خانه / بایگانی برچسب: حق الناس

بایگانی برچسب: حق الناس

ماجرایی که امام را به شدت ناراحت کرد

20تصویر سقف منزل امام خمینی

داستانک:

حجه الاسلام فردوسی پور می گوید :

در رابطه با اجاره نشینى حضرت امام در جماران به قضیه اى اشاره مى کنم . موضوعى که بیانگر تقید شدید امام

به رعایت موازین و احکام شرعى به ویژه در مورد حقوق مردم و الگویى از یک مستاجر خوب و متشرع است .

با آنکه صاحبخانه امام از مقلدان و دلباختگان آن حضرت بود و سکونت امام را در خانه خود، بزرگترین افتخار زندگیش مى دانست ؛ لیکن حضرت امام مثل یک فرد عادى که گویى هیچ گونه علقه اى بین مالک و مستاجر وجود ندارد، به احکام شرعى مربوط ملتزم بودند .

روزى براى تامین نور کافى و متناسب که براى فیلمبردارى از برخى ملاقاتهاى رسمى یا برنامه هایى نظیر پیام نوروزى که در اتاق کار حضرتشان انجام مى شد،  مورد نیاز بود، سه نقطه از گچ سقف اتاق را هر یک به مساحت ۵*۵ سانتیمتر زیر تیر آهن تراشیده بودند، مى خواستند نور افکن ها را به آن نقاط جوش دهند  

  هنگام که صبح ، طبق معمول خدمت امام مشرف شدیم ، قبل از هر چیز، با لحنى خشن و تند و قیافه اى ناراحت و مضطرب فرمودند :

این چیست، چرا این کار را کرده اند؟

به عرض رسید براى تامین نور فیلمبردارى است.بعد از لحظه اى تامل و سکوت تلخ ادامه دادند : چرا بدون اجازه صاحبخانه این تصرفات را مى کنند؟

با این برخورد تند، جرات ادامه کار سلب شد واصل قضیه منتفى و جاى آن تعمیر شد[تصویر بالا]

هنگامى که از خدمتشان مرخص شدیم ، جناب آقاى صانعى با توجه به اینکه دهها سال با حضرت امام بودند، به من گفت : من در طول عمرم ، کمتر چنین ناراحتى و تکدر خاطرى را در امام دیده ام  [سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی ؛ جلد ۲ ؛ صفحه ۲۲]

امام در وصیتی به فرزندشان می نویسند :

پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار، بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است، بسیار سهل تر است تا سر و کار با انسان ها

 

 

چرا در برزخ شیخ عباس قمی در عذاب بود ؟!

 

الامام علی «علیه السلام»: جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حُقُوقَ عِبَادِهِ مُقَدِّمَهً لِحُقُوقه

امام على «علیه السلام»:

 خداى متعال، رعایت حقوق بندگانش را مقدمه‏اى براى رعایت حقوق خودش قرار داد

منبع:الحیاه ، جلد ‏۱   صفحه  ۶۶۳

زمانی که به برخی از مردم گفته می شود کارهایی که می کنید ، حق الناس است ؛ می گویند: مگر آدم کشته ایم، مگر از دیوار مردم بالا رفته ایم .

باید از آنان پرسید مگر حق الناس فقط اینهاست :

مگر سیگار کشیدن در جمع ، حق الناس نیست

مگر بی حجابی حق الناس نیست

مگر اسراف کردن ،حق الناس نیست

مگر آشغال ریختن در خیابان ، حق الناس نیست

مگر با موتور خلاف رفتن، حق الناس نیست

مگر گذشتن از چراغ قرمز ،حق الناس نیست

مگر پارک کردن در پیاده رو ،حق الناس نیست

و مگر ، مگر ، مگر …

داستانک:

مرحوم حاج شیخ عباس قمی – صاحب مفاتیح الجنان – کتابی از کسی به عنوان عاریه گرفته بود. بعد از فوتش یکی از فرزندانش کتاب را به برادرش می دهد تا به صاحبش بدهد .

شب در عالم خواب می بیند که حاج شیخ با عصبانیت به او می گوید: « کتاب عاریه مردم را چرا سالم به دستش ندادی و به جلد آن آسیب رساندی ؟»

روز بعد برادرش می پرسد:« با آن امانت چه کرده ای که من دیشب چنین خوابی دیده ام ».

برادرش می گوید :« هنگامی که آن را می بردم تا به صاحبش بدهم از دستم افتاد و گوشه جلد آن کمی خم شد». بعد می روند و کتاب را از صاحبش گرفته و صحافی می کنند و به او بر می گردانند. روز بعد درب منزل زده می شود و طلبه ای سؤال می کند :آیا منزل حاج شیخ عباس اینجا است ؟

 گفتند : آری

طلبه می گوید : شب گذشته من حاج شیخ را در خواب دیدم و ایشان فرمود که به شما بگویم که چون شما کتاب را صحافی کرده و به صاحبش دادید، عذاب قبر از من برداشته شد.

منبع:داستانها و حکایتها،سیّد مهدی شمس الدین،صفحه ۷۸ .

امام ، بهترین مستاجر

 

حجه الاسلام فردوسی پور می گوید:

در رابطه با اجازه نشینى حضرت امام در جماران به قضیه اى اشاره مى کنم . موضوعى که بیانگر تقید شدید امام به رعایت موازین و احکام شرعى به ویژه در مورد حقوق مردم و الگویى از یک مستاجر خوب و متشرع است .

با آنکه صاحبخانه امام از مقلدان و دلباختگان آن حضرت بود و سکونت امام را در خانه خود، بزرگترین افتخار زندگیش مى دانست ؛ لیکن حضرت امام مثل یک فرد عادى که گویى هیچ گونه علقه اى بین مالک و مستاجر وجود ندارد، به احکام شرعى مربوط ملتزم بودند.

روزى براى تامین نور کافى و متناسب که براى فیلمبردارى از برخى ملاقاتهاى رسمى یا برنامه هایى نظیر پیام نوروزى که در اتاق کار حضرتشان انجام مى شد، مورد نیاز بود، سه نقطه از گچ سقف اتاق را هر یک به مساحت ۵*۵ سانتیمتر زیر تیر آهن تراشیده بودند.مى خواستند نور افکن ها را به آن نقاط جوش دهند.

هنگام که صبح ، طبق معمول خدمت امام مشرف شدیم ، قبل از هر چیز، با لحنى خشن و تند و قیافه اى ناراحت و مضطرب فرمودند:

این چیست ؟ چرا این کار را کرده اند؟

به عرض رسید براى تامین نور فیلمبردارى است . بعد از لحظه اى تامل و سکوت تلخ ادامه دادند:

چرا بدون اجازه صاحبخانه این تصرفات را مى کنند؟

با این برخورد تند، جرات ادامه کار سلب شد واصل قضیه منتفى و جاى آن تعمیر شد.

هنگامى که از خدمتشان مرخص شدیم ، جناب آقاى صانعى با توجه به اینکه دهها سال با حضرت امام بودند، به من گفت :

 – من در طول عمرم ، کمتر چنین ناراحتى و تکدر خاطرى را در امام دیده ام !

منبع:

سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، جلد ۲، صفحه ۸۲

 

امام در وصیتی به فرزندشان می نویسند:

پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار، بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است، بسیار سهل تر است تا سر و کار با انسان ها.

 

حق الناس + مصادیق و داستان و روایت

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّإِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ قَالَ:

 قَنْطَرَهٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَهٍ.

غالب بن محمد از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که در رابطه با مفهوم این کلام خداوند متعال «براستى که پروردگار تو در کمینگاه است»، فرمود:

 کمینگاه گذرگاهى است بر پل صراط که هیچ بنده ستمگرى از آن نخواهد گذشت.

منبع:

وسائل الشیعه، جلد ۱۶ صفحه ۴۷

 

اگر مردم آنقدری که برای نجس و پاکی وسواس دارند کمی هم به حق الناس اهمیت می دادند، مشکلاتشان کم می شد. در حالی که اسلام ، طهارت و نجاست را آسان گرفته و مردم بر خود سخت می گیرند ؛ اما به حق الناس ، یسیار اهمیت داده ، ولی مردم آنها را ساده می گیرند

معمولا مردم گمان می کنند حق الناس فقط از دیوار مردم بالا رفتن یا دست در جیب مردم کردن است، غافل از آنکه حق الناس بسیار ریز است مانند:

·         ماشینش را جایی پارک می کند که مزاحمت برای مردم است

·         جلوی ماشینها میپیچد

·         بدون دلیل بوق می زند

·         دزدگیر ماشینش را شبها  حالتی می گزارد که اگر پرنده ای هم روی آن نشست صدا کند

·         پول کالا را به بیشتر رند می کند مثلا شده هزار و نهصد تومان می گوید دو هزار تومان

·         عابر پیاده از چراغ قرمز می گذرد

·         از پله های آپارتمان چنان می دود که همسایه ها اذیت می شوند

·         در منزل را طوری می بندد که همه از خواب بیدارشوند

·         دم در مسجد کفشها را می گزارد که باعث می شود مردم پایشان را از زمین بیشتر بلد کنند تا کفش ها لگد نشود

·         کالای تاریخ گذشته یا بی کیفیت می فروشد

·         امام جماعتی که دیر می آید

·         صدای آهنگ یا حتی مداحی و قرآنش از مغازه یا منزل بلند است و دیگران را اذیت می کند

·         در کتابخانه صحبت می کند و باعث آزار دیگران می شود

·         در اداره از وقت مردم می زند و نماز مستحبی یا کتاب یامی خواند

 ·         حرفی می زند که باعث ناراحتی دیگران می شود

اینها بسیار ظریف است . اگر این مسائل کوچک را دقت نکنیم کم کم، تخم مرغ دزد ، ۳ هزار میلیارد شتر اختلاس می کند

 

داستان:

روزی در نجف اشرف حضرت امام خمینی می خواست برای نماز جماعت وارد اطاق بیرونی شود. جلو ی اطاق انباشته از کفش نمازگزاران بود به طوری که جای پا گذاشتن نبود. امام وقتی به کفش کن رسید و آن وضع را دید، توقف کرد و از پا گذاشتن بر روی کفش مردم خودداری ورزیده، وقتی مردم کفشها را از سر راه کنار زدند، آن گاه امام وارد اطاق شد.

 

**منبرک**