خانه / بایگانی برچسب: عجب

بایگانی برچسب: عجب

کدام بهتر است؟

%d8%b9%d8%ac%d8%a8

فرض کنید یک شب در مراسم عزاداری هیأت شرکت کرده ایم، مقادیر زیادی خیرات کرده ایم، برای امام حسین علیه السلام اشک ریخته ایم، نیمه های شب هم بر خواسته و نماز شب را با گریه می خوانیم و نماز صبح را هم اول وقت می خوانیم؛ آخر سر هم از این کارهایی که کرده ایم خیلی لذت می بریم …

اما

فرض کنید شب بعد نه در هیأتی شرکت کرده ایم و نه سایر کارهای شب قبل را انجام داده ایم. از طرفی، با وجود اینکه ساعت را کوک کرده ایم، نماز صبحمان قضا می شود؛ صبح از این حالتمان در پیشگاه خداوند خیلی خجالت می کشیم …

حال به نظر شما کدام حالت بهتر بود؛ شب اول یا شب دوم؟

 

حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

«سَیِّئَهٌ تَسُوءُکَ خَیْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَه تُعْجِبُکَ»

خطایی که باعث ناراحتی تو شود، نزد خداوند از کار نیکی که باعث عجب تو شود بهتر است.

[نهج البلاغه، حکمت ۴۶]

 

آفتی که ما مسجدی ها و به ظاهر مذهبی ها را تهدید می کند، تکبر است. اینکه فکر کنیم حال که ما دروغ نمی گوییم و غیبت نمی کنیم و ربا نمی خوریم، حتما از دیگران بهتریم اشتباه هست. اگر در روز قیامت از پل صراط عبور کردیم، آن وقت معلوم می شود انسان خوبی بوده ایم.

شیطان، انسان های مؤمن را با تکبر از بین می برد.

 

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و اله می فرمایند:

«لَوْلَا أَنَّ الْمُؤْمِنَ یُعْجَبُ بِعَمَلِهِ لَعُصِمَ مِنْ الذَّنْبِ حَتَّى لَا یَهُمَّ بِهِ ، وَلَکِنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لَهُ مِنَ العُجبِ»

اگر مومن به خاطر اعمال خویش دچار عجب نمی شد، به درجه ی عصمت از گناه می رسید به طوری که حتی قصد گناه هم نمی کرد ولی گناه برای او از عجب بهتر است!

[کنزالعمال، حدیث ۷۶۷۶]

همچنین در حدیث دیگری می فرمایند:

«لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَخَشِیتُ عَلَیْکُمْ مَا هُوَ أَکْبَرُ مِنْ ذَلِکَ الْعُجْبَ»

اگر هیچ گناهی انجام ندهید، از چیز خطرناک تری بر شما می ترسم: از عجب!

[بحارالانوار، ج ۶۹، ح ۳۲۹]

عُجب و تکبر

folder

بشر بن منصور، یک شب در مسجد، نماز شب مى‏ خواند. کسى کنار او نشسته بود و نماز وى را مى‏ نگریست. پیش خود، بشر را تحسین مى‏ کرد و حسرت مى‏ خورد. بشر نماز خود را پایان داد و همان دم، رو به مردى که در گوشه نشسته بود و او را مى‏ نگریست، کرد و گفت: اى جوانمرد! تعجب مکن. کسى را مى‏ شناسم که چون به نماز مى‏ ایستاد، فرشتگان صف در صف مى‏ ایستادند و به او اقتدا مى‏ کردند. اکنون در چنان حالى است که دوزخیان نیز از او ننگ دارند. مرد گفت: او کیست؟ گفت: ابلیس.

ما که مذهبی و مسجدی هستیم باید خیلی مراقب عجب و تکبر در عبادت باشیم، نمازی بخوانیم و روزه ای بگیریم و فکر کنیم از همه بهتریم.

در فرازی از دعای بیستم صحیفه سجادیه از امام سجاد (علیه‌السلام) که دعای «مکارم الاخلاق» است، آمده است:

«و عبدنی لک» خدایا من را برای خودت بنده قرار بده «و لا تفسد عبادتی بالعجب» خدایا عبادت من را با عجب و غرور باطل نکن.

آن چیزی که عبادت را از بین می برد غرور و تکبر در عبادت است.

خیلی خری!

 

 

قال امیرالمومنین (علیه السلام)

مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْعُجْبِ وَ أَوَّلُهُ‏ نُطْفَهٌ مَذِرَهٌ وَ آخِرُهُ جِیفَهٌ قَذِرَهٌ وَ هُوَ بَیْنَ ذَلِکَ یَحْمِلُ الْعَذَرَهَ

تعجب است از بچه ی آدم ؛ که اولش نطفه ای گندیده ؛ آخرش لاشه ای پوسیده ؛ و در بین آن هم حمل کننده نجاست است  تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ؛ صفحه  ۳۰۸ ]

یکی خصلتهایی که انسان را جهنمی می کند تکبر و غرور است

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ‏ ذَرَّهٍ مِنْ‏ کِبْرٍ.

 داخل بهشت نمی شود ، کسی که در قلبش ذره ای از کبر و غرور باشد [وسائل الشیعه ؛ جلد ‏۱۵ ، صفحه  ۳۷۵]

به عنوان مثال :

چون ماشین مدل بالا داریم ؛ همیشه حق را به خود می دهیم

چون مغازه ای در بالا شهر داریم ؛ دیگران را تحقیر می کنیم

چون خانه ای در کوچه ای پهن داریم ، خاستگاری که منزلش ، کوچه ای باریکتر است را رد می کنیم

چون مدرک بالایی داریم ؛ کم سوادها را به چشم حقارت می بینیم

چون نماز شب می خوانیم ؛ خود را از دیگران بهتر می دانیم و  …

لطیفه :

شخصی متکبر  که برای خود جایگاه مهمی میدید ، در حرم حضرت رضا (علیه السلام) به فکر فرو رفت که من در پیشگاه حضرت چه مقامی دارم،

با خود گفت: اولین کلمه‏ای که یک نفر به من بگوید، نشان دهنده مقام من باشد.

همین طور که ایستاده بودم زنی از کنارم عبور کرد به خیال این که همسر خود من است، گفتم بایست با هم برویم خانه، زن برگشت و به من گفت: خیلی خری. باز شک کردم که همین کلمه نشان دهنده مقام من است، زن برگشت، گفت: شک نکن، خیلی خری!

**منبرک**