خانه / بایگانی برچسب: عوض کردن دید

بایگانی برچسب: عوض کردن دید

دید مثبت / جزیره پا برهنه ها

چند وقت پیش در تلویزیون تبلیغی نشان می داد که جالب بود: مثلا خانمی داخل اتاق می آمد و می دید شوهرش خوابیده است. می گفت این چه وضعی است؟ چرا همیشه شوهرم خسته است؟

بعد دیدش عوض می شد می گفت شوهرم از صبح تا شب برای من کار می کند، خسته شده.

زندگی ما همان طوری ست که ما می بینیم.
دیدمان را باید درست کنیم. اگر دیدمان خوب باشد زندگیمان قشنگ می شود. اما اگر دیدمان دید سیاهی باشد، زندگیمان خراب می شود.

مثلا کسی که دیدش منفی است، تا بچه اش سر و صدا می کند می گوید ای بابا این چه وضعی است؟ تا کی قرار است شما وبال من باشید؟

ولی وقتی دید مثبت باشد می بیند بچه می دود، می گوید الحمدلله بچه سالم است، چه جنب و جوشی دارد.

داستانک:

دو بازاریاب کفش به جزیره پابرهنه ها رفتند.

اولی به رئیس کارخانه زنگ زد گفت اینجا کجاست مرا فرستاده اید؟ اینجا هزار نفر آدم هستند که کفش نمی پوشند.

دومی به رئیس کارخانه زنگ زد گفت مرا بهترین جای دنیا فرستاده اید. هزار نفر اند و هیچکدام کفش ندارند. هزار جفت کفش برای من بفرستید.

اگر دید ما به زندگی دید سیاهی باشد، بیچاره می شویم.
اما اگر دیدمان دید مثبتی باشد هم خودمان از زندگی لذت می بریم هم باعث می شویم دیگران از زندگی لذت ببرند.

باید دیدمان را به زندگی عوض کنیم

15عَسىأَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسىأَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ … [بقره ۲۱۶]

  چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است

خداوند در این آیه همین بحث را مطرح می فرماید “عوض کردن دید

برخی فقط  گله می کنند که چرا کشور اینگونه است و نظام این کرده و … چرا برخی مثل مگس هستند؛ فقط روی زخم می نشینند

  داستانک:

کارخانه ی تولید کفش،  ۲ بازاریاب را به جزیره  ای فرستاد

بازاریاب اول با کاخانه تماس گرفت و گفت : این چه جایست مرا فرستاده اید ؛ اینجا که همه پا برهنه اند و کسی کفش نمی خواهد

بازاریاب دوم تماس گرفت و گفت ، بهترین جای دنیا آمده ام . همه پا برهنه اند و من می توانم هزاران کفش بفروشم

لطیفه ای تکراری :

کلاغی روی سر شخصی مدفوع کرد .آن شخص سریع شروع کرد به شکر کردن .

شخصی سوال کرد : لباست پر از آلودگی شده و شکر می کنی

گفت : برای این شکر می کنم که ، اگر گاو پرواز می کرد چه خاکی به سر می کردم .

__________________

چه بسیار انسانهای ناشکری هستند که می گویین : بدشانس ترین انسان منم . چون تصادف کردم و ماشینم از بین رفت. و کسی نیست به آنها بگوید :شما خوش شانس ترین انسانی ، چون تصادف کردی و خودت نرفتی

لطیفه :

شخصی به دوستش گفت : بدبخت ترین انسان منم چون گرسنه ام و امشب غذا ندارم

دوستش گفت : بدبخت تر از تو منم که هم گرسنه ام هم غذا ندارم و هم امشب مهمان دارم

 

**منبرک**