(به بهانه ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار)
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
مَنْ سَعَى لِمَرِیضٍ فِی حَاجَهٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ یَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ کَانَ الْمَرِیضُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ أَ وَ لَیْسَ ذَاکَ أَعْظَمَ أَجْراً إِذَا سَعَى فِی حَاجَهٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ قَالَ نَعَم
امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارشان ، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل فرمودند:
هر که از بیمارى ، پرستاری کند و در کارش کوشش کند چه موفق شود و چه نشود؛ از گناهانش بیرون آید، مانند روزى که از مادرش متولد شده است.
مردى از انصار عرض کرد یا رسول الله پدر و مادرم قربانت اگر بیمار از خاندانش باشد اجر بیشترى ندارد که در کار او تلاش کند؟
فرمود : چرا
منبع: وسائل الشیعه، جلد۲، صفحه: ۴۲۷
قطعا مهمترین خاندان انسان والدین او هستند
داستان:
فقیه بزرگ، شیخ اعظم انصاری ، مادرش را تا نزدیک حمّام به دوش مى گرفت و او را به زن حمامى سپرده، مى ایستاد، تا بعد از پایان کار او را به خانه برگرداند.
هر شب به دست بوسى مادر مى آمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون مى رفت.
پس از مرگ مادر به شدت مى گریست فرمود گریه ام براى این است که از نعمت بسیار مهمى چون خدمت به مادر محروم شدم.
شیخ پس از مرگ مادر با کثرت کار و تدریس و مراجعات تمام نمازهاى واجب عمر مادرش را خواند، با آنکه مادر از متدیّنه هاى روزگار بود.
جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید