(به بهانه ۷ صفر، سالروز ارتحال حضرت آیت الله مرعشی نجفی)
داستانک:
آیت الله مرعشی نجفی نقل میفرمود: روزی در حال عبور از قیصریه نجف، عده ای از اهل علم را دیدم که در محلی تجمع کرده اند. فکر کردم آنجا برنامه ای است. من هم رفتم جلو. دیدم کسی با چوب ایستاده و کتاب هایی را به حراج گذاشته است (علمای زیادی آنجا بودند؛ کسی که فوت می کرد بازماندگانش می آمدند آنجا و کتاب ها را می فروختند). یک مقدار که ایستادم دیدم بیشتر این ذخایر اسلامی و شیعی را شخصی به نام کاظم با پول زیادی می خرد. تقریباً اکثر آنها را می خرید. سؤال کردم این شخص کیست؟ گفتند: او نماینده ی کنسول انگلیس در بغداد است.
به فکر افتادم ما مسلمان و شیعه هستیم و اینها مسیحی و کافرند؛ منظورشان از خریداری و جمع آوری کتاب ها چیست؟ شاید اغراضی پشت این قضیه باشد و آن از دو حال خارج نیست:
یا قصد از بین بردن آنها را دارند و یا می خواهند منابع دست اول شیعی را که در اختیار برخی از علما بوده جمع آوری کنند تا ما به آنها دسترسی نداشته باشیم. (نظیر کتاب مدینه العلم شیخ صدوق که ایشان در حدیث نوشته و بسیار مفصل بوده. اگر این کتاب الان در دسترس ما بود شاید نیازی به دیگر کتب اربعه شیعه نبود ناسخ کتب اربعه شیعه می شد. ولی قریب ۴۰۰ ۵۰۰ سال است که دیگر رد پایی از آن در دست نیست.)
و بعد از آن شبها، آیت الله مرعشی، بعد از درس و بحث در یک کارگاه برنجکوبی مشغول کار میشود و با کم کردن وعدههای غذا و قبول روزه و نماز استیجاری، پول جمع کرده و به خرید و جمعآوری کتابها اقدام میکنند. ایشان حتی یک روز بر سر خرید یک نسخه ی خطی با کاظم دلال درگیر می شوند و به خاطر همین ، ایشان را یک شب در نجف به زندان می اندازند که با وساطت مراجع آن زمان آزاد می شوند.
اینک کتابخانه ی آیت الله مرعشی نجفی در قم ، جزء بزرگترین کتابخانه های خطی جهان است. در ابتدای بسیاری از کتب خطی، دستخطی از آیت الله مرعشی نجفی به چشم می خورد که نوع خرید آن بیان شده است. به عنوان مثال:
– «این کتاب را از پول یکسال نماز قضا که برای مرحوم …. خواندم خریدم»
– و یا « این کتاب را از پول یکسال روزه ی استیجاری برای مرحوم …. خریداری کردم»
– و یا « این کتاب را از پول حمالی در مغازه …… خریدم »
مراجع بزرگ تقلید، اینگونه کتب مهم خطی شیعه را نگهبانی و نگهداری کردند که امروزه به آسانی در دست ماست… روحشان گرامی