سپتامبر 10, 2016
اعتقادی, امام صادق(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), فایل صوتی, ماه ذی الحجه, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,753
(به مناسبت روز هشتم ذی الحجه، یوم الترویه)
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اخْتَارَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ أَرْبَعَهً اخْتَارَ مِنَ الْمَلَائِکَهِ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ مَلَکَ الْمَوْتِ ع وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ أَرْبَعَهً لِلسَّیْفِ إِبْرَاهِیمَ وَ دَاوُدَ وَ مُوسَى وَ أَنَا وَ اخْتَارَ مِنَ الْبُیُوتَاتِ أَرْبَعَهً فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْبُلْدَانِ أَرْبَعَهً فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ فَالتِّینُ الْمَدِینَهُ وَ الزَّیْتُونُ بَیْتُ الْمَقْدِسِ وَ طُورُ سِینِینَ الْکُوفَهُ وَ هَذَا الْبَلَدُ الْأَمِینُ مَکَّهُ وَ اخْتَارَ مِنَ النِّسَاءِ أَرْبَعاً مَرْیَمَ وَ آسِیَهَ وَ خَدِیجَهَ وَ فَاطِمَهَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْحَجِّ أَرْبَعَهً الثَّجَّ وَ الْعَجَّ وَ الْإِحْرَامَ وَ الطَّوَافَ فَأَمَّا الثَّجُّ فَالنَّحْرُ وَ الْعَجُّ ضَجِیجُ النَّاسِ بِالتَّلْبِیَهِ وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَشْهُرِ أَرْبَعَهً رجب [رَجَباً] وَ شوال [شَوَّالًا] وَ ذو القعده [ذَا الْقَعْدَهِ] وَ ذو الحجه [ذَا الْحِجَّهِ] وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَیَّامِ أَرْبَعَهً یَوْمَ الْجُمُعَهِ وَ یَوْمَ التَّرْوِیَهِ وَ یَوْمَ عَرَفَهَ وَ یَوْمَ النَّحْرِ
[الخصال، ج۱، ص: ۲۲۵]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
خداى تبارک و تعالى از هر چیز چهار شماره برگزید از فرشتگان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و فرشته مرگ (عزرائیل) را
و از پیمبران چهار نفر براى مبارزه بوسیله شمشیر: ابراهیم و داود و موسى و من
و از خاندانها چهار خاندان که فرمود: خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید
و از شهرها چهار شهر برگزید و فرمود: سوگند به تین و زیتون و طور سنین و این بلد امین پس مقصود از تین مدینه است و از زیتون بیت المقدس و از طور سینین کوفه و از بلد امین مکه
و از زنها چهار زن برگزید مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه
و از اعمال حج چهار عمل را برگزید قربانى کردن و صدا به لبیک بلند کردن و احرام و طواف
و از ماهها چهار ماه که ماههاى حرامند برگزید رجب و شوال[ظاهرا اشتباه نوشته شده و منظور محرم است] و ذى قعده و ذى الحجه
و از روزها چهار روز برگزید روز جمعه و روز ترویه (هشتم ذى الحجه) و روز عرفه و روز عید قربان.
امروز که روز هشتم ذی الحجه، که آن را روز ترویه مینامند، فردا که روز عرفه است و همچنین روز عید قربان، سه روز پی در پی، از روزهای برگزیده از جانب خداوند هستند.
حال وجه تسمیه این روز به یوم الترویه چیست؟
در علل الشرایع بر سر نامیدن این روز به ترویه حدیثی از امام صادق علیه السلام هست که راوی میگوید: از حضرت پرسیدم چرا روز ترویه را روز ترویه نامیدهاند؟
حضرت فرمود: زیرا در عرفات آب نبود و حاجی ها روز هشتم ذی حجه از مکه آب برمیداشتند و به عرفات میبردند و برخی از ایشان به بعضی دیگر میگفتند: تروّیتم، تروّیتم (سیراب شدید، سیراب شدید) لذا به خاطر هیمن، روز هشتم را روز ترویه نامیدند.
[علل الشرایع ج ۲ ص ۳۹۹ باب ۱۷۱]
اما برای ما شیعیان امروز روز غم و غصه است چرا که روزی است که امام حسین علیه السلام از مکه خارج شدند و به سمت کوفه و کربلا حرکت کردند. از اعمال این روز ها غافل نشویم.
سپتامبر 8, 2016
اخلاقی, امام صادق(علیه السلام), داستانی, فایل صوتی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی الحجه, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,055
(به مناسبت نزدیک شدن به ایام شهادت امام باقر علیه السلام)
قال الصادق علیه السلام: یَا سُفْیَانُ أَدَّبَنِی أَبِی بِثَلَاثٍ … قَالَ لِی– یَا بُنَیَّ …
۳- وَ مَنْ یَدْخُلْ مَدَاخِلَ السَّوْءِ یُتَّهَمْ
امام صادق علیه السلام فرمایند : ای سفیان پدرم مرا به سه چیز ادب کرد…پدرم فرمود : ای پسرکم ….
۳- و هر کس داخل در جای بدی شود ، متهم خواهد شد.
[بحار الأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۲۶۱ ]
این فراز از روایت این جمله را می رساند که ” خود را در معرض تهمت قرار ندهیم “
به عنوان مثال:
مردی گردنبند زرد رنگ به گردن می اندازد ؛ همه فکر می کنند طلاست(در حالی که طلانیست )
شخصی به خانمی در خیابان چشمک میزند ؛ مردم فکر بد می کنند ( حال آنکه آن خانم،همسرش بوده)
با نامحرم در جای خلوتی قرار می گیرد ، مردم او را متهم میکنند
خاطره :
در دبیرستانی نماز می خواندم ؛ خواستم در بین نماز ـ برای آموزش وضو ؛ با یک لیوان آب ـ وضو بگیرم.
شروع کردم به وضو گرفتن ، “صورت و دست راست و داست چپ و سر و پای راست” ؛ اما پای چپ را نکشیدم و وضو را تمام کردم .
بعد از نماز دوم، یکی از دانش آموزان آمد و سوال کرد : چرا مسح پای چپ را نکشیدید.
گفتم : اینکار لازم نبود ؛ پای چپ مثل پای راست مسح کشیده میشود اما اگر می کشیدم ممکن بود بعضی با خود بگویند وضوی امام جماعت باطل شده، دارد وسط نماز وضو می گیرد.
هر ۳ مورد با هم
سپتامبر 7, 2016
اخلاقی, امام صادق(علیه السلام), داستانی, فایل صوتی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی الحجه, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,093
(به مناسبت نزدیک شدن به ایام شهادت امام باقر علیه السلام)
قال الصادق علیه السلام: یَا سُفْیَانُ أَدَّبَنِی أَبِی بِثَلَاثٍ … قَالَ لِی– یَا بُنَیَّ …
۲- وَ مَنْ لَا یُقَیِّدْ أَلْفَاظَهُ یَنْدَمْ
امام صادق علیه السلام فرمایند : ای سفیان پدرم مرا به سه چیز ادب کرد…پدرم فرمود : ای پسرکم
۲- هر کس زبانش را رها کند ، پشیمان میشود.
[بحار الأنوار جلد ۷۵ صفحه ۲۶۱ ]
چه بسیار اوقاتی که ما بعد از صحبت کردن پشیمان شده ایم؛ آنجا بود که با خود گفتیم :چه خوب بود این حرف را نمی زد.
داستانک:
شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرضه داشت: مرا نصیحت کنید،
حضرت فرمود: اِحْفَظِ لِسَانَک زبانت را نگهدار،
دوباره گفت: که نصیحتم کنید، فرمود: زبانت را نگه دار،
باز گفت: مرا نصیحت کنید،
فرمود: واى بر تو، مگر چیزى جز زبان، انسان را به رو در آتش خواهد افکند. [تحف العقول صفحه :۹۴ ]
هر ۳ مورد با هم
سپتامبر 6, 2016
امام صادق(علیه السلام), داستانی, فایل صوتی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی الحجه, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,436
(به مناسبت نزدیک شدن به ایام شهادت امام باقر علیه السلام)
قال الصادق علیه السلام: أَدَّبَنِی أَبِی بِثَلَاثٍ … قَالَ لِی- یَا بُنَیَّ:
۱- مَنْ یَصْحَبْ صَاحِبَ السَّوْءِ لَا یَسْلَمْ
امام صادق علیه السلام می فرمایند: پدرم (امام باقر علیه السلام) مرا به سه چیز ادب کرد… پدرم فرمود : ای پسرکم
۱- هر کس با شخص بدی همنشین شود ؛ سالم نمی ماند.
[بحار الأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۲۶۱]
شیوه ی تربیتی امام باقر علیه السلام چگونه بود که توانستند فرزندی مانند امام صادق علیه السلام را تربیت کنند؟
اولین دغدغه امام باقر علیه السلام این است که مواظب دوستت باش. دوست، انسان را خیلی تغییر می دهد. دوست اگر خوب باشد انسان به سمت خوبی ها تغییر می کند و اگر بد باشد انسان به سمت بدی ها گرایش پیدا می کند.
به عنوان مثال
تا چند ماه پیش یک جمله زشت روی زبان ما نمی آمد اما از وقتی با فلانی رفت و آمد کردیم راحت جملاتی را می گوییم.
یعنی اگر کسی بعد از دو سه ماه ما را ببیند می فهمد که تغییری در ما ایجاد شده است. این به خاطر دوست است.
داستانک:
امام رضا علیهالسّلام خطاب به شخصی فرمودند: چرا با عبدالرحمنبن یعقوب معاشرت میکنی؟
عرض کرد: او دائی من است.
حضرت فرمود: او دربارهی خدا سخنان نادرستی میگوید! پس با او معاشرت کن و ما را واگذار و یا با ما همنشین باش و او را ترک کن.
عرض کرد: او هر چه میخواهد بگوید به من چه زیانی دارد. وقتی از عقیدهی او تبعیت نکنم؟!
حضرت فرمود: آیا داستان آن شخص را که خود از یاران حضرت موسی علیهالسّلام بود و پدرش از یاران فرعون نشنیدهای؟ هنگامیکه لشکر فرعون در کنار دریا به موسی و یارانش رسید، آن پسر از موسی جدا شد که پدرش را نصیحت کند، در حالیکه پدر به راه خود به دنبال فرعون غرق شد، آن دو نیز با هم غرق شدند!
خبر به موسی علیهالسّلام رسید. فرمود: او در رحمت خداست، ولی چون عذاب نازل شد از آنکه نزدیک گناهکار است دفاعی نشود. [الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص: ۳۷۴]
درست است، او اجر خودش را برد اما در هنگام عذاب هر کس کنار گنهکار باشد، او هم عذاب می شود.
تا توانى میگریز از یار بد
یار بد، بدتر بود از مار بد
مار بد، تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
هر ۳ مورد با هم
سپتامبر 5, 2016
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, فایل صوتی, گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی الحجه, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,617
(به مناسبت ماه ذی الحجه و موسم حج)
از پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) نقل شده است:
لَرَدُّ دانَقٍ من حَرامٍ یَعْدِلُ عندَ اللّه ِ سُبحانَهُ سَبعینَ ألفَ حجّهٍ مَبْرورَهٍ.
هر آینه، ردّ کردن یک دانگ (یک ششم درهم) حرام، نزد خدا برابر است با هفتاد هزار حجّ پذیرفته.
[مستدرک الوسائل ج : ۱۲ ص : ۱۰۵]
امسال ما محروم شدیم از رفتن به حج، اما اگر این عمل را انجام بدهیم ثوابی برایمان نوشته میشود معادل ثواب هفتاد هزار حج قبول شده.
ما در روز میتوانیم ده ها بار این کار را انجام بدهیم. گاهی وقتها انسان یک حج میرود معلوم هم نیست آخر قبول شدهاست یا نه. هر کس یک دانگ، یعنی یک ششم درهم پول حرام (با پول الان مثلا دو هزار تومان) را رد کند در پیشگاه خداوند معادل هفتاد هزار حج قبول شده است.
اگر لقمه حرام وارد بدن شد، کار را یکسره میکند، کار را تمام میکند.
داستانک:
شخصی به نام شریک بن عبدالله نخعی بود که از علمای بزرگ زمان خود بود.
مهدی بن منصور عباسی به او گفت: من میخواهم قاضی القضاتی حکومت اسلامی را به شما بدهم.
شریک بن عبدالله گفت: من قبول نمیکنم؛ چون شما حاکم ظالمی هستی، قاضی القضاتی شما هم ظلم است.
گفت: خوب حداقل معلمی بچههای من را قبول کن.
گفت: بچه های تو هم یکی هستند مثل تو؛ درست نمیشوند.
گفت: این دو تا را که قبول نکردی حداقل یک روز ناهار به منزل ما بیا. در قصر یک روز مهمان ما باش.
گفت: باشد؛ این یکی را قبول می کنم.
مهدی بن منصور هم حرام ترین غذاها را آماده کرد و برای شریک بن عبدالله آورد.
غذا که تمام شد، شریک بن عبدالله رو کرد به مهدی بن منصور و گفت: شما به من یک پیشنهادی هم داده بودی.
گفت: بله قاضی القضاتی.
شریک گفت: خوب قبولش کردم!
اما این را که با دست راستم گرفتم؛ دست چپم خالی است. یک پیشنهاد دیگر هم دادی.
گفت: تربیت فرزندانم. گفت: آن را هم قبول کردم!
این ماجرا گذشت و بعد از مدتی، خزانه دار، حقوق شریک بن عبدالله را کمی دیر داد. شریک بن عبدالله خیلی اعتراض کرد.
خزانه دار گفت: تو مگر به ما گندم فروخته ای که اینقدر از ما طلبکاری؟
شریک گفت: از گندم مهمتر فروختم؛ من دینم را به شما فروختم.
لینک مطلب در تلگرام
سپتامبر 4, 2016
امام کاظم(علیه السلام), داستانی, فایل صوتی, منبرک های روایی
1,708
در آموزههای دینی، چند هزار روایت در رابطه با مسائل پزشکی داریم.
یکی از مشکلاتی که متأسفانه در بسیاری از افراد دیده میشود، زردی چهره و رنگ صورت است. این مشکل جسمی، دلایل متعددی دارد:
از جمله آنها، خواب بینالطلوعین است. کسی که بینالطلوعین خواب باشد، رنگ چهرهاش زرد میشود.
یک دلیل دیگر آن نیز در روایتی شریف از کتاب کافی به این شکل نقل شدهاست که:
داستانک:
شخصی نقل میکند که محضر امام موسی کاظم علیهالسلام مشرف شدم.
امام که مرا دیدند، پرسیدند: چرا رنگ و رویت زرد شدهاست؟ (مَا لِی أَرَاکَ مُصْفَرّاً)
عرض کردم: آقا بدنم همیشه داغ است؛ (به همین دلیل رنگم زرد شده است).
امام فرمودند: گوشت بخور (کُلِ اللَّحْمَ).
رفتم گوشت خوردم و بعد از یک هفته آمدم خدمت امام. امام که مجددا چهره زرد من را دیدند فرمودند: مگر به تو امر نکردم که گوشت بخور؟
عرض کردم: آقا من یک هفته است که به جز گوشت چیزی نخوردهام!
امام پرسیدند: گوشت را چطور میخوری؟
گفتم: آن را طبخ میکنم (یعنی آن را در آب میپزم).
امام فرمودند: نه خیر! آن را کبابی بخور (قَالَ لَا؛ کُلْهُ کَبَاباً).
من به دستور امام عمل کردم. ایشان پس از یک هفته، شخصی را به دنبال من فرستادند.
تا امام مرا دیدند که خون به چهرهام برگشته است فرمودند: اکنون خوب است.
«قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ یَعْنِی الْأَوَّلَ ع: مَا لِی أَرَاکَ مُصْفَرّاً. فَقُلْتُ لَهُ وَعَکٌ أَصَابَنِی. فَقَالَ لِی کُلِ اللَّحْمَ. فَأَکَلْتُهُ ثُمَّ رَآنِی بَعْدَ جُمْعَهٍ وَ أَنَا عَلَى حَالِی مُصْفَرّاً. فَقَالَ لِی أَ لَمْ آمُرْکَ بِأَکْلِ اللَّحْمِ قُلْتُ مَا أَکَلْتُ غَیْرَهُ مُنْذُ أَمَرْتَنِی فَقَالَ وَ کَیْفَ تَأْکُلُهُ قُلْتُ طَبِیخاً فَقَالَ لَا کُلْهُ کَبَاباً فَأَکَلْتُهُ ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَیَّ فَدَعَانِی بَعْدَ جُمْعَهٍ وَ إِذَا الدَّمُ قَدْ عَادَ فِی وَجْهِی فَقَالَ لِی الْآنَ نَعَمْ.»
[کافی، جلد ۶، ص ۳۱۶]
لینک مطلب در تلگرام
سپتامبر 3, 2016
اخلاقی, امام علی(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, فایل صوتی, ماه ذی الحجه, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
2,188
(به بهانه اول ذی الحجه، سالروز ازدواج مقدس حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام)
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:
مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَهِ فَلاَ یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ.
[حکمت ۱۵۹ نهج البلاغه]
کسى که خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید کسى را که به او سوء ظن پیدا کرده ملامت کند.
یعنی ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.
یکی از مسایلی که خانواده ها را مورد هجمه قرار می دهد و بین زن و شوهرها اختلاف درست می کند رعایت نکردن این مسأله است؛ هر یک از آقا یا خانم برخوردی میکنند، که در نتیجه به هم سوءظن پیدا می کنند.
به عنوان مثال:
گوشی آقا ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب زنگ می زند. آقا میرود در گوشه ای آرام شروع میکند به صحبت کردن. بعد که تمام می شود خانم میپرسد: کی بود؟ می گوید: هیچکس.
مرد نیت بدی ندارد، با خود میگوید: «الان اگر به خانم بگویم باز می خواهد بگوید این که بود، آن که بود؛ هیچ نگویم بهتر است.»
و یا اینکه
به او زنگ می زنند و او سریع شماره را پاک میکند. خانم هم سوءظن پیدا میکند .
یا مثلا روی گوشی رمز میگذارند. بین آقا و خانم این حرفها نیست. رمز گوشی ما را همسرمان باید بداند، رمز گوشی خانم را هم آقا باید بداند. ما چیز مخفی که از هم نداریم.
یا اینکه بعضی شماره ها را با اسم دیگری ذخیره میکنند.
و یا
ماهواره برای خانهاش میخرد. به خانمش میگوید که ما فقط برای شبکه های استانی خریدهایم. وقتی خانم در خانه نیست، هی با خود میگوید نکند جاهای دیگری دارد میرود.
ما نیت بدی نداریم، اما خودمان را داریم در مظان اتهام قرار میدهیم. ما که کار بدی انجام نمیدهیم. پس چرا اینقدر مخفی کاری در خانه انجام میدهیم؟ اینها زندگیها را از بین میبرد. زندگیها را سرد میکند.
داستانک:
پیامبر اکرم در حال اعتکاف بود . زنی آمد و مدتی با ایشان صحبت کرد و بعد برخاست و رفت .
در این هنگام دو نفر از اصحاب از کنار پیامبر عبور کردند و به آن حضرت سلام نمودند .
فوراً پیامبر خدا فرمود:این زن صفیه ،همسرم بود
آن دو عرض کردند ای رسول خدا ما به شما شک نداشتیم
پیامبر فرمود: شیطان (مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.
فَقَالَ:إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ، وَإِنِّی خَشِیتُ أَنْ یُقْذَفَ فِی قُلُوبِکُمَا شَیْئًا أَوْ قَالَ:شَرًّا
[محجه البیضاء؛ جلد ۵ ؛ صفحه ۶۷]
لینک مطلب در تلگرام
سپتامبر 3, 2016
دستهبندی نشده
19,490
فعلا این مطلب ،پست اول و ثابت سایت است.
ادامه نوشته »
سپتامبر 1, 2016
اخلاقی, امام جواد(علیه السلام), داستانی, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,617
(به بهانه شهادت امام جواد علیه السلام)
از امام جواد علیه السلام منقول است که میفرمایند:
«مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ»؛
[بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۸۲]
هر کس یک کار قبیح و بدی را تحسین کند مثل این است که آن گناه را انجام داده است.
لازم نیست ما حتما خودمان گناه را انجام بدهیم همین که گنهکار را تحسین هم بکنیم کافی است!
در سوره مبارکه شمس خداوند میفرماید:
«فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها؛ (آیه ۱۴)
قوم ثمود تکذیب کردند و شتر را پیکردند.»
مگر همه آنها شتر را پی کردند ؟؟؟
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: یکی از آنها شتر را پی کرد. اما چون بقیه راضی بودند آنها هم در گناه شریکاند.
گاهی ما یک تحسین کوچکی میکنیم:
به عنوان مثال:
طرف می آید می گوید: جنس های بنجل را امروز به قیمت روز به مردم قالب کردم. ما هم میگوییم: ماشاء الله! خوب ما هم در آن شریکیم.
یا اینکه فردی میگوید: ما در دوران عقد بچهدار شدیم، دیدیم زشت است سقطش کردیم. ما هم میگوییم: کار خوبی کردی! خوب ما هم قاتلیم؛ فرقی نمیکند.
و یا
در تلویزیون میشنویم که میگویند: «مردم یمن امروز اینطور شدند»؛ و میگوییم: حقشان است! ما هم در تمام گناه این سعودیها شریک هستیم.
یا اینکه «برای مردم غزه این اتفاق افتاد»؛ میگوییم: حقشان است! ما هم در گناه آنها شریکیم.
از آن طرف اگر بگوییم: خدا لعنت کند اسراییلیها را، خدا لعنت کند آمریکاییها را، خدا لعنت کند این سعودیها را، ما هم در ثواب مبارزه با آنها شریک میشویم.
گاهی فقط یک لبخند به طرف مقابل می زنیم؛ اگر ما این لبخند ها را نمیزدیم، امروز این قدر گناه در جامعه عادی نمیشد.
طرف محجبه بوده، حالا حجابش را کنار گذاشته است، میگوییم: چقدر لباس به تو میآد.
اگر تا آخر عمر این فرد گناه بکند ما در آن شریکیم. چون ما از کار او تعریف کردیم.
چرا ما در زیارت عاشورا چند بار اینها را میگوییم: « وَشٰایَعَتْ وَبٰایَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ»، « و اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ »؟
یعنی کسانی که نگاه کردند، کسانی که راضی بودند، کسانی که لجام زدند بر اسب، کسانی که سم اسب شما را آماده کردند، همه آنها را خدا لعنت بکند.
داستانک:
یک کسی را میخواستند اعدام کنند، که از دزدهای بنام بود. گفتند: درخواستی نداری؟
گفت: چرا؛ دوست دارم مادرم بیاید با مادرم صحبتی بکنم.
گفتند: خوب اشکالی ندارد، مادر بیاید.
مادر آمد. گفت: پسرم چه می خواهی؟
گفت: مادر دوست دارم زبانت را دربیاوری بگذاری در دهان من؛ من همین آرزو را دارم.
مادر هم گفت: باشه. زبان را درآورد. این فرزند شروع کرد گاز گرفتن زبان مادر.
آمدند او را گرفتند و گفتند: ای دیوانه چکار می کنی؟
گفت: این مادر باعث شد امروز من کنار چوبهدار بیایم.
بچه که بودم یک عدد تخم مرغ دزدیدم آوردم خانه. مامانم گفت: بارک الله.
اگر آن بارک الله را مادر نمیگفت و یک سیلی در دهانم می زد امروز من اینجا کشیده نمیشدم.
آن تخم مرغی که آن روز دزدیدم، امروز شتر مرغ دزد شدم.
لینک مطلب در تلگرام
آگوست 23, 2016
اخلاقی, امام صادق(علیه السلام), حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, ماه مرداد, مناسبت های شمسی, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
1,391
( به بهانه ۳۱ مرداد ؛ روز جهانی مسجد )
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَلَاثَهٌ یَشْکُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْجِدٌ خَرَابٌ لَا یُصَلِّی فِیهِ أَهْلُهُ وَ عَالِمٌ بَیْنَ جُهَّالٍ وَ مُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَیْهِ غُبَارٌ لَا یُقْرَأُ فِیه
امام صادق علیه السلام فرمودند:
سه چیز پیش خداى عز و جل شکایت کنند.
- مسجد ویرانى که اهلش در آن نماز نمیخوانند
- دانشمندى که میان نادانان گرفتار است
- قرآنى که بگوشه آویختهاند و غبار بر آن نشسته و در آن قرائت نمیشود [ الخصال، ج۱، ص: ۱۴۲]
از امام صادق علیه السلام منقول است که:
مساجد از کسانی که همسایه مسجد هستند و در مسجد حاضر نمیشوند، به خدای تعالی شکایت کردند؛ خداوند عزوجل به آنها وحی فرمود: به عزّت و جلالم قسم هیچ نمازی را از آنها قبول نمیکنم و عدالت ایشان را در میان مردم ظاهر نمیسازم و رحمتم به آنها نمیرسد و در بهشت در جوار من نخواهند بود. [أمالی طوسی جلد ۲ : صفحه ۳۰۷]
داستانک :
یک نفر نابینا به حضور پیامبر ( صلّى اللّه علیه و آله ) رسید و عرض کرد من نابینا هستم ، صداى اذان جماعت را مى شنوم، ولى کسى نیست که دستم را بگیرد و مرا به جماعت برساند، پیامبر ( صلّى اللّه علیه و آله ) فرمود:
از منزل خود تا مسجد، طنابى ببند و هنگام نماز جماعت ، آن طناب را بگیر و با راهنمایى آن خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شرکت کن [ تهذیب الاحکام ،ج ۲،ص ۲۶۶(چاپ جدید)]
آگوست 22, 2016
اخلاقی, حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), داستانی, دفاع مقدس, ماه مرداد, مناسبت های شمسی, مناسبتی, منبرک های روایی
1,445
( به بهانه ۳۱ مرداد ؛ روز جهانی مسجد )
مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ خَطَاهَا حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَات
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
کسى که بطرف مسجدى از مساجد خداوند گام بردارد، در برابر هر گامى که برمىدارد تا زمانى که به منزلش بازگردد، ده کار نیک به دست مىآورد، ده گناه از او پاک مىشود و ده درجه بالا مىرود [ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: ۲۹۱]
داستانک:
شهید شیرعلی راشکی.، معمولاً برای انجام فریضهی نماز جماعت، فاصلهی خانه تا مسجد را که حدود ۳ کیلومتر بود، پیاده طی میکرد.
پدر و مادرش به وی گفتند: «چرا این همه راه را پیاده میروی؟»
شهید گفت: «این پیاده راه رفتن من، به نفع شما میباشد. زیرا هنگامی که به مسجد میروم هزار صلوات در راه ذکر میگویم که ثوابش به پدرم میرسد و موقع برگشت هم هزار صلوات میگویم که ثواب آن از مادرم میباشد.»
[کتاب نماز و نیاز، ص ۶۰٫و کتاب ترمه نور، ص ۱۷۴]
آگوست 20, 2016
اخلاقی, حضرت محمد(صلی الله علیه و آله), گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,746
(به بهانه یکشنبه ذی القعده)
در روز یکشنبه ماه ذی القعده نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که خلاصه اش آن است که هر که آن را بجا آورد
توبه اش مقبول
گناهش آمرزیده شود
طلبکاران او در روز قیامت از او راضى شوند
با ایمان بمیرد
دینش گرفته نشود
قبرش گشاده و نورانى گردد
والدینش از او راضى گردند
مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد
توسعه رزق پیدا کند
ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند
به آسانى جان او بیرون شود
و کیفیت آن چنان است که در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ( ۲ نماز دو رکعتی)در هر رکعت حمد یک مرتبه ، و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه، و معوذتین (سوره ی فلق و ناس)یک مرتبه، و بعد از اتمام چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار کند (بگوید استغفروا الله) و بعد یک مرتبه بگوید لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ و بعد از آن بگوید یَا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ
[ مفاتیح الجنان ، اعمال ماه ذی القعده ]
آگوست 17, 2016
امام رضا(علیه السلام), داستانی, دفاع مقدس, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های برگزیده, منبرک های روایی
1,421
داستانک:
محمد، پیش از هر عملیات، برای نیروهای گردان یا رسول الله(ص)، گوسفندی قربانی میکرد. عملیات هم که تمام میشد، از خود جبهه، یکراست به پابوسی آقا امام رضا(ع) میرفت، زیارتی میکرد و برمیگشت آمل. عاشق و دلداهی آقا علیبن موسیالرضا(ع) بود. مدتی در جوار آقا میماند و دوباره عازم جبهه میشد.
زمستان سال ۶۲ برای محمد تیموری، اتفاقی افتاد که دیگر نتوانست، به پابوسی آقا امام رضا(ع) برود و این بار، دست خالی به خانه بازگشت. هنوز چند روزی از مرخصیاش نگذشته بود که حاج «حسین بصیر» خبری از او گرفت. … حاجبصیر به محمد گفت: «دارم راهی جبهه میشوم. انشاءالله عملیاتی در پیش است.»
محمد که دلش تمام وقت توی جبهه بود، دست حاجبصیر را بوسید و گفت: «تنهایی شرط رفاقت نیست، باهم میرویم.»
… مادر را بوسید و گفت: «مادر! اجازه بده، این بار را با حاجحسین بروم جبهه. انشاءالله وقتی برگشتم، میبرمت به پابوسی امام رضا(ع). این حاج بصیر هم ضامن.»
حاجی لبخندی زد و مادر هم قبول کرد.
محمد دست مادر را بوسید و گفت: «سرم برود، قولی که میدهم نمیرود مادر.»
مادر راضی شد و محمد با حاجحسین عازم جبهه شد. گذشت و مدتی بعد، عملیات «بدر» آغاز شد، اما پس از پایان عملیات، محمد نتوانست به مرخصی برود و به قولی که به مادرش داده بود، عمل کند.
محمد در بیستوسوم اسفند ۶۲ در عملیات بدر شهید شد و پیکرش در معراج الشهدای اهواز، بدون هماهنگی یکراست به مشهد رفت. ازطرفی هم، خبر شهادت محمد تأیید شده بود، اما پیکرش نبود. هیچکس نمیدانست چه اتفاقی افتاده و محمد، مفقود اعلام شد.
شهدا را در حرم امام رضا(ع) طواف میدادند و محمد هم توی تابوت، مهمان آقا امام رضا(ع) بود. همانجا حاجآقا «ابراهیمی»، روحانی آملی و از بستگان محمد، نام «محمد تیموری» را روی تابوت دیده بود، اما فکرش را نمیکرد که این محمد، همان همشهری و فامیل خودش باشد. حتی ذرهای هم شک نکرده بود. بعد از طواف و تشییع جنازه، تابوت محمد به معراج شهدای مشهد رفته بود.
چند روز پس از این اتفاق، حاجآقا ابراهیمی به آمل بازگشت و متوجه شد که محمد تیموری در عملیات بدر شهید و جسدش مفقود شده است. سریع به منزل شهید تیموری رفت و قصهی طواف تابوتی به نام محمد تیموری را تعریف کرد.
مادر محمد با خانوادهاش همراه با حاجآقا ابراهیمی یکراست به مشهد رفتند. همانطور که محمد به مادرش قول داده بود، مادر نیز به پابوس آقا علیبن موسیالرضا(ع) رفت. سپس برای شناسایی پسرش به معراج شهدا رفت. مادر وقتی پیکر محمد را دید، گفت: «این محمد من است، خودش است. آمده مشهد تا به عهدی که با مادرش بسته، وفا کند.»
بعد هم با پیکر محمد به آمل برگشتند.
شهید «محمد تیموری» فرمانده گردان «یا رسولالله(ص)» لشکر ویژه خطشکن «۲۵ کربلا»، روز ۱۲ فروردین ۶۳، در مراسم باشکوهی در آمل تشییع و به خاک سپرده شد.
[کتاب کبوتران حرم صفحه ۵۴]
آگوست 16, 2016
اخلاقی, اعتقادی, امام رضا(علیه السلام), گنجینه pdf منبرک ها, ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
1,937
(به بهانه میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام)
وَ رُوِیَ أَنَّهُ کَانَ فِی الْکَنْزِ الَّذِی حَفِظَهُ اللَّهُ تَعَالَى لِلْغُلَامَیْنِ مَکْتُوبٌ
عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کَیْفَ یَفْرَحُ وَ یَضْحَکُ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْحِسَابِ کَیْفَ یُذْنِبُ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ کَیْفَ یَحْزَنُ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ عَرَفَ الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا بِأَهْلِهَا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ عَلَیْهَا
امام رضا علیه السلام می فرمایند:
در آن گنجى که خدا براى دو کودک یتیم حفظ و نگهدارى می کرد (که در داستان حضرت موسی و حضرت خضر در سوره کهف آیات ۶۰ تا ۸۲ آمده است)نوشته بود:
۱٫ در شگفتم از کسى که یقین به مرگ دارد چطور می خندد و شادمان است،
۲٫ در شگفتم از کسى که یقین به قیامت دارد چطور معصیت می کند،
۳٫ در شگفتم از کسى که یقین به مقدرات الهى دارد چرا غمگین و افسرده خاطر است،
۴٫ در شگفتم از کسى که دنیا و دگرگونى او را میداند چطور مطمئن به آن میباشد
[إرشاد القلوب إلى الصواب ؛ جلد ۱؛صفحه ۱۱۳ الباب الحادی و الثلاثون فی الحزن و فضله …..]
آگوست 8, 2016
امام رضا(علیه السلام), ماه ذی القعده, مناسبت های قمری, مناسبتی, منبرک های روایی
2,428
(به بهانه روز ۲۵ ذی القعده، روز دحوالارض)
در مطلب قبل، درباره ی ثواب بسیار زیاد و ممتاز روزه در روز دحوالارض ، بحث شد، و بیان شد روزه در روز دحوالارض از روزه تمام عمر بیشتر است
اما نکته اینجاست که با وجود اینکه روزه در روز دحوالارض معادل روزه در تمام عمر است و بلکه بیشتر، اما عمل دیگری وجود دارد که شاید ثوابش از روزه و شب زنده داری در دحوالارض بیشتر است و ما از آن غافل مانده ایم
شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان ، در اعمال روز دحوالارض در آخرین خط این اعمال می نویسد:
« و بدان که میر داماد رحمه الله در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض فرموده که زیارت حضرت امام رضا علیه السلام در این روز افضل اعمال مستحبه و آکد آداب مسنونه است »
[ مفاتیح الجنان – اعمال ماه ذی القعده]