(به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام )
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى
(به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام )
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى
( به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام (
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى
۱ . أَمَرَ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ؛ فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ …
جهت چاپ پوستر باکیفیت بسیار بالا روی تصویر کلیک نمایید
( این تصویر را میتوانید در سایز ۴۰۰ * ۱۰۰ سانتی متر و یا کوچکتر مانند ۳۰۰ *۷۵ و یا ۲۰۰ *۵۰ چاپ نمایید)
توجه : این متون در برگه های ” ابر و باد” یا “تذهیب” متناسب برای ایام ولادت یا شهادت امام رضا علیه السلامجهت نصب در مسجد ، پایگاه بسیج ، دانشگاه ، اداره و یا … می باشد.
***
پدرشان میگفتند:”زیارت رضا مثل زیارت خداست در عرش.”
خودشان میگفتند:”سه موقع میآیم سراغ تان. اول: نامه های اعمال را که میدهند.
دوم : پل صراط.
سوم: پای حساب کتاب.”
پسرشان میگفتند:” از طرف خدا ضمانت میکنم بهشت را برای زائر با معرفت پدرم.”
برای مطالعه ادامه داستان ها به ادامه مطلب بروید.
(به بهانه میلاد امام جواد علیه السلام)
محمّد بن سلیمان، مىگوید:
از حضرت جواد علیه السّلام راجع به مردى که حجّ بجا مىآورد پرسیدم:
وى براى انجام حج تمتّع داخل مکّه شد و خداوند بر انجام حج و عمره کمکش کرد، سپس به مدینه رفت و بر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم سلام داد و آن جناب را زیارت کرد
پس از آن به زیارت شما آمد در حالى که به حق شما عارف بوده و مىداند که شما حجت خدا بر خلائق هستید.و توجّه دارد که شما همان بابى هستید که شخص براى توجّه الى اللَّه باید از آن باب وارد شود و به شما سلام داده و زیارتتان مىکند،
سپس به زیارت حضرت ابا عبد اللَّه الحسین سلام اللَّه علیه رفته و به آن حضرت سلام مىدهد
آن گاه به بغداد رفته و بر حضرت ابى الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام سلام مىدهد و بعد به شهر خودش مراجعت مىکند، و پس از رسیدن موسم حج خداوند متعال حج را روزى او مىکند حال بفرمائید کدامیک از این دو افضل و برتر هستند؟
حجه الاسلامى که بجا آورد و برگشت و دوباره حجّ روزى او شده یا به خراسان رود و پدر بزرگوارتان حضرت على بن موسى علیه السّلام را سلام داده و زیارت کند؟
حضرت در جواب فرمودند: بلکه افضل آن است که به خراسان رود و بر پدرم حضرت ابى الحسن الرضا سلام داده و آن جناب را زیارت کند و شایسته است که این زیارت را در ماه رجب انجام دهد…
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حِجَّهَ الْإِسْلَامِ- فَدَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَأَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى حَجِّهِ وَ عَلَى عُمْرَتِهِ ثُمَّ أَتَى الْمَدِینَهَ فَسَلَّمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ أَتَاکَ عَارِفاً بِحَقِّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَى مِنْهُ فَسَلَّمَ عَلَیْکَ ثُمَّ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ علیه السلام فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ أَتَى بَغْدَادَ فَسَلَّمَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى بِلَادِهِ فَلَمَّا کَانَ وَقْتُ الْحَجِّ رَزَقَهُ اللَّهُ مَا یَحُجُّ بِهِ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ لِهَذَا الَّذِی قَدْ حَجَّ حِجَّهَ الْإِسْلَامِ یَرْجِعُ فَیَحُجُّ أَیْضاً أَوْ یَخْرُجُ إِلَى خُرَاسَانَ إِلَى أَبِیکَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام فَیُسَلِّمُ عَلَیْهِ قَالَ بَلْ یَأْتِی خُرَاسَانَ فَیُسَلِّمُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ أَفْضَلُ …
منبع :کامل الزیارات. صفحه ۹۲۴ .باب صد و یکم
جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید خرداد ۱, ۱۳۹۲
(به بهانه روز ۲۵ ذی القعده، روز دحوالارض)
در مطلب قبل، درباره ی ثواب بسیار زیاد و ممتاز روزه در روز دحوالارض ، بحث شد، و بیان شد روزه در روز دحوالارض از روزه تمام عمر بیشتر است
اما نکته اینجاست که با وجود اینکه روزه در روز دحوالارض معادل روزه در تمام عمر است و بلکه بیشتر، اما عمل دیگری وجود دارد که شاید ثوابش از روزه و شب زنده داری در دحوالارض بیشتر است و ما از آن غافل مانده ایم
شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان ، در اعمال روز دحوالارض در آخرین خط این اعمال می نویسد:
« و بدان که میر داماد رحمه الله در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض فرموده که زیارت حضرت امام رضا علیه السلام در این روز افضل اعمال مستحبه و آکد آداب مسنونه است »
[ مفاتیح الجنان – اعمال ماه ذی القعده]
کتاب کافی مهمترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است.
این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقه الاسلام کلینی است
کلینی به جهت ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأه روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است
کافی در کلام بزرگان
شیخ مفید از بزرگترین علمای تاریخ شیعه میگوید: این کتاب، از برترین کتب شیعه است که دارای فائدههای بسیار میباشد [تصحیح الاعتقادات الامامیه،شیخ مفید، ص۷۰]
شهید اول آن را کتابی در زمینه حدیث معرفی میکند که امامیه مانند آن را نیاورده است[کلینی، الکافی، ج ۱، ص۲۷]
محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول مینویسد: کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه(امامیه) است [مرآه العقول، مجلسی، ج۱، ص۳]
آقا بزرگ تهرانی کتابشناس و فقیه کبیر ، میگوید: کافی کتابی است که در نقل حدیث از اهل بیت(ع)، مانند آن نوشته نشده است [الذریعه،آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۷، ص۲۴۵]
آیت الله خویی از قول استادش میرزا محمدحسین نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده است [خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص۹۹]
یکی از روایات کتاب شریف کافی
محمد بن زید طبرى گوید: مردى از بازرگانان فارس که از پیروان امام رضا (علیه السلام) بود، به آن حضرت نامهاى نوشت و در باره خمس، اجازه خواست، در پاسخ او نوشت که:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به راستى خدا واسع است و کریم، بر هر کارى ضامن ثواب است و بر تنگ نظرى غم و اندوه، هیچ مالى حلال نیست مگر از راهى که خدایش حلال کرده است و به راستى، خمس کمک ما است بر دین ما و بر عیالات ما و بر دوستان ما و وسیله بذل و بخشش ما است و حفظ آبروى ما از کسى که از او بیم داریم، آن را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم نسازید تا آنجا که مىتوانید، زیرا پرداخت خمس، کلید روزى شما است و مایه پاک شدن گناهان شما و ذخیرهاى است که براى روز بىنوائى خود پس انداز کنید، مسلمان کسى است که براى خدا بدان چه او را عهدهدار کرده وفا کند و بر عهده خود بپاید، مسلمان نیست کسى که به زبان پذیرا است و به دل مخالف است، و السلام
[اصول کافى-ترجمه کمرهاى جلد ۳ صفحه ۶۳۳ ]
پس به فرموده امام رضا علیه السلام خمس برای خود انسان ۴ فایده دارد
حضرت آیت الله مرعشی نجفی می فرمودند:
چند شب بعد از ارتحال آیت الله شیخ مرتضی حائری، او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن
طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟ !
پرسیدم: آقای حائری، اوضاع تان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه،انگار که از گذشته ای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن… همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند… بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم .
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می آید. صداهایی رعب آور و وحشت افزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست می کرد.
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بی انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست، به من نزدیک می شدند.
تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می کشید و مانع از آن می شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می زدند و مرا به یکدیگر نشان می دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمی آمد. تنها دهانم باز و بسته می شد و داشت نفسم بند می آمد. بدجوری احساس بی کسی غربت کردم . در دل گفتم :خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم ….
همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند . بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید؟
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود؛ ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد…
[کرامات امام رضا علیه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه ۹۲]
کلیپ صوتی این مطلب [مدت ۳ دقیقه و ۳۸ ثانیه]
(به بهانه میلاد باسعادت امام رضا علیه السلام)
یکی از ادیانی که نامش در قرآن آمده «صابئین» است که به حضرت یحیی گرایش دارند. ضمناً برای ستارگان تأثیری قائلند و نماز و مراسم ویژه ای دارند
این فرقه رهبری بسیار دانشمند ولی مغرور داشتند به نام عمران، که بارها با امام رضا علیه السلام گفتگو میکرد ولی زیر بار نمی رفت. در یکی از جلسات امام رضا علیه السلام استدلالی کرد که او تسلیم شد و گفت:
یَا سَیِّدِی لَا تَقْطَعْ عَلَیَّ مَسْأَلَتِی فَقَدْ رَقَّ قَلْبِ
حالا روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم ولی ناگهان صدای اذان بلند شد.
امام رضا علیه السلام جلسه را ترک کرد. مردم گفتند: فرصت حساسی است، چنین فرصتی پیش نمیآید.
امام رضا علیه السلام فرمود: اول نماز!
او که این تعهد را از امام دید علاقهاش بیشتر شد.امام بعد از نماز گفت و گویش را تکمیل کرد و او ایمان آورد.
[اصل روایت عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص: ۱۷۲ به نقل از یکصد و چهارده نکته دربارهی نماز (محسن قرائتی)، ص ۲۱٫]
مرحوم حضرت آیت الله کوهستانی؛ گاه از لحاظ مالی به شدت در مضیقه قرار می گرفت و در عین حال از تصرف در وجوهات پرهیز می کرد، خود در این باره نقل کرده است:
در دورانی که در حوزه علمیه مشهد درس می خواندم، خرجی مرا مادرم از شمال می فرستاد.
مدتی گذشت ولی دیدم از مازندران چیزی نرسید ایام سختی را پشت سر می گذاشتم، ناچار شدم از استادم مبلغی قرض بگیرم که هرگاه از مازندران پول برایم رسید قرض وی را پرداخت نمایم.
در همان شب نزدیک طلوع فجر خواب دیدم که شخص بزرگواری به من خطاب می کند: شیخ محمد چرا از استادات قرض کردی؟
گفتم: پس از چه کسی باید قرض می کردم! گفت: از کسی که الآن اسم او را بر سر مأذنه حرم می برند.
بیدار گشتم در همان لحظه شنیدم مؤذن حرم مطهر در مناجات خود چنین می گوید: « اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا علیه السلام.»
تا این جمله را شنیدم با شتاب وضو ساخته و به حرم مشرف شدم و از آن حضرت معذرت خواستم [ داستانهای جالب؛ سید حسن صحفی؛ صفحه ۲۵۹]
(به بهانه ۲۳ ذی القعده روز زیارتی امام رضا علیه السلام)
روز بیست و سوم سال دویست و سه به قولى شهادت حضرت امام رضا علیه السلام واقع شده و زیارت آن حضرت از نزدیک و دور سنت است
قال السید بن طاوس فی الإقبال و رأیت فی بعض تصانیف أصحابنا العجم رضوان الله علیهم أنه یستحب أن یزار مولانا الرضا علیه السلام یوم ثالث و عشرین من ذی القعده من قرب أو بعد ببعض زیاراته المعروفه أو بما یکون کالزیاره من الروایه بذلک
سیّد ابن طاووس در کتاب»اقبال»گفت که در بعضى از کتابهاى علماى شیعه غیر عرب (رضوان اللّه علیهم)دیدم که مستحبّ است مولایمان حضرت رضا(درود خدا بر او)در روز بیستوسوم از ماه ذى القعده از نزدیک و دور زیارت شود،به بعضى از زیارتهاى معروف،یا به آنچه که همانند زیارت باشد از روایاتى که در این باب رسیده است.
منبع: مفاتیح الجنان ، اعمال ماه ذی القعده
و همچنین از نماز یکشنبه ذی القعده غفلت نکنیم
جهت اطلاع از طریقه خواندن نماز یکشنبه ذی القعده + فضیلت ؛ اینجا را کلیک نمایید
(به بهانه ۲۳ ذی القعده ، روز زیارتی امام رضا علیه السلام)
حجه الاسلام قرائتی می فرمودند:
یک خانمی بود فکرش کج بود. عقیدهای به زیارت و توسل و عبادت و اینها نداشت. اهل حجاب و… اصلاً طور دیگری بود. ولی شوهرش مذهبی بود و خودش نبود. به شوهرش گفت: من میخواهم مشهد بروم ولی من را دور و اطراف حرم نبر. من را هتلهایی ببر که دور از حرم است، تو هر چه میخواهی برو دو لیتر گریه کن. من حال حرم ندارم! من مشهد را میخواهم، ولی نه برای حرمش!
شوهر هم گفت: بسیار خوب، زنش را برد و آن هتل را گرفت و خودش هم حرم میرفت و زن هم حرم نمیرفت. روز آخر که در ماشین نشستند بیایند، این خانم گنبد را دید. گفت: یا امام رضا، ما حرم نیامدیم اما به ما خوش گذشت. سفر خوشی بود ولو ما زیارت نیامدیم، این را گفت و حرکت کردند. در ماشین این خانم خوابش برد.
خواب دید که امام رضا فرمود: همین که در شهر من به شما خوش گذشت من راضی هستم. ما دوست داریم که کسانی که میآیند به آنها بد نگذرد.
باید خیلی توجه کنیم ؛که امام رضا با اینگونه افراد اینچنین برخورد می کند . حال با زائران واقعی خود چه رفتاری را خواهد کرد ؟
(به بهانه میلاد امام رضا علیه السلام)
قال الإمام علیّ بن موسى الرضا علیه السّلام: سبعه أشیاء من الاستهزاء: من استغفر اللّه بلسانه و لم یندم قلبه فقد استهزأ بنفسه، و من سأل اللّه التوفیق و لم یجتهد فقد استهزأ بنفسه، و من سأل اللّه الجنّه و لم یصبر على الشدائد فقد استهزأ بنفسه، و من تعوّذ باللّه من النار و لم یترک شهوات الدّنیا فقد استهزأ بنفسه، و من ذکر الموت و لم یستعدّ له فقد استهزأ بنفسه، و من ذکر اللّه و لم یشق إلى لقائه فقد استهزأ بنفسه، و من أصرّ على المعاصی و طلب العفو من ربّه و لم یتب فقد استهزأ بنفسه
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود:
هفت چیز بدون هفت چیز دیگر مسخره است:
۱-کسى که به زبان استغفار کند و در دل پشیمان نباشد ،خود را مسخره کرده،
۲- کسى که توفیق از خدا بخواهد و کوشش نکند،خود را مسخره کرده،
۳- کسی که بهشت خواهد و بر سختیها صبر ننماید،خود را مسخره کرده،
۴- کسی که از آتش به خدا پناه برد و از لذت دنیا دست نکشد،خود را مسخره کرده،
۵-کسی که مرگ را یاد کند و آماده آن نشود،خود را مسخره کرده،
۶-کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او نباشد،خود را مسخره کرده،
۷- کسی که در گناه اصرار ورزد و بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند،خود را مسخره کرده است
منبع:
تحریر المواعظ العددیه، صفحه ۴۷۰
(به بهانه میلاد امام جواد علیه السلام)
محمّد بن سلیمان، مىگوید:
از حضرت جواد علیه السّلام راجع به مردى که حجّ بجا مىآورد پرسیدم:
وى براى انجام حج تمتّع داخل مکّه شد و خداوند بر انجام حج و عمره کمکش کرد، سپس به مدینه رفت و بر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم سلام داد و آن جناب را زیارت کرد
پس از آن به زیارت شما آمد در حالى که به حق شما عارف بوده و مىداند که شما حجت خدا بر خلائق هستید.و توجّه دارد که شما همان بابى هستید که شخص براى توجّه الى اللَّه باید از آن باب وارد شود و به شما سلام داده و زیارتتان مىکند،
سپس به زیارت حضرت ابا عبد اللَّه الحسین سلام اللَّه علیه رفته و به آن حضرت سلام مىدهد
آن گاه به بغداد رفته و بر حضرت ابى الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام سلام مىدهد و بعد به شهر خودش مراجعت مىکند، و پس از رسیدن موسم حج خداوند متعال حج را روزى او مىکند حال بفرمائید کدامیک از این دو افضل و برتر هستند؟
حجه الاسلامى که بجا آورد و برگشت و دوباره حجّ روزى او شده یا به خراسان رود و پدر بزرگوارتان حضرت على بن موسى علیه السّلام را سلام داده و زیارت کند؟
حضرت در جواب فرمودند: بلکه افضل آن است که به خراسان رود و بر پدرم حضرت ابى الحسن الرضا سلام داده و آن جناب را زیارت کند و شایسته است که این زیارت را در ماه رجب انجام دهد…
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حِجَّهَ الْإِسْلَامِ– فَدَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَأَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى حَجِّهِ وَ عَلَى عُمْرَتِهِ ثُمَّ أَتَى الْمَدِینَهَ فَسَلَّمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ أَتَاکَ عَارِفاً بِحَقِّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَى مِنْهُ فَسَلَّمَ عَلَیْکَ ثُمَّ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ علیه السلام فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ أَتَى بَغْدَادَ فَسَلَّمَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى بِلَادِهِ فَلَمَّا کَانَ وَقْتُ الْحَجِّ رَزَقَهُ اللَّهُ مَا یَحُجُّ بِهِ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ لِهَذَا الَّذِی قَدْ حَجَّ حِجَّهَ الْإِسْلَامِ یَرْجِعُ فَیَحُجُّ أَیْضاً أَوْ یَخْرُجُ إِلَى خُرَاسَانَ إِلَى أَبِیکَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام فَیُسَلِّمُ عَلَیْهِ قَالَ بَلْ یَأْتِی خُرَاسَانَ فَیُسَلِّمُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ أَفْضَلُ …
منبع :
کامل الزیارات، صفحه ۹۲۴، باب صد و یکم ثواب زیارت حضرت ابى الحسن على بن موسى الرضا علیه السلام در طوس