خانه / بایگانی برچسب: زندگی جهادی

بایگانی برچسب: زندگی جهادی

دلبستگی و وابستگی

دلبستگی و وابستگی

چیزی که شیعه را همیشه پابرجا نگه داشته داشتن روحیه جهادی است.

در هر شغلی که هستیم و هر جایی که کار می کنیم باید روحیه جهادی داشته باشیم.

مثلا انسان باید در:

کار سیاسی، جهاد سیاسی ؛ در کار علمی، جهاد علمی؛ در کمک به محرومین، جهاد اجتماعی و در هر زمینه ای، جهاد کند.

 اما این جهاد موانعی دارد. یکی از مهمترین موانع جهاد، وابستگی است.

 اگر ما به چیزی وابسته باشیم و غل و زنجیر ما را به زمین متصل کرده باشد نمی توانیم جهاد کنیم.

شهید آوینی می فرمایدمؤمن اگر وابستگی داشته باشد، نمی تواند قیام کند و عصر ما عصر قیام است.

باید خیلی مواظب دلبستگی هایمان باشیم آنجایی که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) تشریف آوردند اگر ما دلبستگی داشته باشیم نمی توانیم در رکاب امام زمان باشیم.

هر کس برای خودش وابستگی هایی دارد: فرزند، همسر، خانه، مغازه و …

داستانک:

یکی از شهدای دهه هفتادی ما، شهید عزیز مدافع حرم، شهید محمدرضا دهقان امیری است.

مادر ایشان گفتند:

«آخرین باری که از سوریه به من زنگ زد، گفت: مادر دعا کن شهید شوم».

گفتم: پسرم شهادت اخلاص می خواهد هر وقت توانستی اخلاص داشته باشی شهید می شوی.

گفت: «مادر به خدا الان اخلاص دارم. دیگر هیچ وابستگی ندارم».

مادر ایشان گفتند: این آخرین جمله ای بود که پسرم به من گفت و بعد به شهادت رسید.

۲۶ فروردین سالروز تولد این شهید بزرگوار بود که متولد سال ۷۴ بودند.

[مجموعه خاطرات مدافعان حرم (۱)]

استقامت در راه دین

images

زندگی که در قرآن و روایات به آن تاکید شده است، زندگی به سبک جهادی است. یکی از مهمترین ملزومات زندگی جهادی، استقامت است، یعنی زود صحنه را خالی نکنیم. گاهی وقت ها با یک تهمت زدن فضا را خالی می کنیم، یا با یک مسخره کردن چادر را کنار می گذاریم، ریشمان را می تراشیم، یا با یک توهین دست از اصولمان بر می داریم. این با سبک زندگی جهادی سازگاری ندارد.

– نماینده آیت الله بروجردی برای تبلیغ به روستایی رفتند که فساد در آنجا اعم از شراب خواری و بی حجابی و … زیاد بود. پس از ورود ایشان به شهر کم کم مردم این کارها را کنار گذاشتند. برخی افراد که می دیدند مردم دیگر به آنها بی توجه اند شروع به تهمت زدن به این عالم کردند. گفتند این عالم شراب می خورد، اهل عمل منافی عفت است، دروغ می گوید و … . ایشان روزی همه مردم را در مسجد جمع کرد و گفت: مردم اگر شنیدید من عمل منافی عفت می کنم باور کنید، اگر شنیدید شراب می خورم باور کنید، اگر شنیدید دزدی کردم باور کنید اما مردم یک چیز را باور نکنید و آن این که من از این روستا رفته ام.

ما باید روی اصولمان استقامت داشته باشیم، کاری که اباعبدالله (علیه‌السلام) انجام داد. امام(علیه‌السلام)  حاضر شد عزیزترین کسانش شهید بشوند و به اسارت دربیایند اما از اصولشان پایین نیامدند.

**منبرک**