(به بهانه مبعث خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله)
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «انما بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق»
مبعوث شده ام تا اخلاق کریمه و فضائل انسانى را اتمام و اکمال نمایم.
منبع :بحار الأنوار،جلد ۶۸ ،صفحه۳۸۲
داستانک :
عموما جریان سعد بن معاذ را می دانیم که ؛ هنگام دفنش مادرش گفت پسرم خوشا به حالت بهشت گوارایت و پیامبر فرمود : زیاد خوشحال نباش و برای خدا تکلیف مشخص نکن که سعد هم اکنون در فشار است . اصحاب سبب را پرسیدند فرمود : سعد با خانواده اش بد اخلاق بود (بحار الانوار جلد ۲۱ صفحه ۲۵۷ )
حال آیا می دانیم سعد بن معاذ که فشار قبر نصیب او شد ؛ چه شخصیتی است ؟
او از کبار صحابه رسول الله و زعیم قبیله اوس بود.
در جنگهایی مهمی نظیر بدر و احد و خندق حضور داشت
در غزوه بواط در سال دوم هجرت از طرف پیامبر حکومت مدینه به او سپرده شد.
مستجاب الدعوه بود ؛ در جنگ خندق به شدت زخمی شد ؛ در آن هنگام دعا کرد: خداوند اگر چیزى از جنگ ما با قریش باقى بماند مرا زنده نگهدار براى جنگ دیگرى که من دوست دارم با قومى که پیغمبر ترا از او رنج داده و او را تکذیب نمودهاند نبرد کنم خداوندا اگر جنگ پایان یافته باشد مرا (در این واقعه) شهید فرما و نیز مرا مکش مگر بعد از اینکه چشم مرا به تباهى بنى قریظه (یهود) روشن کنی .(ترجمه کتاب الکامل،جلد۷ ،صفحه :۲۰۶)
چون سعد آن گفته (دعا) را به زبان آورد خون بند آمد و بعد از پایان جنگ و بعد از پایان غائله ی یهود خون ریزی شروع شد.
قضاوت برخورد با یهودیان پیمان شکن بنی قریظه توسط پیامبر به او واگذار شد و بعد از قضاوتش پیامبر فرمود: خداوند این حکم تو را تایید و امضا نمود
در تفسیر منصوب به امام عسکری علیه السلام آمده است: قال رسول الله ص: یرحمک الله یا سعد، فلقد کنت شجا «۴» فی حلوق الکافرین، لو بقیت لکففت العجل- الذی یراد نصبه فی بیضه المسلمین کعجل قوم موسى . قالوا: یا رسول الله أ و عجل یراد أن یتخذ فی مدینتک هذه! قال: بلى، و الله یراد، و لو کان سعد فیهم حیا لما استمر تدبیرهم، و یستمرون ببعض تدبیرهم، ثم الله تعالى یبطله. قالوا: أخبرنا کیف یکون ذلک قال: دعوا ذلک لما یرید الله أن یدبره.
مدتها بعد از شهادت سعد بن معاذ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: خدا رحمت کند تو را اى سعد، بدرستى که استخوانى بودى در گلوهاى کافران، و اگر مىماندى منع خواستى کرد گوساله را که اراده نصب او خواهند نمود در بیضه اسلام- که مدینه است- مانند گوساله موسى.
صحابه گفتند: یا رسول اللّه! آیا اراده خواهند نمود در مدینه تو گوساله برپا کنند؟
حضرت فرمود: بلى و اللّه اراده خواهند کرد، و اگر سعد زنده مىبود نمىگذاشت که ایشان بکنند و لیکن خواهند کرد و حق تعالى نخواهد گذاشت که تدبیر ایشان مستمر شود و بزودى خدا تدبیر ایشان را باطل خواهد کرد.
صحابه گفتند: یا رسول اللّه! ما را خبر ده که تدبیر ایشان چگونه خواهد بود.
حضرت فرمود: بگذارید تا تدبیر حق تعالى در این باب ظاهر گردد.
(التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری، صفحه: ۴۸۱ ) به نقل از (حیاه القلوب، المجلسی ،جلد ۴،صفحه:۱۲۷۱)
از کلام بالا مشخص می شود که اگر سعد زنده بود نمی گذاشت حق امام علی علیه السلام را غصب کنند.
در هنگام جان دادن رسول خداى به بالین او آمد و سر سعد را به زانو خود گذاشت و فرمود: الهى! سعد در راه تو سختیها دیده و رسول تو را تصدیق کرده و حقوق اسلام که بر ذمّت او بوده ادا نموده، روح او را چون ارواح دوستان خود قبض فرماى. سعد این بانگ بشنید و چشم باز کرد و گفت: السّلام علیک یا رسول اللّه. گواهى مىدهم که تو رسول خدائى و حق رسالت بگذاشتى و سر خود را برگرفت و بر زمین نهاد و عذر بخواست و بعد از دنیا رفت.
بعد از شهادت سعد ،جبرئیل فرود آمد و خدمت پیامبر عرض کرد:
کیست از اصحاب تو که درگذشت و درهاى آسمان به روى او گشاده گشت؟ پیامبر فرمود: سعد بن معاذ.
پیامبر شخصا او را غسل داد و بر او نماز خواند.
پیامبر در تشییع جنازه او حاضر شد و عبا از دوش و کفش از پا در آورد.
در تشییع او اصحاب گفتند: یا رسول اللّه، سعد مرد بزرگ جثهاى بود و در دست ما سخت سبک است .پیامبر فرمود: من مىنگریستم ملائکه را که جسد سعد را حمل مىکردند.
پیغمبر فرمود: عرش در مرگ سعد جنبش کرد و درهاى آسمان گشوده شد و هفتاد هزار فرشته تشییع جنازه او کرد.
رسول خداى در خانه او به سر انگشتان پاى راه مىرفت و مىفرمود که: از کثرت فرشتگان، جاى قدم گذاشتن نیست و چون پاى مىگذارم فرشته بال خود را از جاى بر می دارد تا پاى دیگر بگذارم.
(کتاب ناسخ التواریخ(زندگانى پیامبر)، ،جلد ۲،صفحه :۱۰۶۵)
با اینهمه کرامت از سعد ؛ بازهم چون با خانواده بد اخلاق بود ، فشار قبر نصیبش شده بود.
جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید. خرداد ۱۸, ۱۳۹۲