یکی از اصول حاکم بر زندگی قرآنی عمل به وظیفه است.
اینکه انسان وظیفه خودش را به درستی بشناسد و به آن عمل کند.
گاهی مواقع انسان وظیفه اش را می شناسد، اما کار دیگری انجام می دهد.
مثلا:
می داند که الان وظیفه اش، فلان مدرک نیست؛ فلان شغل نیست؛ رفتن به فلان جا نیست؛ اما کار خود را می کند.
ما باید به وظیفه عمل کنیم.
داستانک:
شهید نواب صفوی روزی به دیدار علامه امینی رفتند. علامه امینی به ایشان گفتند: «من حیفم میآید از شما، ایران نمانید، شما را میکشند. بیایید برویم نجف درس بخوانید. با استعدادی که دارید پیشرفت میکنید، مرجع میشوید، آن وقت اقدام کنید. هزینه رفتن شما به نجف با من».
نوابصفوی نگاهی به علامهامینی انداخت و مکث کرد و بعد گفت: «اسلام سرباز و درسخوان دارد، سگ [نگهبان] ندارد… من و برادرانم میخواهیم سگ اسلام باشیم …» علامه امینی چشمهایش پر از اشک شد، سرش را انداخت پایین و از اتاق بیرون رفت.