما بد می شویم. اگر انسان به عجزش در مقابل امام معصوم اعتراف کند، آن وقت خداوند انسان را به بهترین نحو آرام می کند.

**منبرک**