خانه / بایگانی برچسب: تربيت فرزند

بایگانی برچسب: تربيت فرزند

نصیحت به فرزند ۳ ” بعضی از کارها ، عامل اتهام”

(به بهانه شهادت امام صادق علیه السلام) 14

قال الصادق علیه السلام:  یَا سُفْیَانُ أَدَّبَنِی أَبِی بِثَلَاثٍ … قَالَ لِی- یَا بُنَیَّ …

۳٫ وَ مَنْ یَدْخُلْ مَدَاخِلَ السَّوْءِ یُتَّهَمْ

امام صادق علیه السلام فرمایند : ای سفیان پدرم مرا به سه چیز ادب کرد…پدرم فرمود : ای پسرکم ….

۳٫ و هر کس داخل در جای بدی شود ، متهم خواهد شد [بحار الأنوار   جلد ۷۵   صفحه ۲۶۱ ]

این فراز از روایت این جمله را می رساند که ” خود را در معرض تهمت قرار ندهیم “

به عنوان مثال:

مردی گردنبند زرد رنگ به گردن می اندازد ؛ همه فکر می کنند طلاست(در حالی که طلانیست )

شخصی به خانمی در خیابان چشمک میزند ؛ مردم فکر بد می کنند ( حال آنکه آن خانم،همسرش بوده)

با نامحرم در جای خلوتی قرار می گیرد ، مردم او را متهم میکنند

داستانک :

پیامبر اکرم در حال اعتکاف بود . زنی آمد و مدتی با ایشان صحبت کرد و بعد برخاست و رفت .

در این هنگام دو نفر از اصحاب از کنار پیامبر عبور کردند و به آن حضرت سلام نمودند .

فوراً پیامبر خدا فرمود:این زن صفیه ،همسرم بود

آن دو عرض کردند ای رسول خدا ما به شما شک نداشتیم

 پیامبر فرمود: شیطان ( مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.

 فَقَالَ:إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ، وَإِنِّی خَشِیتُ أَنْ یُقْذَفَ فِی قُلُوبِکُمَا شَیْئًا أَوْ قَالَ:شَرًّا [محجه البیضاء؛ جلد ۵ ؛ صفحه ۶۷ ]

خاطره :

در دبیرستانی نماز می خواندم ؛ خواستم در بین نماز ـ  برای آموزش وضو ؛ با یک لیوان آب ـ وضو بگیرم.

شروع کردم به وضو گرفتن ، “صورت و دست راست و داست چپ و سر و پای راست” ؛ اما پای چپ را نکشیدم و وضو را تمام کردم .

بعد از نماز دوم، یکی از دانش آموزان آمد و سوال کرد : چرا مسح پای چپ را نکشیدید

گفتم : اینکار لازم نبود ؛ پای چپ مثل پای راست مسح کشیده میشود اما اگر می کشیدم ممکن بود بعضی با خود بگویند وضوی امام جماعت باطل شده، دارد وسط نماز وضو می گیرد.

هر ۳ نصیحت در یک نگاه

 دانلود به صورت پی دی اف

نصیحت به فرزند ۲ ” زبان، عامل پشیمانی”

(به بهانه شهادت امام صادق علیه السلام)

13قال الصادق علیه السلام:  یَا سُفْیَانُ أَدَّبَنِی أَبِی بِثَلَاثٍ … قَالَ لِی- یَا بُنَیَّ

۲٫وَ مَنْ لَا یُقَیِّدْ أَلْفَاظَهُ یَنْدَمْ

امام صادق علیه السلام فرمایند : ای سفیان پدرم مرا به سه چیز ادب کرد…پدرم فرمود : ای پسرکم…

  1. هر کس زبانش را رها کند ، پشیمان میشود[بحار الأنوار   جلد ۷۵   صفحه ۲۶۱ ]

چه بسیار اوقاتی که ما بعد از صحبت کردن پشیمان شده ایم؛ آنجا بود که با خود گفتیم :چه خوب بود این حرف را نمی زدم

داستانک:

شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرضه داشت: مرا نصیحت کنید،

 حضرت فرمود: اِحْفَظِ لِسَانَک  زبانت را نگه‏دار،

دوباره گفت: که نصیحتم کنید، فرمود: زبانت را نگه دار،

باز گفت: مرا نصیحت کنید،

فرمود: واى بر تو، مگر چیزى جز زبان، انسان را به رو در آتش خواهد افکند [تحف العقول صفحه :۹۴ ]

هر ۳ نصیحت در یک نگاه

دانلود به صورت پی دی اف

نصیحت به فرزند ۱ ” دوست بد ، عامل انحراف”

(به بهانه شهادت امام صادق علیه السلام)

10قال الصادق علیه السلام:  یَا سُفْیَانُ أَدَّبَنِی أَبِی بِثَلَاثٍ … قَالَ لِی- یَا بُنَیَّ

۱٫ مَنْ یَصْحَبْ صَاحِبَ السَّوْءِ لَا یَسْلَمْ

امام صادق علیه السلام فرمایند : ای سفیان پدرم مرا به سه چیز ادب کرد…پدرم فرمود : ای پسرکم

۱٫ هر کس با شخص بدی همنشین شود ؛ سالم نمی ماند   [بحار الأنوار   جلد ۷۵   صفحه ۲۶۱ ]

داستانک:

امام رضا  علیه‌السّلام خطاب به شخصی فرمودند: چرا با عبدالرحمن‌بن یعقوب معاشرت میکنی؟

 عرض کرد: او دائی من است.

حضرت فرمود: او درباره‌ی خدا سخنان نادرستی میگوید! پس با او معاشرت کن و ما را واگذار و یا با ما همنشین باش و او را ترک کن.

عرض کرد: او هر چه میخواهد بگوید به من چه زیانی دارد. وقتی از عقیده‌ی او تبعیت نکنم؟!

حضرت فرمود: آیا داستان آن شخص را که خود از یاران حضرت موسی علیه‌السّلام بود و پدرش از یاران فرعون نشنیده‌ای؟ هنگامیکه لشکر فرعون در کنار دریا به موسی و یارانش رسید، آن پسر از موسی جدا شد که پدرش را نصیحت کند، در حالیکه پدر به راه خود به دنبال فرعون غرق شد، آن دو نیز با هم غرق شدند!

خبر به موسی علیه‌السّلام رسید. فرمود: او در رحمت خداست، ولی چون عذاب نازل شد از آنکه نزدیک گناهکار است دفاعی نشود  [الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص: ۳۷۴]

تا توانى میگریز از یار بد

یار بد، بدتر بود از مار بد

مار بد، تنها تو را بر جان زند 

یار بد بر جان و بر ایمان زند

هر ۳ نصیحت در یک نگاه

دانلود به صورت پی دی اف

اصول تربیت صحیح کودکان ۲

2

  1. استفاده درست از دستور و جایگزین های آن

دستور درست ، دستوری است که :

  • روشن باشد؛ نگوییم: از تو انتظار بیشتری داشتم؛ دقیقا بگوییم چه انتظاری
  • کوتاه باشد ؛نگوییم: مگر قرار نبود وقتی از مدرسه آمدی ، لباسهایت را جمع کنی… بگوییم : عزیزم لباسهات
  • توضیحات اضافه ندهیم؛ نگوییم : پس من تا نیم ساعت دیگه میام ، باید اتاقت …
  • گاه به جای دستور، احساسمان را بگوییم؛ بگوییم :دوست ندارم ، لباسهایت را روی زمین بریزی
  • گاه به جای دستور، پرسشگر باشیم و همراه؛ بگوییم:مسواک زدی؟ بیا با هم مسواک بزنیم
  • گاه به جای دستور، توصیف گر باشیم و صبور؛  نگوییم: در حمام اینقدر آب نریز؛ بگوییم: آب تشت سر رفت. و از آنجایی که بلافاصله به حرف نمی کند، باید صبور باشیم
  • بگوییم این کار را بکن و  نگوییم این کار را نکن؛ روی مبل می پرد؛ نگوییم : نپر ؛ بگوییم : بیا روی بالش، بپر
  • به جای دستور صریح ؛ بگوییم، رفتارش خطاست؛ نگوییم دیگر نباید عروسکت را پرت کنی. بگوییم: عروسک رو که پرت نمی کنن. توپ رو پرت می کنن
  • همیشه دستور قاطع ندهیم؛ و اینقدر این کلمات را به کار نبریم :بنشین ؛ بیا ؛ زود ؛ باید…
  • گاه به جای دستور، پیشنهاد دهیم؛ نگوییم زود از روی میز بیا پایین؛ بگوییم: خودت میای پایین یا من بیام تا بپری توی بغلم
  • به همراه دستور بار هیجانی درست نکنیم؛ نگوییم: اتاقت را تمیز کن مهمان داریم. اگر مجبوریم، بار هیجانی را بگوییم؛ ابتدا بار هیجانی را بگوییم و بعد دستور را

 

PDF

اصول تربیت صحیح کودکان ۱

3

  1. خودداری از رفتارهای ۲ گانه

مثلا: به فرزند می گوییم این کار بد است و خودمان انجام می دهیم (می گوییم دروغ بد است و خود می گوییم)

یا به بچه مهمان می گوییم عزیزم و به بچه خودمان نمی گوییم

نکته: اگر دست از منافق بازی و عوام فریبی بر نداریم ؛ خود و نسل خود را خراب کرده ایم

 

  1. فرزندانمان را ببینیم و خوب ببینیم

یکی از نیازهای آدمی ، نیاز به دیده شدن است (که بزرگان، دیدن مردم را ارزش نمی دانند و می گویند: خدا می بیند)

ما دوست داریم دیده شویم (ابراز وجود)

در مرحله بعد خوب دیده شویم (تایید وجود)

حال اگر خوب دیده نشدیم ؛ خود را نشان خواهیم داد، حتی اگر بد دیده شویم

مانند بسیاری از مجرمین و یا کسی که با موتور تک چرخ می زند ؛ در حالی که می داند همه او را به شکل یک انسان کم عقل می بینند

نکته: ما اگر فرزندانمان را خوب نبینیم ، خود را به ما بد نشان خواهند داد؛ تا به او توجه کنیم

 

PDF 

عوامل تربیت بد کودکان ۲

4

مطالب قبل را اینجا ببینید

    ۴٫  رفتار بد اطرافیان

کودک از گفتار بسیار کم می آموزد و از رفتار بسیار زیاد

ما آینه رفتار کودک هستیم

نمی شود به فرزندمان بگوییم دروغ نگو ، فحش نده ، نمازت را اول وقت بخوان و … ؛ و خود عمل نکنیم

     ۵٫  گفتار بد اطرافیان

اگر فرزندمان کار خطایی انجام داد؛ به او نگوییم “تو را دوست ندارم” . این جمله شخصیت او، و تمام تکیه گاه او را ویران می کند. بگوییم “از این رفتارت خوشم نیامد” و یا ” این کارت را دوست نداشتم”

و یا جملات اشتباهی نظیر : نفهم ، کند ذهن ، آیکیو، کودن ، نمیشه به تو اعتماد کرد، نمی تونی درست راه بری و… که همه شخصیت کودک را نشانه گرفته است

در یک جمله ” رفتارش را زیر سوال ببرید ؛ نه شخصیتش را”

     ۶٫ دستور دادن های غلط

  • زیاد: از آنجایی که کودک تمایلی به شنیدن دستور ندارد؛ احتمالا سرپیچی خواهد کرد
  • کمتر از حد : که این هم بد است و فرزند را بی ادب ، مغرور و خودخواه؛ طلبکار و… بار می آورد
  • سخت: اول ببینیم آیا کودک توان انجام این کار را دارد بعد دستور دهیم
  • پشت سر هم
  • بی موقع: مثلا کودک در حال دیدن کارتون مورد علاقه و یا بازی مورد علاقه اش است ؛ صدا می زنیم : درست را بخوان
  • مبهم: کودکمان در حال انجام دادن چند فعل خطا با هم است؛ ما می گوییم :بسته دیگه، و کودک نمی فهمد چی بس است

     ۷٫ تهدید و تنبیه های غلط

  • آنهایی که هیچ وقت عملی نمیشود ؛ مثلا به بابات می گم و نمی گوییم
  • در عصبانیت
  • می گذاریم رفتار بچه به اوج برسد؛ مثلا می دانیم بچه ها تا ۲ دقیقه ی دیگر دعوایشان می شود؛ خوب زودتر موضوع را عوض کنیم
  • بی ثبات؛ یک موقع برای یک خطایی تنبیه می کنیم و یکبار برای همان خطا هیچ نمی گوییم

ان شاء الله در مطالب بعدی شیوه های تربیت صحیح فرزند خواهد آمد

 

PDF

عوامل تربیت بد کودکان ۱

 6

  1. کوتاه آمدن ؛ بعد از رفتار غلط کودک

مثال ۱: با بچه بازی نمی کنیم ؛ وقتی شلوغ کرد ، بازی می کنیم ؛ حال بچه چه یاد می گیرد؟ “هر گاه به حرفت نکردند ؛ شلوغ کن”

مثال ۲ : وسیله ای می خواهد و ما قبول نمی کنیم؛ گریه می کند، قبول می کنیم ؛ حال بچه چه یاد می گیرد؟ “هر گاه به حرفت نکردند ؛ گریه کن”

در یک کلمه کودک یاد می گیرد که : “اگر می خواهی به چیزی برسی ،باید از راه زور وارد شوی”

  1. اظهار رفتار غلط توسط والدین؛ بعد از رفتار غلط کودک

مثلا: به فرزندمان گفته ایم، رختخوابت را جمع کن و او جمع نکرد؛ ما سرش فریاد می زنیم و او جمع می کند؛ حال بچه چه یاد می گیرد؟ “فقط زمانی به حرف کن ،که سرت فریاد زدند”

  1. فقط بدی را دیدن

بعضی از تربیت ها ، تربیت مگسی است؛ زیرا مگس از همه جای سالم ،فقط روی زخم می نشیند

برخی از والدین هم فقط بدی فرزند را میبینند

مثلا: فرزندمان همیشه لباسش را نجس می کند و ما او را دعوا می کنیم . اما این بار دستشویی اش را گفت. آیا ما او را تشویق کردیم/

و یا همیشه با برادرش دعوا می کند ، اما این دفعه ، دارند با هم بازی می کنند . آیا این بار ما او را تشویق می کنیم؟

ان شاء الله ادامه ی موارد در مطالب بعدی خواهد آمد

PDF

تربیت فرزند ؛ قبل از تولد

400-1375963371rihane

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

السّعید من سعد فی بطن أمّه و الشّقیّ من شقی فی بطن أمّه.

خوشبخت کسى است که در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت کسى است که در شکم مادرش بدبخت شده است. [ نهج الفصاحه ، صفحه: ۵۳۰]

این روایت، بخشی از عوامل خوشبختی و بدبختی را قبل از تولد می داند

یعنی بخشی از خوشبختی انسان در رحم مادر شکل می گیرد و بخشی از شقی شدن فرزند نیز در رحم مادر

پس والدین خصوصا مادر ، باید در این دوران مراقبات ویژه ای مخصوصا در رابطه با غذا خوردن داشته باشند

پیشنهاد ما این است که حتما حتما کتاب “ریحانه بهشتی یا فرزند صالح “ اثر خانم سیما میخبر،که باهمکاری جمعی از خواهران حوزه علمیه جمع آوری شده و شامل برنامه های اخلاقی ، عبادی ، پزشکی و تغذیه ای از قبل بارداری تا پایان شیردهی است ؛ را مطالعه بفرمایید

داستانک:

به یک بزرگی گفتند بچه ی شما بی ادب است.

گفت: چه کرده است؟

گفتند: سقایی مشک آبی روی دوشش بود و می رفت، بچه ی شما یک سوزن به مشک آب فرو کرد و این آب هایش خالی شد.

آن بزرگ : خیلی ناراحت شد، رفت به همسرش گفت، همسر شروع کرد به منقلب شدن و گفت: باید اینطور باشد، گفت: چرا؟

گفت: من وقتی حامله بودم، از کنار درخت اناری گذشتم، انار مردم بود. دهنم پر آب شد، یک سوزن در انار فرو کردم و از این سوراخ آب انار را خوردم. آن آب انار خلافی که خوردم، باید. . .

من سوزن به انار زدم، باید بچه ام به مشک سوزن بزند [حجت ااسلام قرائتی در برنامه درسهایی از قرآن ۰۴/ ۰۷/ ۸۷]

منشأ دروغگویی

 

یکى از علل دروغگویى فرزندان ، تحمیلِ تکالیفِ سنگین بر آنها و توقع بیش از طاقت از آنان داشتن است

سخت گیرى هاى اولیاى طفل و توقعات نادرستى که فوق طاقت کودکان است آنان را به راه دروغگویى مى کشاند و این خلق ناپسند را در وجود آنان بیدار مى کند.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)می فرمایند:در تعلیم و تربیت مدارا کنید و سختگیری نکنید

 

داستانک:

((ریموند بیچ )) مى گوید: دختر جوانى را مى شناسم که اکنون یک دروغگوى درمان ناپذیر است . او هنگامى که هفت سال داشت هر روز به کلاس درس مى رفت

پرستارى هر روز او را به مدرسه مى برد و در پایان درس نیز خودش عقب او مى رفت . خلاصه این زن مسئول تربیت این کودک بود.

در آن زمان ، شاگردان کلاس هر روز بر حسب نمره هاى امتحانات کتبى طبقه بندى مى شدند و شاگرد اول و دوم و… معین مى شد.

دخترک هر روز همین که کیف به دست از کلاس خارج مى شد، با پرسش ‍ یکنواخت و حریصانه پرستارش که مى گفت : ((چند شدى ؟)) رو به رو مى شد. هرگاه او مى توانست بگوید: ((اول یا دوم )) کار درست بود. اما یکبار اتفاق افتاد که سه نوبت پى در پى ، این بچه ، شاگرد سوم شد و باید گفت که رتبه سوم میان بیست و پنج نوآموز به راستى جاى تحسین دارد.

پرستارِ او ، دو بار اول بردبارى کرد، اما بار سوم دیگر نتوانست خوددارى کند. در حالیکه بچه از وحشت دچار بهت شده بود، فریاد زد: ((پس این شاگرد سومى تو پایان ندارد؟ فردا باید اول شوى ! مى شنوى ؟! اول ! باید شاگرد اول بشوى !))

این امر سخت و جدى در تمام آن روز فکر دخترک را به خود مشغول کرد و فردا هم در مدرسه دچار همین غم و وحشت بود. تمام دقت و توجهش را آن روز در انجام تکالیف و دروسش به کار برد.

اما او  آن روز ، بار دیگر شاگرد سوم شناخته شد و امروز دیگر این مصیبت و بلاى عظیمى بود!

هنگامى که زنگ آخر را زدند، پرستار دم در کلاس در کمین این طفلک ایستاده بود. همین که چشمش به او افتاد فریاد زد: ((چه خبر؟)) دخترک که دل گفتن حقیقت را در خودش ندید، پاسخ داد: ((اول شدم !)) و به این گونه دروغگویى او آغاز شد!

چقدر از پدرها و مادرها که به همین گونه رفتار مى کنند و به این ترتیب بار سنگین گناهکارى و مسوولیت دروغگویى فرزندان را به دوش ‍ مى گیرند!     [کودک از نظر وراثت و تربیت اثر آیت الله فلسفی، جلد  ۲، صفحه ۴۳]

**منبرک**