این تصویر متعلق به دختربچهای شیعه در سوریه بوده که توسط گروههای تروریستی تکفیری
به زنجیر کشیده شده است؛ سر پدر و مادر این دختربچه در جلوی چشمان وی بریده میشود.
روایتی از امام پنجم حضرت امام محمد باقر«سلاماللهعلیه» نقل شده است و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام سجاد«سلاماللهعلیه» و ایشان هم از پدرشان حضرت سیّدالشهداء«سلام اللهعلیه» و آن امام بزرگوار از قول مبارک مولای متقیان امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» روایت را نقل میفرمایند.
همچنین در روایت آمده است حضرت اباعبدالله الحسین«سلاماللهعلیه» در روز عاشورا و موقعی که همۀ اصحاب و یاران به شهادت رسیده بودهاند، یعنی در آن موقعیت حساس، که لازم است مهمترین و حساسترین مطالب بیان شود، آخرین وصیت خود به فرزند برومندشان که در حقیقت آخرین وصیت ایشان به شیعیان و بلکه بشریت است را چنین بیان می فرمایند:
«یا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ» [الکافی،ج ۲ ، ص ۳۳۱]
ای فرزندم، بپرهیز از ظلم به کسی که در برابر تو ، هیچ یاری کنندهای به جز خداوند ندارد
انسان باید از ظلم به دیگران ؛ خصوصا به کسانی که یاوری جز خدا ندارند پرهیز کند (مانند بسیاری از افراد که اگر حقشان خورده شود؛ کاری از دستشان بر نمی آید، مثل همسر ، شاگرد، بچه یتیم، انسان فقیر و … )
و خدا نکند این افراد نفرین کنند و یا این ظلم را در دل بریزند
داستانک:
حضرت آیت الله فاطمی نیا نقل می کنند:
در حمام های خزانه قدیم که تا کف حمام، پله می خورد و ارتفاع پلّه ها زیاد بود و از طرفی مسیر تاریک بود، روزی حضرت آیت الله شاه آبادی مشغول پایین رفتن به سمت حمام بودند و سرهنگی طاغوتی نیز می خواست برود بالا.چون آیت الله شاه آبادی پیر مرد بودند و با احتیاط پایین می آمدند راه بند آمده بود و سرهنگ باید منتظر می ماند ایشان پایین بیایند و او برود بالا.
سرهنگ پس از کمی معطلی عصبانی شد و با بی ادبی، ناسزایی به ایشان داد و نیز گفت:مردک، مگر نمی بینی ما منتظریم؟
مردم ناراحت شدند و به سرهنگ گفتند:ایشان آیت الله شاه آبادی است، چرا اینگونه ایشان را خطاب کردی؟
او گفت:هر که می خواهد باشد و بعد با بی اعتنایی بالا رفت.حضرت آیت الله شاه آبادی نیز هیچ نفرمودند و سر را به زیر انداختند و پایین آمدند.وقتی پای آن سرهنگ به بالا رسید خبر آوردند که آن سرهنگ مُرد!
حضرت آیت الله شاه آبادی شروع کردند به گریه کردن.از ایشان پرسیدند چرا گریه می کنید؟فرمودند:
” ای کاش جوابش را می دادم، اگر یک کلمه جوابش رامی دادم نمی مُرد! “[نکته ها از گفته ها ؛ دفتر اول؛ صفحه ۶۶]