خانه / بایگانی برچسب: خاطراتي از بزرگان

بایگانی برچسب: خاطراتي از بزرگان

آیت الله بهجت و فتنه ی ۸۸

 

(به بهانه ۲۷ اردیبهشت سالروز ارتحال آیت الله العظمی بهجت)

آیت الله ری شهری در کتاب زمزم عرفان؛ که مجموعه ای از خاطراتشان از حضرت آیت الله بهجت است؛ می آورند :

در دیداری که اواخر سال ۸۶ با آیت‌الله بهجت داشتم ایشان فرمودند:

آقای خمینی را در خواب دیدم که جلوی من نشسته، ولی ضعیف و رنجور. ناگهان سکته کرد و از دنیا رفت.

این بدان معنا است که نهضت ایشان … دچار مشکل می‌شود. برای پیشگیری از آسیب دیدن نهضت به آقای خامنه‌ای پیغام دادم که من برای پیشگیری از آسیب‌ها اقداماتی انجام داده ام؛ لیکن خود ایشان هم باید کارهایی را انجام دهد…

 بعد ایشان آقای حجازی را فرستاد و توضیح خواست. در ادامه آیت‌الله بهجت خطاب به آقای ری شهری می فرمایند: شما هم کاری بکنید.

آقای ری شهری می‌گوید: غیر از دعا و ذکر چه می‌توان کرد؟

که ایشان می‌فرمایند: قربانی و صدقه موثر است.

باری! گویا این ولی خدا ، حوادث تلخی که اندکی پس از وفات ایشان در ارتباط با انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری برای ملت ایران پیش آمد را ، با دیده ی بصیرت می دید و تلاش می کرد از طریق ارتباطات معنوی خود، از آنها پیشگیری کند و یا از شدت آنها بکاهد …

منبع:کتاب زمزم عرفان، صفحه۱۸۵

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

لقمه حلال و لقمه حرام

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ:

«کَسْبُ‏ الْحَرَامِ‏ یَبِینُ‏ فِی‏ الذُّرِّیَّهِ».

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

کسب حرام در نسل انسان آشکار می شود

منبع:کافی جلد ‏۹ صفحه ۶۸۰ (باب المکاسب الحرام)

داستانک

مشک را پر کرد،

دیدسیبی بر آب روان است، گرفت و  اولین گاز را به سیب زد .با خود گفت :”قطعاً این سیب مالک داشته،بی اجازه او چرا تصرف کردم؟”

حرکت کرد، مسیر آب را گرفت به بالا، رفت تا رسید به جاییکه آب از باغی که درخت سیب داشت بیرون می آمد.

به صاحب باغ گفت:

سیبی که بر آب روان بود من خوردم. از من راضی می شوی ؟

– ابدا راضی نیستم.

– قیمتش را می دهم.

– راضی نمی شوم.

– حاضرم کارگری تو را بکنم تا راضی شوی

صاحب باغ گفت: من به یک شرط از تو راضی می شوم ، وآن اینکه دختری دارم کور و کچل و لال و گنگ و مفلوج از پا. اگر حاضری با او ازدواج کنی، من از تو راضی می شوم والا راضی نمی شوم.

***

صیغه عقد جاری شد.

جوان وارد اتاق شد ، و در گوشه ی اتاق دختری دید که از زیبایی مانند حورالعین بود ، سریع از اتاق خارج شد و به نزد پدر دختر رفت و گفت: آن دختری که برای من وصف کردی این نیست.

گفت: این همان است، چون دیدم جدیّت داشتی که رضایت بگیری برای خوردن یک سیب، و من مدتها انتظار داشتم که این دختر را به مثل شما شخصی شوهر دهم.

اما گفتم کور است یعنی هنوز چشمش نامحرم را ندیده، و گفتم کچل است یعنی مویش را نامحرم ندیده، و گفتم لال است یعنی با مرد بیگانه سخن نگفته، و گفتم مفلوج است از پا یعنی تنها از خانه بیرون نرفته.

از این وصلت مقدس شخصی به دنیا آمد که جزء بزرگترین مراجع تقلید شد .

کسی که امام زمان به دیدنش می آمد

کسی که بین مردم معروف بود به :

حضرت آیت اله العظمی مقدس اردبیلی

از مادرش سئوال کردند سبب مقام ارجمند مقدس اردبیلی در چیست؟ گفتند من هرگز لقمهای شبهه ناک نخوردم و قبل از شیر دادن بچه وضو می گرفتم و ابدا چشم نامحرم نیانداختم و در تربیت او بعد از شیر بازگرفتن کوشیدم و نظافت و طهارت را مراعات کردم و او را با بچه ها ی خوب می نشاندم.”

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

مِثل ۵۰ مرجع تقلید

(به بهانه ۲۵ جمادی الثانی ؛ سالروز ارتحال حضرت آیت الله العظمی اراکی)

دست آقا رو بوسید و عرضه داشت:

” آقا ، نصیحتی بفرمایید”

آقا، همان طور که سرشان پایین بود فرمودند:

” شغلت چیست؟”

عرضه داشت :

“نجارم”

آقا فرمودند:

“پس یک در و پنجره برای قلبت بساز”

امروز ۲۵ جمادی الثانی ؛  سالروز ارتحال حضرت آیت الله العظمی اراکی است

زمانی که آیت الله العظمی اراکی از دنیا رفتند ، حضرت آیت الله بهجت بر پیکر مطهر ایشان نماز خواندند و فرمودند: “ارتحال آیت الله محمد علی اراکی در این زمان و این شرایط مانند این است که پنجاه مرجع تقلید در یک زمان از دنیا رفته باشند “

 

جهت دانلود این مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوی اعلانات اینجا را کلیک نمایید

 

**منبرک**