خانه / بایگانی برچسب: خاطراتي از امر به معروف

بایگانی برچسب: خاطراتي از امر به معروف

بوسیدن صورت ریش تراش ؛ توسط یک مرجع

 

( به بهانه هفته ی امر به معروف و نهی از منکر )

 

یکی از شیوه های موثر در امر به معروف و نهی از منکر , اخلاق نیکوست

خداوند به پیامبر می فرماید :

 وَ لَوْ کُنْتَ‏ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک‏

و اگر خشن و بداخلاق بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏ شدند   (آل عمران ۱۵۹)

داستانک ۱:

مردى مسیحی به امام باقر گفت :تو بقر هستى . فرمود: نه من باقرم

 گفت فرزند زنى آشپزى, فرمود: این شغل او بوده.

 گفت :تو فرزند یک سیاه حبشى بد زبانی؟

فرمود: اگر راست میگوئى خدا مادرم را بیامرزد؛ اگر دروغ میگوئى خدا از تو بگذرد،

 نصرانى مسلمان شد.

 منبع:بحار الأنوار،جلد ‏۴۶، صفحه: ۲۸۹

 داستانک ۲:

یک نفر ریش تراشیده خدمت حاج شیخ عبدالکریم حائری می‌آید، حاج شیخ عبدالکریم جای آن تیغ‌ها را می‌بوسد و می‌گوید خواهش دارم جای بوسه من را دیگر تیغ نزن . او قبول می‌کند

منبع:خاطرات حجت الاسلام قرائتى،جلد ‏۲، صفحه : ۱۱۵

 

هدیه ای کوچک اما بزرگ

 

 

(به بهانه هفته ی امر به معروف و نهی از منکر)

 

یکی از مهمترین نکات در امر به معروف و نهی از منکر ؛ محبت ؛ خصوصا هدیه دادن است

چه ایرادی دارد مغازه دار به خاطر حجاب ؛ تخفیف بیشتری دهد

و یا ما به کودکانی که حجاب دارند ، کتابی هدیه دهیم و…

داستانک:

در زمان طاغوت دوستى در قم داشتم که مى‏گفت: وقتى مى‏خواهم به مسافرت بروم، مقدارى سوهان‏ و شیرینى مى‏خرم و همین که وارد اتوبوس شدم به راننده‏ و شاگرد راننده تعارف مى‏کنم.

در بین راه یا موسیقى روشن نمى‏کند و یا اگر روشن کرد با تذکّر من خاموش مى‏کند.

منبع:خاطرات حجت الاسلام قرائتى،جلد ۲،صفحه: ۲۵

 

ترک مکان ؛یکی از شیوه های امر به معروف

 

(به بهانه هفته امر به معروف و نهی از منکر)

 

وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذینَ یَخُوضُونَ فی‏ آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُم‏

هر گاه کسانى را دیدى که آیات ما را مسخره مى‏کنند، از آنها روى بگردان‏   [سوره انعام آیه ۶۸]

بعضی از مردم در مجالس حرام می نشینند و وقتی از آنان سوال می شود چرا نشسته اید می گویند ما راضی نیستیم و در گناه آنان شرکت نمی کنیم ؛ در حالی که این کاملا اشتباه است و باید مکان را ترک کنند 

داستانک ۱ :

امام صادق (علیه السلام) در مهمانى شرکت کردند.

 یکى از مهمانها از صاحبخانه با اشاره آب طلبید. او هم شرابى آورد.

حضرت به محض آنکه متوجه شد، مجلس را ترک کرد و فرمود: «جلسه‏اى که در آن شراب بنوشند، نه تنها نباید خورد که باید آن جلسه را ترک کرد تا دیگران بفهمند که شراب‏خوارى کارى زشت است.»

[منبع: بحارالانوار – جلد ۷۹ – صفحه ۱۴۱]

داستانک ۲ :

«یکى از نمایندگان مجلس در قبل از انقلاب اسلامى، خدمت امام امت (ره) رسید و گفت: قانونى مى‏خواست تصویب شود که ضد اسلام بود من رأى ندادم.

 امام با عصبانیت فرمودند: کافى نبود. باید داد و فریاد به راه مى‏انداختى و مجلس را ترک مى‏کردى.»

[کتاب امر به معروف و نهى از منکر، نوشته حجه الاسلام قرائتی صفحه : ۲۴]

 

**منبرک**