جهاد از جهد می آید و به معنای تلاش است. یکی از مصادیق جهاد، جهاد اقتصادی است یعنی آدم باید یک مقداری سختی بکشد. ببیند دشمن از کجا ضربه می خورد، در همان قسمت اقتصادی کار کند. یکی از مهمترین مصادیق جهاد اقتصادی این است که انسان تا می تواند خودش تولید کند و از کالاهای تولید داخلی استفاده کند.
تا آنجایی که می شود از کالای داخلی استفاده کنیم. مثلا وقتی می توانیم کالای ایرانی بخریم چرا اجناس کشور های دیگر را بخریم؟ این جهاد می شود.
خداوند در قرآن چقدر بحث جهاد را مطرح می کند؟ «وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ». و با اموال و جانهای خود، در راه خدا جهاد نمایید. (سوره توبه، آیه ۴۱)
اول با مالتان جهاد کنید، بعد با جانتان. یعنی جهاد اقتصادی مقدم بر جهاد نظامی است.
داستانک:
زمانی که قرارداد ۱۹۰۷ در ۹ شهریور ۱۲۸۶ (حدود ۱۰۰ سال پیش)، در سنپطرزبورگ پایتخت روسیه بین دولتهای روس و انگلیس در مورد تقسیم ایران به امضا رسید که به موجب این قرارداد ایران به سه منطقه تقسیم می شد، قسمت شمال تحت نفوذ روسیه، قسمت جنوب تحت نفوذ بریتانیا و یک منطقه هم بیطرف شد. در همان دوران ۱۲ نفر از علمای اصفهان بیانیهای در رد مصرف کالای خارجی و تاکید بر مصرف کالای داخلی امضا کردند که چند فراز داشت:
اولا: قبالجات و احکام شرعیه، از شنبه (۱۴ جمادی الاول) به بعد باید روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شد، اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم، قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضاء نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم، ما با این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم، بر آن میت نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند، ما را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، هر چه بدلی آن در ایران یافت نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیر ایرانی را، اما ما ملتزم شدهایم، حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از نسج ایرانی بنماییم، تا بعین ماها نیز کذلک. و متخلف توقع احترام از ما نداشته باشد، آنچه از سابق پوشیده داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: میهمانیها بعد ذلک، ولو اعیانی باشد، چه عامه چه خاصه، باید مختصر باشد؛ یک پلو و یک چلو و یک خورش و یک افشره، اگر زائد بر این کسی تکلف دهد، ما را به محضر خود وعده نگیرد، خودمان نیز به همین روش میهمانی مینمائیم، هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ما خواهد بود.
– طلبه شهید، «محمد شریفی»، وصیت نامه اش را که می خوانی، انگار برای این روزهای من و تو دست به قلم شده است. ایشان در وصیت نامه اش می نویسد: «سعی کنید خودتان تولید کنید و خودتان تمام این وظایف مشکل را بپذیرید. باید ایران عزیز را به جایی برسانید که دنیا محتاج شما شود. اگر شما پیروز شوید، بدانید که مستضعفین روی زمین امیدوار می شوند و به نهضت های خود علیه طاغوتیان زمان می پردازند.»