داستانک:
ماه رمضان یکى از سال ها، حاج شیخ عباس قمى در مشهد مى مانَد و در مسجد گوهرشاد به سخن رانى مى پردازَد. ملاعباس تربتى براى بهره مند شدن از محضر محدث قمی، سخن رانى خود در تربت حیدریه را تعطیل کرده و به مشهد وارد مى شود و به عنوان مستمع، در مسجد گوهرشاد مى نشیند.
محدث قمى به محض مشاهده حاج آخوند تربتی، از منبر پایین مى آید و مى فرماید: «با وجود حاج آخوند، زیبنده نیست که من موعظه کنم… اى مردم! از ایشان استفاده کنید». آن گاه از دوست صمیمى اش ملاعباس مى خواهد که تا پایان ماه رمضان در آنجا سخنرانى داشته باشد.
[فضیلت های فراموش شده، ص۸ و ۹ و سیماى فرزانگان، رضا مختاری، ص۱۵۳، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چ۶، ۱۳۷۲٫]