خانه / بایگانی برچسب: روایات عددی

بایگانی برچسب: روایات عددی

دو خصلتی که بالاتر از آن چیزی نیست

(به بهانه ۸ ربیع الثانی؛ سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام)

26عن أبی محمد الحسن بن علی علیهماالسلام:

 خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا شَیْ‏ءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَان

امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند:

دو خصلت است بالا دست ندارد: ایمان به خدا، و نفع رساندن به برادران.    [تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: ۴۸۹]

و شاید بتوان گفت ،تمام دین در این دو جمله جمع شده است: خدامحوری و انسان دوستی  

داستانک:

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در وبلاگ خود نوشته است:

[روزی] رفته بودم خدمت [آیت‌الله‌العظمی فاضل لنکرانی] . آن موقع در ناجا بودم. [ایشان] گفتند:

 “من ۵۰ سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.” بعد هم گفتند “اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود.” [منبع]

۴ علمی که یادگیری اش بر همه لازم است

 (به بهانه ۲۵رجب؛ شهادت مظلومانه امام کاظم علیه السلام)

20قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام:

وَجَدْتُ‏ عِلْمَ‏ النَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ.

امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

دانش مردمان را در چهار چیز یافتم:

اول، پروردگار خود را بشناسى،

 دوم ، اینکه بدانى که با تو چه خوبیها کرده است (و به تو چه نعمتها داده است، از نعمت هستى گرفته تا دیگر نعمتها)،

سوم، اینکه بدانى از تو چه خواسته است،

 و چهارم، آنکه بدانى چه چیز تو را از دین بیرون مى‏برد، و گمراه مى‏کند. [بحار الأنوار ، ج‏۷۵، ص: ۳۲۸ در کتاب کافی ج ۱ص۵۰ ، از امام صادق علیه السلام نقل شده است]

طبق این فرمایش ، دانشِ سودمند براى مردمان، و دانشى که فراگیرى آن بر همه مردمان لازم است و براى عموم مفید، ۴ چیز است. ۱٫ خداشناسی ۲٫ معرفت نفس یا خودشناسی  ۳٫وظیفه شناسی  ۴٫ دشمن شناسی

سفارش خدا به حضرت موسی ۳ – حرص نزن

 

قال اللّه تبارک و تعالى لموسى علیه السّلام: یا موسى، أنا أفعل بک ثلاثه أفعال أنت أیضا افعل ثلاثه، فقال موسى علیه السّلام: ما هذه الثلاثه؟ قال اللّه تعالى: …

و الثّالث: لم اکلّفک عمل غد، فلا تکلّفنی رزق غد

 

 خداوند به حضرت موسى خطاب فرمود: موسى من سه کار نسبت به تو مى‏کنم تو نیز در مقابل، سه عمل انجام ده.عرضه داشت: آنها چیست؟ فرمود: …

سوم : من عمل فردا را امروز نخواهم، تو هم امروز روزى فردا را نخواه

 منبع :

تحریر المواعظ العددیه، صفحه ۲۲۷

انسان ؛ حریص است و به خاطر حرص ، روزی فردا را می خواهد ، خداوند در قرآن می فرماید:

إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً

به یقین انسان حریص و کم ‏طاقت آفریده شده است  ( سوره معارج آیه ۱۹)

داستان:

روزى هارون‏ الرشید گفت: آیا کسى از زمان پیغمبر زنده مانده است؟ گفتند: باید جستجو کنیم. گشتند و گفتند: پیرمردى است که او را در گهواره مى‏ گذارند، او هست.

گفت: او را بیاورید. سبدى برداشتند و پیرمرد را در سبد نشاندند و آوردند.

هارون به او گفت: تو رسول خدا صلى الله علیه و آله را دیدهاى؟ گفت: بله. گفت: چیزى از پیغمبر صلى الله علیه و آله شنیدهاى؟ گفت: بله. گفت: چه شنیدهاى؟ گفت: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

«یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان الحرص و طول الأمل»

فرزند آدم پیر مى‏ شود، ولى دو چیز در او جوان مى‏شود؛ یکى حرص، یکى آرزوهاى دراز.

گفت: هزار دینار طلا به او بدهید. پیرمرد که در کل عمرش صد دینار طلا ندیده بود، تشکر کرد و دوباره درون سبد نشست و او را بردند بیرون ،

گفت: مرا برگردانید، با هارون کار دارم. او را برگرداندند. گفتند: قربان! او با شما کار دارد، هارون گفت: او را بیاورید، پیرمرد گفت: این هزار دینار طلاى امسال است، یا هر سال به من هزار دینار مى‏دهى؟

هارون گفت: «صدق رسول الله» جان او دارد در مى‏رود، ولى حرص پول و آرزوى زنده ماندن سال‏هاى دیگر را دارد. گفت: نه، سال‏هاى دیگر نیز هست. تا او را بیرون بردند، مرد

منبع:

مرگ و فرصت ها، اثر حاج حسین انصاریان، صفحه ۳۷۶

سفارش خدا به حضرت موسی ۲ – دیگران را ببخش

 

قال اللّه تبارک و تعالى لموسى علیه السّلام: یا موسى، أنا أفعل بک ثلاثه أفعال أنت أیضا افعل ثلاثه، فقال موسى علیه السّلام: ما هذه الثلاثه؟ قال اللّه تعالى: …

و الثّانی: لو أکثرت الجفا معی لقبلت معذرتک إذا أقبلت الیّ، فکذلک اقبل معذره من جفاک لو اعتذر إلیک

 

خداوند به حضرت موسى خطاب فرمود: موسى من سه کار نسبت به تو مى‏کنم تو نیز در مقابل، سه عمل انجام ده.عرضه داشت: آنها چیست؟ فرمود: …

دوم :  من عذر و توبه‏ى ترا مى‏پذیرم هر چند نافرمانى بسیار کرده باشى، تو نیز عذر جفاکاران را بپذیر

 منبع :

تحریر المواعظ العددیه، صفحه ۲۲۷

قرآن برای بخشیدن دیگران آیه ای دارد ؛ که بسیار بسیار مهم است

وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُم        

عفو کنید و ببخشید؛ آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد   (  سوره نور آیه ۲۲ )

پس اگر می خواهیم خدا ما را ببخشد باید از دیگران درگذریم

داستان :

نقل است که مردى خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسید و عرض کرد: پسر عمویت ، بسیار به شما ناسزا گفت و هر چه در توان داشت دریغ نکرد، حضرت کنیز خود را فرمود که: آب وضو برایش حاضر کند پس وضو گرفت و داخل نماز شد.

راوى گفت: من در دلم گفتم که حضرت او را نفرین خواهد کرد ، پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت و گفت: اى پروردگار من! این حقّ من بود ، او را بخشیدم، بخشش و بزرگواری تو از من بیشتر است، پس او را ببخش و به خاطر کارش او را کیفر نده . 

منبع:

منتهى الآمال، جلد ‏۲، صفحه ۱۲۷

سفارش خدا به حضرت موسی ۱ – منت نگذار

 

قال اللّه تبارک و تعالى لموسى علیه السّلام: یا موسى، أنا أفعل بک ثلاثه أفعال أنت أیضا افعل ثلاثه، فقال موسى علیه السّلام: ما هذه الثلاثه؟ قال اللّه تعالى:

الأوّل: وهبتک نعیما کثیرا و لم أمنّ علیک، فهکذا إذا أعطیت خلقی شیئا فلا تمنّ علیهم 

 

 خداوند به حضرت موسى خطاب فرمود: موسى من سه کار نسبت به تو مى‏کنم تو نیز در مقابل، سه عمل انجام ده.عرضه داشت: آنها چیست؟فرمود:

اول؛ من نعمتهاى فراوان بی ‏منت به تو دادم، تو هم اگر به کسى چیزى دادى منت مگذار،

منبع :

تحریر المواعظ العددیه، صفحه ۲۲۷

داستان:

عالم بزرگوار شهید مدرّس،[ در دوران نمایندگی مجلس]، درس کفایه را در مدرسه ی سپهسالار تدریس می کرد.

 من مدتی به درس ایشان می رفتم. گاهی اوقات اتفاق می افتاد که مدرّس هفته ای دو روز ( روزهای پنجشنبه و جمعه) غیبت می کرد و ما فکر می کردیم که به دهات موقوفه می رود.

اتفاقاً دوستی داشتم که ساکن شهریار بود و از من دعوت کرد که به ده آنها بروم. دعوتش را پذیرفتم و رفتم. او ضمن صحبت گفت: «سیدی هست که گاه هفته ای یک روز به ده ما می آید و سر قنات می رود و با مقنّیها (چاه کن ها)کار می کند. بیشتر از همه ی آنها هم کار می کند». یک روز عصر پنجشنبه به همراه میزبان از ده بیرون رفتیم و به طور اتفاق از کنار قنات عبور کردیم.

مقنّیها مشغول به کار بودند. وقتی دقت کردم دیدم مدرّس نیز بالای چاه، مشغول کشیدنِ سطل از چاه است  – منبع:کتاب دیدار با ابرار

[او نه تنها برمردم منت نمی گذاشت بلکه این گونه امور را وظیفه ی خود می دانست  . حجه الاسلام ابوترابى قهرمان آزادگان، ده سال اسارت و شکنجه کشیده بود، ایشان وقتى وارد ایران شد، در سخنرانى خود فرمود که: ما ده سال شکنجه و آزار شدیم و اسیر هم شدیم ولى الان منّتى بر کسى نداریم. ده سال سختى کشیدند ولى مى‏گویند منّتى نداریم. ولى کسانی هم هستند که ۲ تا شیشه آبلیمو به جبهه داده اند، هر لحظه فتوکپى آن را نشان مى‏دهد که این سندش است…

امام (رحمه الله علیه) فرمود: من به گردن انقلاب هیچ حقى ندارم با این که همه‏ى حق‏ها براى امام بود. مى‏گفت: به من رهبر نگویید در صورتى که بهترین رهبر بود. مى‏گفت: من کارى براى اسلام نکردم در حالى که هر چه کار بود او کرد. پدر انقلاب بود. نقش محورى انقلاب بود. مؤسّس انقلاب بود .

 

چند چیز ؛ مسخره دارد !!!

 

(به بهانه میلاد امام رضا علیه السلام)

قال الإمام علیّ بن موسى الرضا علیه السّلام: سبعه أشیاء من الاستهزاء: من استغفر اللّه بلسانه و لم یندم قلبه فقد استهزأ بنفسه، و من سأل اللّه التوفیق و لم یجتهد فقد استهزأ بنفسه، و من سأل اللّه الجنّه و لم یصبر على الشدائد فقد استهزأ بنفسه، و من تعوّذ باللّه من النار و لم یترک شهوات الدّنیا فقد استهزأ بنفسه، و من ذکر الموت و لم یستعدّ له فقد استهزأ بنفسه، و من ذکر اللّه و لم یشق إلى لقائه فقد استهزأ بنفسه، و من أصرّ على المعاصی و طلب العفو من ربّه و لم یتب فقد استهزأ بنفسه

 

حضرت رضا (علیه السلام) فرمود:

 هفت چیز بدون هفت چیز دیگر مسخره است:

۱-کسى که به زبان استغفار کند و در دل پشیمان نباشد ،خود را مسخره کرده،

۲- کسى که توفیق از خدا بخواهد و کوشش نکند،خود را مسخره کرده،

۳- کسی که  بهشت خواهد و بر سختیها صبر ننماید،خود را مسخره کرده،

۴- کسی که از آتش به خدا پناه برد و از لذت دنیا دست نکشد،خود را مسخره کرده،

۵-کسی که  مرگ را یاد کند و آماده آن نشود،خود را مسخره کرده،

۶-کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او نباشد،خود را مسخره کرده،

۷- کسی که در گناه اصرار ورزد و بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند،خود را مسخره کرده است

 منبع:

تحریر المواعظ العددیه، صفحه ۴۷۰

**منبرک**