(به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام )
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى
(به بهانه شهادت امام رضا علیه السلام )
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى
(به مناسبت میلاد امام حسین علیه السلام)
آخرین جمله و وصیت امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام، در عصر عاشورا، در آن حالت التهاب، مطمئنا جمله بسیار مهمی است.
امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام فرمودند: پسرم بترس از ظلم به کسی که به جز خدا یاوری ندارد.
گاهی اوقات انسان به کسی ظلم می کند که او از پسش بر می آید. این هم اشکال دارد اما گاهی انسان به کسی ظلم می کند که هیچ یار و یاوری ندارد.
مثلا استاد و شاگرد در مغازه، استاد به شاگرد ظلم کند، پولش را ندهد.
یا استاد دانشگاه به دانشجو یا مسئولین به مردم…
ظلم که فقط آمریکا نیست. بله، آمریکا شیطان اکبر است. ظالم اکبر است، اما کسی که در جایگاه های کوچکتر ظلم می کند، زورش نرسیده آمریکا شود.
زورش نرسیده یزید یا فرعون شود. اگر زورش می رسید همان قدر ظلم می کرد.
کسی که ظالم است در رده پایین، وقتی بالاتر آمد بیشتر ظلم می کند.
کسانی که سه هزار میلیارد اختلاس می کنند، فکر می کنید اینها زمانی که دانشجو بوده اند نماز شب خوان بوده اند یا دست پاک بوده اند؟ یا حق الناسی به گردنشان نبوده؟
در آن موقعیت زورشان به یک چیز کوچک می رسیده، اما الان سه هزار میلیارد اختلاس کرده اند. شتر مرغ دزد، شتر دزد می شود.
این تصویر متعلق به دختربچهای شیعه در سوریه بوده که توسط گروههای تروریستی تکفیری
به زنجیر کشیده شده است؛ سر پدر و مادر این دختربچه در جلوی چشمان وی بریده میشود.
روایتی از امام پنجم حضرت امام محمد باقر«سلاماللهعلیه» نقل شده است و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام سجاد«سلاماللهعلیه» و ایشان هم از پدرشان حضرت سیّدالشهداء«سلام اللهعلیه» و آن امام بزرگوار از قول مبارک مولای متقیان امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» روایت را نقل میفرمایند.
همچنین در روایت آمده است حضرت اباعبدالله الحسین«سلاماللهعلیه» در روز عاشورا و موقعی که همۀ اصحاب و یاران به شهادت رسیده بودهاند، یعنی در آن موقعیت حساس، که لازم است مهمترین و حساسترین مطالب بیان شود، آخرین وصیت خود به فرزند برومندشان که در حقیقت آخرین وصیت ایشان به شیعیان و بلکه بشریت است را چنین بیان می فرمایند:
«یا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ» [الکافی،ج ۲ ، ص ۳۳۱]
ای فرزندم، بپرهیز از ظلم به کسی که در برابر تو ، هیچ یاری کنندهای به جز خداوند ندارد
انسان باید از ظلم به دیگران ؛ خصوصا به کسانی که یاوری جز خدا ندارند پرهیز کند (مانند بسیاری از افراد که اگر حقشان خورده شود؛ کاری از دستشان بر نمی آید، مثل همسر ، شاگرد، بچه یتیم، انسان فقیر و … )
و خدا نکند این افراد نفرین کنند و یا این ظلم را در دل بریزند
داستانک:
حضرت آیت الله فاطمی نیا نقل می کنند:
در حمام های خزانه قدیم که تا کف حمام، پله می خورد و ارتفاع پلّه ها زیاد بود و از طرفی مسیر تاریک بود، روزی حضرت آیت الله شاه آبادی مشغول پایین رفتن به سمت حمام بودند و سرهنگی طاغوتی نیز می خواست برود بالا.چون آیت الله شاه آبادی پیر مرد بودند و با احتیاط پایین می آمدند راه بند آمده بود و سرهنگ باید منتظر می ماند ایشان پایین بیایند و او برود بالا.
سرهنگ پس از کمی معطلی عصبانی شد و با بی ادبی، ناسزایی به ایشان داد و نیز گفت:مردک، مگر نمی بینی ما منتظریم؟
مردم ناراحت شدند و به سرهنگ گفتند:ایشان آیت الله شاه آبادی است، چرا اینگونه ایشان را خطاب کردی؟
او گفت:هر که می خواهد باشد و بعد با بی اعتنایی بالا رفت.حضرت آیت الله شاه آبادی نیز هیچ نفرمودند و سر را به زیر انداختند و پایین آمدند.وقتی پای آن سرهنگ به بالا رسید خبر آوردند که آن سرهنگ مُرد!
حضرت آیت الله شاه آبادی شروع کردند به گریه کردن.از ایشان پرسیدند چرا گریه می کنید؟فرمودند:
” ای کاش جوابش را می دادم، اگر یک کلمه جوابش رامی دادم نمی مُرد! “[نکته ها از گفته ها ؛ دفتر اول؛ صفحه ۶۶]