قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
ثَلَاثٌ لَوْ یَعْلَمُ أُمَّتِی مَا لَهُمْ فِیهَا لَضَرَبُوا عَلَیْهَا بِالسِّهَامِ ؛ … ۲٫ وَ الْغُدُوُّ إِلَى یَوْمِ الْجُمُعَهِ …
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود:
سه چیز است که اگر امّت من منافع آن را مىدانستند، براى دست یافتن به آن، قرعه کشی می کردند (و یا به سوى هم تیر اندازى مىکردند):
… ۲٫ زود رفتن به نماز جمعه … [بحار الأنوار ،جلد ۸۶، صفحه: ۱۹۷]
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:
مَنْ تَرَکَ ثَلَاثَ جُمَعٍ تَهَاوُناً بِهَا طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ
هر کس ۳ جمعه ، نماز جمعه را ترک کند، خدا بر قلب او مُهر میزند [وسائل الشیعه، ج۷، ص: ۳۰۱]
داستانک :
خشک سالی و قحطی شهر مدینه را فرا گرفته بود . احتیاجات اولیه ی مردم چنان گران و نایاب شده بود که مردم ، روزگار را به سختی می گذراندند . تنها هنگامی که قافله ای تجارتی به مدینه می آمد ، مردم از ته دل خوشحال می شدند . صدای طبل شادی و هلهله ی مردم بر می خاست ، مردم سراسیمه به قافله نزدیک می شدند و احتیاجات خود را ارزان تر از همیشه می خریدند .
ظهر جمعه بود . مردم مدینه در مسجد مدینه جمع شده بودند . پیامبر مشغول خواندن خطبه های نماز جمعه بود
در این هنگام ، ناگهان صدای هلهله از بیرون برخاست و صدای طبل شادی شنیده شد .
لحظه ای نگذشته بود که خبر به نمازگزاران مسجد رسید که کاروانی بزرگ از شام به مدینه رسیده و با خود مواد غذایی آورده است .
این خبر، صف های نماز جمعه را به هم ریخت . نمازگزاران مسجد که هفته های سختی را گذرانده بودند ، بی اختیار به پا خاستند و به سرعت به سوی قافله حرکت کردند .
پس از مدتی ، مسجد از همهمه ای که ایجاد شده بود نجات یافت . سکوت سنگینی بر مسجد نشست . پیامبر به صف های نماز که بسیار خلوت شده بود ، چشم دوخت .
فقط ۸ نفر در مسجد مانده اند (یا ۱۲ نفر) ، که از شرمندگی سر به زیر انداخته بودند ، از جای خود تکان نخوردند .
پیامبر با آرامشی خاص گفت :
سوگند به خدایی که جانم در دست اوست اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتید و کسی در مسجد نمی ماند، از آسمان بر سر همه سنگ می بارید .
در این هنگام آیاتی از سوره جمعه نازل شد :
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَهً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَهِ وَ اللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقینَ
هنگامى که آنها تجارت یا سرگرمى و لهوى را ببینند پراکنده مىشوند و به سوى آن مى روند و تو را ایستاده به حال خود رها مىکنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزىدهندگان است[جمعه / ۱۱] [منبع :تفسیر نمونه جلد ۲۴ صفحه ۱۲۵ با اندکی تصرف ]
بخش اول روایت
بخش سوم روایت